وقتی که میگفتیم خیلی از هواداران این فرقه بخاطر پول و مادیات است که خودشان را به آب و آتش میزنند بعضی ها میگفتند دلیل و مدرکتان کجاست؟ وقتی گفتم که در بدو خروجم از سازمان و رفتنم به کمپ تحت کنترل آمریکاییها فائزه محبت کار و همین جانشین مسعود رجوی در اشرف یعنی مژگان خانم پارسایی و زهره اخیانی درست همان روز اول به ملاقاتم آمدند و شاهد هم دارم که پیشنهاد دادند که خرج سفرت به خارج عراق را میدهیم و امکانات سکونت در اروپا را برایت مهیا میکنیم با حقوق ثابت و…….در عوض تو فقط بگو که چون توان مبارزه نداشتی و شرایط سخت بوده جداشده ای ؛ البته من جواب دادم که اگر صداقت دارید همین حرف ها را عمومی بزنید و این شرایط را برای کسانی که واقعا شرایط برایشان سخت است و می خواهند بروند را در اشرف مهیا کنید. به دوستان جداشده در همان کمپ آمریکایی ها که گفتم، تعداد کمی گفتند خب قبول میکردی، چه از این بهتر؟ همین تعداد کم بعدها قبول کردند وگفتند چه از این بهتر و شدند هوادار سرسخت مجاهدین و پاچه گیر سرسخت تر منتقدین، ما هم به هرکس گفتیم،از ما دلیل و مدرک می خواستند که البته بود و هست ولی بالاخره آفتاب آمد دلیل آفتاب. یکی از همین هواداران مجاهدین و انقلاب ایدئولوژیک شان در نامه ای بر حقانیت مجاهدین صحه گذاشته و نوشته اگر امروز در نروژاست به همت همین مجاهدین و بخاطر کمک مالی آنان است و همان جمله ای که آنان خواسته بودند را تکرار کرده که خودش عُرضه مبارزه نداشته و شرایط سخت بوده. اینکه مجاهدین کمک مالی می کنند که کسی از عراق به خارج کشور و آن هم نروژ، برود هم تائید کلام ماست و هم تکذیب کلام سازمان که میگوید امکان خروج افرادش را در این سال ها به خارج از عراق نداشته و دلیل جمع شدنشان در اشرف نه بخاطرتشکیل و تحکیم یک فرقه بلکه بنا به جبر زمان بوده و بس. من قصدم از این چند خط کوتاه توهین و بی احترامی به هم کمپی سابقم نبود که به نظرمن گرفتن پول از مجاهدین حقش است و نوش جانش، بالاخره بهتر است پول مجاهدین اینطوری خرج شود که کسی بگوید من بیچاره و ناتوان بودم تا اینکه جایی خرج شود که کسانی را بیچاره و ناتوان کند و یا خرج لباس ها و مجالس خانم رجوی شود. قصدم این بود که بگویم سازمان دروغ می گوید که هوادار دارد و باز دروغ می گوید که توان خروج نفراتش از اشرف و عراق را نداشته و بر همین منوال دروغ های بسیار دیگری هم می گوید. وبلاگ حسن زبل