– در شرایطی که مسعود رجوی نزدیک به 26 سال را در صحراهای عراق، بدنبال سراب جوانان این میهن را قربانی هوس های خود کرد. – درحالیکه استراتژی ارتش وابسته باصطلاح آزادیبخش در خاک عراق رسما وعلنا به گل نشسته است. – در زمانی که رجوی همه چیز را یک جا باخته است ولی سرافکنده هنوز دعوی پیروزی میکند. – در روزگاری که رجوی راه چاره خود را نه تکیه بر مردم بلکه در سرسپردگی تمامعیار به سرویس های غربی و اسراییلی و موساد جستجو کرده و به کمک همین سرویس ها دانشمندان هسته ای ایران را به فرموده اسراییلی ها هدف قرار میدهد. – و در شرایطی که سازمان مجاهدین ماکت شرمساری کل اپوزیسیون باصطلاح خارج کشور شده که چشمانشان را آگاهانه بر همین حقایق روشن وابستگی مجاهدین به غرب بسته اند. آری در چنین شرایطی رجوی وادار شده است که پادگان اهدایی صدام حسین را که بیش از ربع قرن در آن سکنی گزیده بود را شرمگینانه آرام آرام ترک کند و بی سر وصدا به سوی پایگاه ساخته شده آمریکاییان به نام کمپ موقت ترانزیت (لیبرتی) نقل مکان کند. بارها گفتهایم و باز هم تکرار میکنیم که رجوی در دوران حیات اش هرگز از گندم ری نخواهد خورد. رجوی منفور ایران و ایرانی و تاریخ این سرزمین باقی خواهد ماند. بخاطر آنکه نمونه کم نظیری از وابستگی به بیگانگان آن هم وابستگی به اعراب ضد ایرانی را در تاریخ معاصر به نمایش گذاشت او که با وابستگی به صدام راه خود را آغاز نمود اکنون تا خرخره با اسراییلی ها و دشمنان مردم ایران رفته است. از همین روست که رجوی منفوریت اجتماعی و لعن تاریخی را یک جا برای خود وبازماندگانش به ارمغان برده است او همچنین در سالهای پایانی عمر لعن ونفرین هزاران هزار خانواده داغدار و جوان از دست داده و یا اسیر را با خود همراه کرده است. این تجربه بسیار تلخ و تأسف آور البته به بهای خون هزاران جوان ایرانی رقم خورد وسالهای جوانی و سرزندگی پرشور هزاران جوان دیگر درصحراهای عراق به یغما رفت. آنچه مهم است اینکه رجوی علیرغم این گذشته توأم با خیانت و جنایت بالاخره مجبور به اجرای این امر تاریخی و مهم شد که در راستای انحلال ظرف ایدئولوژی و استراتژی عقبمانده خود را گام بردارد، اگر چه تا پایان راه هنوز باقیست. آنچه که به وی برمیگردد حداقل در 10 سال گذشته پس از اشغال عراق توسط آمریکا پیوسته سعی داشته و دارد که از این امر سرپیچی کند تا شاید فرجی حاصل شده و مجدداً توسط آمریکاییان مسلح شود. ولی شاید او نمی داند که آمریکاییان دهها همچون او را به سرچشمه برده و تشنه برگردانده است. در همین جا بایست از استقامت و پایداری تک تک خانوادههایی که باطل السحر ایدئولوژی رجوی هستند تقدیر نمود و برآنان درود فرستاد، پدران ومادران پیری که در کهنسالی در سرما و گرما رجوی خیانتکار و وطن فروش را با پایداری شان در جلوی درب اصلیترین پایگاهش در جهان به محاکمه کشیده اند. همچنین از خیل بسیار رها شدگان و جداشدگانی که با قلم و قدم خویش این ارگان عنکبوتی را افشا نمودند و تشت رسوایی تشکیلات فرقه ای و ایدئولوژی بیمارگونه رجوی را از بام آسمان به زمین انداختند. درود بر همه قهرمانانی که از سختیها و تهمت ها نهراسیدند و از ژنو و کانادا و آمریکا و انگلیس گرفته تا صحراهای عراق ره سپردند و از بام تا شام مرگ ایدئولوژی رجوی و جفایی که در نزد جوانان ایرانی کرده بود را فریاد زدند. البته این از نتایج سحر است واقعیت اینکه رجوی و تشکیلات وی در عراق ضربهای استراتژیک و جبران ناپذیر و فراموش ناشدنی را دریافت کرده است و از همین رو که هرگز تا پایان و ترک خاک عراق دست بردار نخواهد بود و باز هم با سنگ اندازیهای مستمر در مسیر پناهندگی واقعی افراد اسیرو گروگان دراشرف ایجاد مشکل خواهد کرد، اما اکنون دیگر کار از کار گذشته است چون با باز شدن پای محاکم حقوقی چون سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگی رجوی همه چیز را یک جا باخته است و قادر نیست شرایط را به گذشته بازگرداند. اکنون بیش از هر زمان دیگر زمان به زیان رجوی و اندیشه پوسیده و بیمار گونه اش پیش میرود. همانطور که در گذشته اشاره کرده بودیم تجربه عملی در مقابل رهبران این سازمان نشان میدهد قاطعیت و فشار سیاسی و حقوقی هر چه بیشتر نتیجه بخش بوده و رهبران دیکتاتور این سازمان قادر نخواهند بود مسیر مسالمت آمیز بررسی پروسه حقوقی این افراد را با خشونت و خونریزی قابل پیشبینی از طرف مسعود و مریم رجوی لکه دار سازند. کانون ایران قلم
که طی پنچ سال گذشته تلاش خود را جهت آزادی اسیران و گروگانهای این فرقه تروریستی سازمان داده است یکبار دیگر ضمن خوشوقتی و ابراز شادمانی برای شروع مرحله تاریخی و لازم الاجرا در پروسه نابودی این فرقه خشونت طلب ابراز امیدواری میکند که با نقل مکان افراد مستقر درپادگان اشرف این مراحل عملی گردد: 1. مصاحبه اختصاصی و بدور از شرایط تحمیلی فرقه رجوی در فضای باز و آزاد توسط مسئولان کمیساریای عالی پناهندگان اجرایی گردد.
2. شستشوی مغزی و شکنجه روانی و جسمی هزاران قربانی این سازمان پایان پذیرد.
3. با دخالت ارگانهای بینالمللی و همچنین دولت عراق امکان ملاقات حضوری خانوادهها با فرزندانشان هرچه سریع ترعملی گردد.
4. شروع فصل جدیدی از زندگی بدور از القائات اندیشه رجوی شرایطی را فراهم کند که باقی عمر این عزیزان همچون هیزمی برای بقای عمر این تشکیلات جهنمی بکار برده نشود. با امید به روزهای بهتر بار دیگر کانون ایران قلم و هیئت تحریریه آن تبریکات صمیمانه خود را به مناسبت این پیروزی بزرگ ابراز میدارد.