گفتگوی اعضای جدا شده مجاهدین در باره ی ترفندهای سران مجاهدین ـ قسمت نهم

قادر رحمانی: دوست دارم به موضوع رعایت حقوق بشر در اشرف اشاره کنم مجاهدین حتی حقوق بشر را نیز در رابطه با نیروهایی که در اشرف مستقر هستند رعایت نمی کنند در گزارشی به فرمانده ام خانم پروین صفائی نوشته بودم خواهر عزیز با توجه به اینکه هفده سال تمام پیش شما و در مناسبات مجاهدین هستم امیدوارم تمام کم و کاستی های مرا ببخشید اما هم اکنون قصد خروج از سازمان را دارم لطفا خواسته مرا رسیدگی کنید. بعد از ارائه این درخواست طی سه روز مدت نه ساعت در هر روز نشست داشتم. بشدت تحت فشار روانی قرار گرفتم یعنی بتدریج مغزم سوت می کشید خیلی از مسئولین سازمان در نشست ها و ساعات خارج از نشست تحت فشارم گذاشتند و اصرار داشتند که از اشرف نرو؟ فلان نکن، بیسار نکن؟ دقیقا آگاه هستم شما دوستان عزیز نیز مثل من تحت فشار بودید چون می خواستید از اشرف خارج شوید. منظورم این است حالا نیز همان سختی ها برای نفرات به دلیل خروج هست و سازمان احترامی برای حقوق انسانها، آزادی و انتخاب آنها قائل نیست شما دوستان چه نظری دارید؟ مرضیه قرصی: علتش ترس است. رهبران سازمان از خروج بچه ها از اشرف می ترسند سعی دارند نفرات را نیز از خروج از اشرف بترسانند. محیط خارج از اشرف را برای آنها ترسناک و دردناک به تصویر می کشند. مسئولین سازمان اگر به حقوق بشر احترام بگذارند باید در اشرف را باز کنند تا هر کس مایل است خارج شود اما محال است سازمان به این کار تن در دهد چون حیات و وجود سازمان بستگی به حضور نفرات در اشرف دارد بدون نفرات حاضر در اشرف سازمان متلاشی می شود در واقع سازمان نان نفرات را در اشرف میخورد. وقتی تقاضای خروج از اشرف کردم ترس داشتم فهیمه اروانی در باره ی تیف (کمپ امریکا) و شرایط آنجا برای من دروغ بافته بود خیال می کردم ممکن است به من آسیب برسد یا در ایران با من بدرفتاری کنند در حالی که در ایران نهایت احترام را به من گذاشتند استقبال گرمی از من شد حتی تسهیلات و امکانات خوبی نیز در اختیارم گذاشته شد تا به زندگی ادامه دهم. اما سازمان چه کار کرد. همسرم را به کشتن داد بچه دو ساله و شیرخوارم را در بغداد با زور از آغوشم بیرون کشید و از طریق قاچاقچی ها به ایران فرستاد در اشرف وادارم کردند تا از همسرم جدا شوم درباره ی حس عاشقانه ام به او دروغ بگویم و بر خلاف میل باطنی ام به همسرم بگویم که دوستش ندارم و باید از هم جدا شویم؟ حتی مسئولین سازمان طلاها و النگوهای مرا هنگام خروج از اشرف به من ندادند آنها اموال شخصی بودند پول همسرم را نیز که امانت نگاه داشته بودند به من ندادند. سازمان شیره جان و مال انسانها را میکشد. انسانها و حقوق آنها برای سازمان مهم نیست. ناصر سیدعلی بابایی: از زمانی که از اشرف خارج شدم متوجه شدم سازمان به حقوق بشر اهمیت نمی دهد. ببینید وزارت خارجه ی امریکا برای مصاحبه به اشرف آمد به این جهت در آن مقطع به خصوص مسئولین سازمان فشار را از روی نفراتش کم کرد این یک کار تاکتیکی بود. به دلیل اینکه یک دولت قدرتمند بالای سر سازمان ایستاده بود تا ببیند اینها چکار می کنند به این خاطر مسئولین سازمان آن موقع چندان اعمال فشاری روی نیروها نداشتند سعی داشتند نزد امریکائی ها خود را مدافع حقوق بشر جا بزنند و بگویند ما مترقی هستیم. در حال حاضر باتوجه به اطلاعاتی که از سازمان و داخل اشرف داریم فشار زیادی روی نفرات در اشرف وجود دارد شبانه و روز کنترل شدید است تعداد زیادی را برای نگهبانی به کار گماشته اند تا نفرات فرار نکنند. از داخل آسایشگاه گرفته تا بیرون آسایشگاه در محوطه، خیابان ها نگهبان های زیادی گذاشتند که نفرات شبانه یا روزانه امکان فرار از اشرف نداشته باشند. یک سیستم تشکیلاتی خیلی سفت و سخت با عملیات جاری های آنچنانی که معمولا به کتک کاری و فشار بیش از حد منجر می شود تدارک دیدند. فشارهای روحی، روانی و فیزیکی و تهدیدهای آنچنانی حتی تهدید به مرگ هم می کنند فضای ترسناکی را در اشرف پدید آوردند. در این شرایط نفرات برای اینکه تحت فشار نباشند مجبورند به این سیستم وحشتناک و ضد حقوق بشری سازمان تن بدهند. اما علیرغم این شرایط اگر دریچه ای باز بشود نفرات سریع اقدام به فرار می کنند همانگونه که این روزها شاهد هستیم.
سعید باقری دربندی: به نظر من خیلی از همرزمان ما در اشرف دوست دارند همین الان از اشرف خارج شوند ولی واقعیت این است خیلی ها به دلایل روحی و روانی به دلیل اینکه مدتهای زیادی از عمرشان را در اشرف گذرانده اند برای آنها تصمیم گیری سخت است باید به این تیپ افراد در اشرف کمک شود باید به آنها امید داد. باید در فکر ارتباط گیری بود این خیلی مهم است.
غلامرضا شیردم: برخی از افراد همانطور که سعید گفت نزدیک به شصت یا هفتاد سال دارند اینها نیاز به کمک روحی دارند. تا از اشرف دل بکنند.
ادامه دارد…
مکان گفتگو: دفتر انجمن نجات آذربایجانغربی
تنظیم از آرش رضایی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا