براساس تبلیغات سازمان تروریستی مجاهدین گویا قرار است در روز 3 تیر گردهمایی فرقه مجاهدین خلق در فرانسه برگزار گردد. این در حالی است که از یکماه پیش مقاطعه کاران و پیمانکاران نیرویی سازمان در کشورهای اروپایی با سرک کشیدن به کمپ های پناهندگی و تجمعات ایرانی و حتی دانشگاهها درصدد جذب افراد با توجیه اعزام دو روزه آنان به فرانسه و پرداخت هزینه اقامت و خوراک و ایجاد تور تفریحی بعد مراسم میباشند. البته سازمان تلاش دارد به طریقی در غرب برای حفظ نام مجاهدین در عرصه مسائل مرتبط با ایران بکوشد و برای تاثیری بیشتر از این در مجامع اروپایی به واسطه حذف شدن حیثیت نداشته خود چندان امیدوار نمی باشد زیرا در سالهای بعد از 2003 جمع جداشدگان و اعضای سابق سازمان در زمینه افشاگری ماهیت ضد حقوق بشری اقدامات بایسته را در زمینه ملاقات تاثیرگزار با مقامات و مسئولین و فعالان حقوق بشری و نهادهای ذیربط بین المللی اروپایی بعمل آورده و روی سیاه و ضدایرانی این قوم ددمنش را نمایانده اند. اینک این گردهمایی آنهم همزمان با فرارافرادی همچون قربانعلی حسین نژاد با سابقه عضویت 31 ساله و…. از کمپ های اشرف و یا ترانزیت و تحکم مسولین امریکایی به سازمان در ترک اجباری اردوگاه اشرف و بی آبرویی تاریخی اخیر افشا شده مبنی بر حضور آنان در کمپ های آموزشی سرویس های امنیتی امریکا در ایالت نوادا و اذعان امریکاییان به بهره گیری اسراییل از سازمان مجاهدین در قتل دانشمندان هسته ای ایران، جز خودفریبی و استفاده تبلیغی در بین جمع اعضای تعیین تکلیف نشده اشرف و ترانزیت دستاوردی نخواهد داشت. شل کردن کیسه پول های عربستانی و اسراییلی برای به صندلی نشاندن سیاستمداران بازنشسته و بدردنخورامریکایی و اروپایی این بار هم گرهی از مشکلات مجاهدین را باز نخواهد گشود. ضمن اینکه جبهه افشاگری علیه گروه تروریستی مجاهدین اقدامات ممکنه را برای نمایاندن چهره نظامی و ضدانسانی مجاهدین را بعمل خواهد آورد. این گردهمایی البته با نگاهی به بزرگداشت سی خرداد سال 60 و شروع اقدامات تروریستی آنان شکل گرفته و سعی دارد در شکاف تضاد نئومحافظه کاران و دمکرات های امریکایی ودر آنسو دولت اسراییل توانایی های مسلحانه خود را یادآورشده و نگاه پرلطف همیشگی آنان را در صورت اتخاذ هر تصمیم انتاگونیستی علیه دولت و مردم ایران بطلبد. ولی گفتنی است در روز تلخ و سیاه 30 خرداد ماه سال 1360، سازمان که خود را پیشگام خلق در مبارزات به اصطلاح ضدامپریالیستی می نامید بیکباره ودر یک چرخش عملی عجیب بدنه کم سن و سال خود که عمدتا دانش آموزان هوادار بودند با اسلحه به میدان فرستاد. البته اینکارها زمانی اتفاق می افتد که هنوز خرمشهر دست متجاوزین عراقی است. واقعیت این بود که سازمان سلاح را یکشبه بدست نیاورده بود و از ابتدای انقلاب و با غارت پادگان ها و اختفاء آنها برای فرصت طلبی در چنین برهه ای از زمان پیش بینی های خود را بعمل آورده بود. به هرحال بچه های این مرز و بوم در تاریکی بخدمت رجوی گرفته شده و سرنوشت ناخرسندی را برای خود بجان خریدند. یادم هست موضوع دستگیری مسعود رجوی با مرحوم بهشتی که بهترین فرصت برای کنترل کارکردهای تخریبی سازمان بود با مخالفت ایشان انجام نگردید ولی در 7 تیر همان سال ایشان در یک اقدام تروریستی توسط مجاهدین بشهادت رسیدند. همه اینها زمانی اتفاق افتاد که میهن مان درگیر یک جنگ تحمیلی شده بود و هر لحظه مرزبانی از وطن جان میباخت. شاید اینگونه بگوییم که سازمان مجاهدین در 30 خردادسال 1360 فیتیله جنایت و خیانت و سپس رذالت را برای خود روشن ودر ورود خود به جبهه گروههای ضدایرانی و ضدانسانی گوی سبقت را ربود.
فرید