رجوی های مزدور و وطن فروش را قاتل فرزندان مان در عراق می دانیم و خواهان محاکمه آنها هستیم. یک سال و چند ماه از حضور خانواده در مقابل پادگان اشرف برای دیدار با عزیزان شان می گذرد ولی سرکردگان باند رجوی اجازه هیچ ملاقاتی حتی به یک خانواده را ندادند و در تلاش مذبوحانه سعی کردند که خانواده ها را مزدوران جمهوری اسلامی ایران بخوانند و رجوی دیکتاتور نیز بارها در پیامش اعلام کرد که خانواده های ما کسانی هستند که در اشرف حضور دارند و بدین طریق به عدم هرگونه خانواده و پایگاه اجتماعی در داخل ایران اذعان کرد. اما خانواده این اسیران زندان بزرگ هرگز از سعی خود دست نکشیده و در بدترین شرایط برای تحقق این خواسته بر حق خود در اطراف اشرف حاضر شدند که حقانیت حضور این ستمدیدگان نیز تاکنون در رسانه های مختلف در سراسر جهان به نمایش گذاشته شد و هرگز برای کسی قابل انکار نمی باشد.
اما در پی درگیری ایجاد شده فی مابین نفرات اشرف و سربازان عراقی در 19 فروردین، رجوی دیکتاتور و جلاد در تلاشی مذبوحانه در صدد تخریب چهره خانواده ها در افکار عمومی و نزد اعضا بر آمده و با تهمت این که حضور خانواده ها چراغ سبز حمله عراقی ها به اشرف بوده است، به جو سازی و فریب کاری جدید پرداخته که باعث خشم شدید خانواده ها گشته که به همین دلیل تعدادی از خانواده ها جلسه ای در تاریخ 20 اردیبهشت در دفتر انجمن استان برگزار نموده اند تا ضمن افشا و رد این توطئه جدید خواستار دستگیری و مجازات و محاکمه این جلاد شوند.
در ابتدای این نشست مسئول جلسه با خوش آمدگویی به خانواده ها و همه دوستان بازگشته ای که حضور داشتند ضمن ارائه گزارش کلی از آخرین وضعیت قرارگاه اشرف اظهار داشت:
به دنبال قرار دادهای امنیتی سنوات قبل فی مابین دولت آمریکا و دولت عراق و بر عهده گرفتن امنیت مناطق مختلف استان های عراق و از جمله استان دیالی، همزمان مسئولیت مستقیم کنترل و حفاظت قرارگاه اشرف به عهده نیروهای عراقی گذاشته شد. آنها نیز همانند نیروهای آمریکایی مستقر در اشرف در ابتدا تلاش نمودند تا با تغییر نام آن به« عراق جدید» و با زدن پاسگاه هایی در داخل کمپ کنترل بیشتری بر آن داشته باشند.
ولی متاسفانه در همان موقع باند رجوی با درگیری با نیروهای عراقی مانع از این کار و باعث مرگ تعدادی از نفرات شدند رجوی دیکتاتور در آن موقع با حمایت نیروهای آمریکا و دولت های غربی در صدد بهره برداری سیاسی و فشار به دولت مالکی بر آمد و همین امر باعث شد تا اولتیماتوم چند ماهه دولت عراق برای خروج نیروهای سازمان از عراق بی اثر و بی نتیجه باقی بماند. با تشکیل دور دوم دولت آقای مالکی در عراق و هم چنین نزدیک شدن خروج نیروهای آمریکایی از آن کشور باقی مانده آنان از داخل قرارگاه رفتند و دولت آقای مالکی نیز تصمیم به عملی کردن سیاست های کشور در رابطه با جمع شدن پادگان اشرف گرفت.
آقای نظری در ادامه به چگونگی درگیری 19 فروردین 1390 نیروهای سازمان با عراقی ها پرداخت و بیان داشت:
طی مذاکراتی که فرماندهان نیروهای عراقی به همراهی فرماندهان آمریکایی از چند روز قبل با سرکردگان باند رجوی در اشرف انجام دادند، به آنها اعلام شد که نیروهای سازمان هرچه زودتر بایستی قرارگاه را ترک و به هر کشوری که می خواهند بروند و در طی این مذاکرات باند رجوی حاضر به هیچ گونه توافق نشد و بنا به اظهارات سرکرده باند خانم عضدانلو در پاریس آنان پیشنهاد خرید زمین (عراق جدید) را دادند تا برای همیشه در آنجا جا خوش کنند. در پس این مذاکرات بی نتیجه نمایندگان دولت عراق نیز به سرکردگان باند رجوی اولتیماتوم 8 ماهه یعنی تا پایان سال 2011 میلادی (اواسط دی 90) را دادند که به هر صورت قرارگاه باید تخلیه شود.
به دنبال این مذاکرات بود که با استقرار نیروهای جدید عراقی در اطراف قرارگاه مشخص شد که این بار دولت عراق مصمم به جمع کردن این اسارت گاه است که در تاریخ 18 فروردین بخشی از نیروهای جدیدش را وارد قرارگاه نمود البته دولت عراق در وارد شدن به قسمت شمالی قرارگاه مدعی است که این زمین ها مربوط به کشاورزان منطقه است که دیکتاتور قبلی عراق صدام تحویل مجاهدین داده است.
هر چند که سرکردگان باند رجوی با مظلوم نمایی از روزهای قبل اطلاعیه و پیام می دادند که عراق قصد حمله به اشرف را دارد ولی خود دستور آمادگی و حمله به نیروهای عراقی را به نیروهای خود دادند و طی یک برنامه ریزی حساب شده از نیمه های شب 19 فروردین دستور حمله به نیروهای عراقی مستقر شده در ضلع شمالی جاده 100 را دادند.
در ابتدا با خود سوزی 2 نفر از بچه ها در جلوی نیروهای عراقی سعی کردند که سایر افراد اسیر را تحریک نموده تا حمله را شروع کنند و در همین راستا با چوب و چماق و سنگ و تیر و کمان و… به ضرب و شتم نیروهای عراقی پرداختند و بنا به اخبار رسیده از قرارگاه فرماندهان رجوی برای زهر چشم گرفتن از نیروهای عراقی دست و پای چند تن از سربازان را شکسته به جلوی درب اصلی نزد فرماندهان عراقی انداختند.
نکته قابل توجه در این موضوع این است که از اشغال کامل منطقه شمالی قرارگاه و استقرار 24 ساعته نیروهای عراقی حتی یک نفر هم زخمی و یا کشته نشده بودند بلکه تمامی زخمی ها و کشته ها بعد از سازماندهی و حمله به عراقی ها توسط نیروهای سازمان می باشد.
ادامه دارد…