ایستادگی خانواده ها رجوی را مجبور به پذیرش انحلال اشرف کرد – قسمت دوم

گزارشی از نشست بازگشته های استان مازندران در دفتر انجمن نجات * مسئول انجمن نجات آقای صمد نظری نیز ضمن تایید صحبت دوستان سوالی را مطرح نمود:« از اینکه دو سال است که خانواده ها بصورت مستمر در جلوی درب اشرف ایستادگی کردند، روحیه آنها را چگونه دیدید؟» * آقای ایرج صالحی از اعضای قدیمی سازمان که در جمع حضور داشتند در پاسخ این سئوال اظهار داشت: اگرچه خانواده ها برای آمدن به پشت درب اشرف و درخواست ملاقات با فرزندان خود مشقتِ سفری صدها کیلومتری را به جان خریدند و با شرایط آب و هوای عراق که با بسیاری از مناطق ایران همخوانی ندارد دست و پنجه نرم کردند و در جلوی درب اشرف نیز با حداقل امکانات روبرو بودند اما هیچ کدام از این موارد روحیه آنان را تضعیف ننمود و بالعکس وقتی با فرار بچه ها مواجه می شدند به این نتیجه رسیدند که کارشان نه تنها بی فایده نبوده بلکه بسیار موثر بوده است و فرزندان شان تشنه شنیدن حرف های آنان هستند و با برقراری این حداقل رابطه عاطفی تصمیم به فرار می گیرند. این بار حتی آنها برای صحبت از پشت بلندگو و گرفتن میکروفون با هم رقابت می کردند و سیم چندین میکروفون در اثر ازدحام افراد برای صحبت پاره شد. * سپس آقای هادی شبانی یکی دیگر از اعضای قدیمی فرقه که تا بحال چندین بار به همراه خانواده ها به جلوی درب اشرف رفته اند و شاهد بسیاری از اتفاقات بودند در ادامه صحبت های آقای صالحی چنین اظهار داشت: این بار انگیزه خانواده ها آن قدر بالا بود که حتی یک دقیقه هم میکروفن خالی نمی شد و در نتیجه برای استفاده از میکروفون فقط با برنامه ریزی می شد این ازدحام را کنترل کرد. خانواده ها بسیار امیدوار هستند که با صحبت های خود تاثیر بیشتری روی فرزندان خود گذاشته تا آنها بتوانند تصمیم به فرار بگیرند. *آقای مجری بعد از جمع بندی کوتاهی از صحبت دوستان به طرح سوال بعدی پرداخت و از جمع حاضر پرسید: « علی رغم اینکه رجوی خوب می داند که در مقابل اشرف و فرقه اش خانواده ها به ویژه پیر مردان و پیر زنان قرار دارند چرا به نفراتش دستور می دهد که به خانواده ها توهین و سنگ پرانی کنند؟»

* در پاسخ این سوال آقای عبدالله افغان از اعضای قدیمی سازمان در این رابطه بیان داشت: اکثر افراد از ته دل سنگ نمی زدند بلکه تحت فشارهای تشکیلاتی مجبور به انجام این کار هستند. نمونه های زیادی وجود داشت که وقتی در اطراف این افراد کسی از فرقه نبود، آنها شروع به برقراری ارتباط با خانواده ها نموده و با آنها درد و دل می کردند. بسیاری از آنها آنقدر سنگ را آرام پرت می کردند که چند متر هم آن طرف تر نمی رفت. اما بهر حال از ترس تشکیلات مجبور به این کار بودند. فقط تعداد اندکی از افراد که کاملا مغزشویی شده بودند و اساسا هم از فرماندهان بالا بودند اقدام به توهین و سنگ پرانی علیه خانواده ها می کردند. * آقای زندی در هم نظری با صحبت های آقای افغان اظهار داشت: به نظر من سنگ پراکنی بزرگترین نقطه ضعف فرقه است در غیر این صورت چه دلیلی دارد که سازمان در مقابل رابطه عاطفی خانواده ها سنگ پراکنی کند. پس می توان نتیجه گرفت که دست فرقه کاملا خالی است و هیچ حرفی برای گفتن ندارد و به همین دلیل نفرات را وادار به سنگ پرانی می کند. *آقای نظری در تایید صحبت های دوستان اظهار نمود: نکته قابل توجه ای که در اینجا وجود دارد این است که اگر خوب توجه کنیم نیروهای تشکیلات زمانی شروع به سنگ پرانی علیه خانواده میکردند که آنها قصد نزدیک شدن به سیاج و برقراری ارتباط نزدیک و عاطفی با بچه ها را داشتند. مسئولین سازمان به خوبی می دانستند که برقراری هرگونه رابطه عاطفی خانواده با عزیزان شان یعنی پاره شدن همه حصارهای ذهنی که با مغزشویی های رجوی در طول سالیان انجام گرفته بود. پس اینجا خوب مشخص می شود که چرا رجوی دستور سنگ باران خانواده ها در اطراف سیاج را صادر کرد. * آقای صالحی نیز از بُعد دیگری در مورد این موضوع اظهار داشت: اگر چه کسانی که علیه خانواده ها سنگ پرانی می کنند اندک هستند و یا از روی اجبار این کار را انجام میدهند اما همین امر صفحه دیگری از جنایات رجوی ها را برای ما روشن می کند. باید به این نکته توجه کرد که چگونه رجوی با مغزشویی های مستمر خود و با قطع کردن رابطه افراد اسیر در فرقه با دنیای بیرون، آنها را به آدم هایی تبدیل کرد که حتی در مقابل عاطفه ای که از سوی خانواده ها نثار می گردد حاضر به سنگ پرانی و توهین به پدران و مادران پیری می شوند که تنها خواسته آنها انجام ملاقات با فرزندشان است. در اشرف هویت انسانی افراد با روابط فرقه ای از آنها گرفته شده و آنها مجبور به انجام کارهایی می شوند که در شرایط عادی انجام آن بسیار بعید است. از همین روست که فرقه در مقابل انجام ملاقات مقاومت می کند چرا که رجوی به خوبی می داند که با اولین برقراری ارتباط افراد از حالت ابزاری خارج شده و دیگر کارائی مورد نظر را نه تنها برای فرقه نداشته بلکه به دشمنان فرقه نیز بدل خواهند شد.
ادامه دارد…