هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه امریکا در صحبتهای اخیر خود باین نکته اشاره کرده بود که همکاری سازمان مجاهدین برای تخلیه کمپ اشرف٬ به خروج آنان از لیست گروههای تروریستی کمک شایانی خواهد کرد! کسانی که کمی اوضاع سیاسی و اخبار و اتفاقات را با دقت بیشتری دنبال میکنند قطعا باین موضوع پی برده اند که سیاست امریکا در برخورد با گروههای تروریستی بطور خاص از بعد از گیر کردن در باتلاق افغانستان و عراق تغییر کرده است. باین توضیح که امریکا برای برخورد با گروه القاعده در افغانستان و صدام در عراق متحمل هزینه بسیار بسیار زیادی شد و مشکلات اجتماعی و اقتصادی هنگفتی را بجان خرید. کما اینکه هرگز نتوانست به نتیجه مطلوبی که مد نظر داشت برسد. چراکه هم نیروهای القاعده کما کان وجود دارند و جسته و گریخته عملیاتهای نظامی خود را انجام میدهند ٬هم به هیچ وجه نتوانست ثباتی را در عراق بعد از صدام برقرار نماید! با جمعبندی این اقدامات ٬ ساده ترین نتیجه گیری میتواند این باشد که گروههای تروریستی از این دسته را بایستی در دراز مدت و بکارگیری شیوه های سیاسی مختلف مهار و خنثی کرد! کما اینکه دیدیم از فردای تسخیر عراق ٬ مجاهدین را خلع سلاح کرد. درواقع با این کار مجاهدین را به گروهی خنثی تبدیل نمود که عملا حضورشان درعراق بی دلیل و نا موجه میشود! در قدم بعدی نزدیک به 10 سال آنان را در بلاتکلیفی و با راه اندازی مصاحبه های گوناگون دست به سر کرد تا نیروها را به لحاظ روحی تضعیف و سرخورده نماید! سپس با زرنگی پای خود را کنار کشید و گفت: مسئله مجاهدین به دولت عراق مربوط میشود و ما حفاظتشان را به نیروهای عراقی واگذار کرده ایم! به دنبال این صحبتها هم ارتش عراق که دل پری بخاطر خوش خدمتی سالیان به دیکتاتور پیشین عراق از مجاهدین در دل داشتند٬ تصمیم به اخراج آنها در عراق گرفت.
خانم کلینتون هم باین حرف اخیرش نشان داد که همینطوری وزیر امور خارجه نشده است. باین صحبت غیر رسمی از طرفی درب باغ سبز به مجاهدین نشان میدهد که اگر بچه های حرف گوش کن و خوبی باشید و زود بار و بندیلتان را جمع کرده و از اشرف خارج شدید ٬ ما هم اینرا در تصمیم گیریمان برا ی خروج شما از لیست تروریستی لحاظ میکنیم! یعنی وعده سر خرمن!
صحبت اخیر وزیر امور خارجه امریکا هم بدلیل اینکه نه سند رسمی و نه تعهدی بدنبال دارد٬ شگرد دیگری برای هر چه بیشتر ضربه زدن به تشکیلات مجاهدین است.چراکه ظاهرا خانم کلینتون هم باین موضوع پی برده است که کمپ اشرف بمانند شیشه عمر ننگین رجوی است و میخواهد هر طور شده با منحل و بستن درب این مکان٬ شیشه عمرش را محکم به سرش کوبیده و بشکند! مجاهدین هم که منتظر این هستند که سریع برای کسی یا دولتی دم بجنبانند٬ از هول حلیم در دیگ افتاده و در بوق کرده اند که هوراااا پیروزی بزرگی بدست آوریم. بطوریکه خانم رجوی باز در دنیای توهم و خیالات خود فرو رفته که حتما ما وزنه مهمی هستیم و حتما امریکا در برنامه های نظامی اش علیه ایران بروی ما و شخص ایشان حساب ویژه ای باز نموده است. و دوباره فرو رفتن در دنیای رئیس جمهوری!
از اینرو شروع کردند به گربه رقصاندن دوباره که بله حالا که اینقدر ما مهم هستیم٬ دولت ایران در نظر دارد کمپ موقت ترانزیت را به زندانی برای مخالفانش تبدیل کند و ما آنجا نمیرویم و میخواهیم برویم مرز اردن! البته ایشان از بس لارژ و دست و دل باز هستند تاکید کرده اند که با هزینه خودمان هم میرویم! بعضی اوقات واقعا شک میکنم که ایشان فقط مغز خر داره یا کلا خره؟!! هر بچه ای می فهمد که تمام این بازیها برای وقت تلف کردن است و بس! ایشان از این پیام و حرف اخیرش دو منظور را دنبال میکند.
اول بدنبال کشتن زمان است. چراکه مثل روز می بیند که هیچکس برایش باقی نخواهد ماند و با از بین رفتن حصار تشکیلات و رهایی نیروها٬ خودش میماند و حوض خالی اش. دوم هم از اینرو پیشنهاد داده که به نزدیکی مرز اردن بروند که اگر و اگر و اگر پذیرفته شد اول اینکه دوباره چند سالی را معطل آماده کردن مکان جدید و آب و برق و تلفن و فضای سبز و کشتن مار و عقربهای احتمالی و آسفالت کردن خیابانها و استخر و نانوایی و نوشابه سازی و…. بشونند و بعدش هم با توجه باین که در آن قسمت از کشور عراق بدلیل اینکه زمانی ترددات مستمری داشتند٬ بتوانند از شناختی که از مردم آن منطقه دارند و با کمک آنها نیروهایی را که تحت پیگرد قانونی دولت و مقامات قضایی عراق هستند را فراری بدهند واز مرز عراق خارج کنند! لذا توجه مقامات عراقی را باین مسئله جلب میکنم!
باقری