انجمن دفاع از قربانیان تروریسم که متشکل از خانواده های 17000 قربانی ترور در ایران است، در راستای حمایت از خانواده های قربانی ترور و مقابله با گروههای تروریستی فعالیت می کند. این انجمن در پی فراخوان برگزاری گردهمایی تبلیغاتی گروه مجاهدین در 23 ژوئن به مناسبت ورود به فاز نظامی در پاریس، ضمن نگارش نامه ای به "رئیس جمهور فرانسه، رئیس سنای فرانسه، نمایندگان مجلس سنا، شهردار ویلپلنت" مراتب اعتراض خویش را نسبت به برگزاری چنین نشستی اعلام داشته و بر مبنای اسناد و مدارک دال بر موارد نقض حقوق بشر توسط این گروه و منفور بودن آن در جامعه ایران خواستار لغو مجوز این گردهمایی شد. رئیس جمهور فرانسه، رئیس سنای فرانسه، نمایندگان مجلس سنا، شهردار ویلپلنت انجمن دفاع از قربانیان تروریسم متشکل از خانواده های 17000 قربانی ترور در ایران است. این انجمن در راستای حمایت از خانواده های قربانی ترور و مقابله با گروههای تروریستی فعالیت می کند. آنچه اعضای این انجمن آرزو دارند پایان بخشیدن به ترور در سراسر دنیاست، تا بعد از این هیچ فردی قربانی جنایات گروههای تروریستی نشود. انجمن دفاع از قربانیان تروریسم با اتخاذ رویکردی فرهنگی مقابله با زمینه های شکل گیری تروریسم را سرلوحه کار خویش قرار داده است بنا به این مهم در آستانه برگزاری نشست تبلیغاتی گروه مجاهدین در 23 ژوئن به مناسبت ورود به فاز نظامی، توجه به نکاتی چند را مهم دانسته، که در زیر بدان می پردازد. چگونه پاریس به پایگاهی برای تبلیغات گروه تروریستی مجاهدین تبدیل شده است؟ چگونه فرانسه آغوش خویش را برای فعالیت گروهی می گشاید که بی شرمانه ورود به فاز نظامی و به عبارت دقیق تر عیان نمودن چهره ستیزه جویانه و مبادرت به اقدامات تروریستی را به مثابه افتخاری جشن می گیرد؟ چگونه فرانسه نظارگری منفعل در برابر سوء استفاده از ادبیات دموکراتیک خود توسط گروه مجاهدین شده است؟ کسانی که با استفاده از ادبیات دموکراتیک جامعه فرانسه سعی در پنهان نمودن ماهیت فرقه ای و سابقه اقدامات تروریستی خویش دارد. چگونه مجاهدین مجوز این همه سیاه نمایی برای قلب واقعیت در جلوی دیدگان مسئولین فرانسه را اخذ می نماید؟ و چگونه پاریس جنایات این گروه را در ژوئن 2003 که اعضای خویش ملزم به خود سوزی نمود تا بدین طریق بر دستگاههای قضایی فرانسه برای تحمیل خواسته هایش فشار آورد را فراموش کرده است؟ چگونه گروهی با سابقه ای سرشار از اقدامات تروریستی و مزدوری، به عنوان نمایندگان جامعه ایران در فرانسه پذیرفته می شود؟ چگونه فرانسه پایگاهی برای تبلیغات جهت حفظ پادگانی می شود که اولین و آخرین دغدغه اش حفظ ساختار فرقه ای بر اعضای آن است؟ این امر در اقدام سران این گروه در حفظ و نگهداری اعضا در پادگان اشرف و یا درخواست پناهندگی گروهی به مرز اردن و مواردی از این قبیل نمود بارزی دارد. در واقع فرقه مجاهدین از ادبیات دموکراتیک جامعه فرانسه برای اهداف خویش و مطامع رهبرانش سوء استفاده می کند و با شبیه سازی بی ربط خود به ژنرال دوگل (که در نظر ما به مثابه اتهامی قابل بازخواست است) و استفاده از مفاهیمی که کوچکترین تشابهی با آنها ندارند سعی در پیش برد مطامع خویش در جامعه فرانسوی دارند، مفاهیمی چون دولت در تبعید، شورای مقاومت ملی، ریس جمهور منتخب، ارتش آزادیبخش و مواردی از این قبیل که در زیر به توضیحی چند از این اصطلاحات می پردازیم: دولت در تبعید: قابل ذکر است که این گروه نه تبعید شده بلکه در پس اقدامات تروریستی شان بر علیه شهروندان در ایران و برای فرار از بازخواست اقدامات ضدبشری شان در محاکم داخلی به کشورهایی دیگر گریخته اند. تبلیغات و سیاه نمایی رسانه ای این فرقه نیز در این راستا قابل شناسایی است تا چهره ای از خود را به نمایش بگذارند تا مگر اینکه در پس آن از بازخواست در کشور مذکور در امان بمانند. رئیس جمهور منتخب: این نادرست ترین عنوانی است که می توان به سردسته این گروه اطلاق کرد، عنوان رئیس جمهوری برای شخصی که ترور بیش از 12 هزار شهروند ایرانی را در پرونده خود ثبت نموده و دادخواستهای بسیاری را نیز در دادگاههای داخلی و خارجی در پشت سر خویش دارد، گروهی که در پس یک نظر سنجی از ایرانیان خارج کشور نیز به عنوان منفورترین گروه شناسایی شده است. عنوان رئیس جمهوری منتخب به رهبری گروهی با ساختار شدیدا فرقه ای که اعضای آن از بدیهی ترین حقوق نیز محروم می باشند، عنوانی کاملا نادرست است و نامیدن چنین فردی با چنین پیشینه ای که کماکان نیز بر آن پافشاری می کند، نادیده گرفتن حقوق جمعیت وسیعی است که قربانی جنایات این فرقه تروریستی قرار گرفته اند. ارتش آزادیبخش: اطلاق عنوان ارتش آزادی بخش نیز به چنین گروهی که سابقه مزدوری را در پرونده خود ثبت کرده و اسناد و مدارک بسیاری دال بر آن وجود دارد، آنچنانکه جای هیچگونه شبهه و تردیدی را باقی نمی گذارد، تنها نشان از تلاش مذبوحانه این فرقه برای پنهان کردن و نه پاک کردن، سابقه سالیان خیانت و مزدوری این گروه بر علیه ملت ایران است. آنچه موجب حیرت و تعجب است نه عمکلرد فرقه مجاهدین (که نگاهی گذرا به جنایات این گروه، اقدامات اخیر آن را نیز باور پذیر ساخته است)، بلکه سکوت و حمایتهای گاه و بی گاهی است که مقامات فرانسوی از این گروه بعمل می آورند امری که ماحصل آن گسترش عرصه جولان این فرقه در کشورهای اروپایی است. از جمله برپایی نشستهای تبلیغاتی که با انواع سیاه نمایی های رسانه ای درصدد فریب افکار عمومی برآمده و برمبنای آن مطامع ضدبشری رهبرانشان را پی گیری می کنند. شاهد این امر گزارشهای متعددی است که درباره نحوه برگزاری تجمعات و نشست های تبلیغی این فرقه ارائه شده است، از جمله گزارش فرانس 24 که به سیاه نمایی تبلیغاتی و شیوه های این فرقه در جمع آوری افراد برای حضور در نشست های تبلیغاتی گروه مجاهدین می پردازد. این چنین سیاه نمایی های تبلیغاتی ای برای انجمن دفاع از قربانیان تروریسم که بسیاری از اعضای آن داغدار اقدامات تروریستی فرقه مجاهدین هستند (امری که فرقه مجاهدین بی شرمانه در نشریات رسمی خود بر آن صحه گذارده و مسئولیت این ترورها را پذیرفته است) به مثابه دردی مضاعف است، بویژه اینکه فرقه مذکور در تبلیغات اش سعی می کند خود را نماینده جامعه ایرانی در عرصه بین المللی معرفی نماید تا مگر اینکه با تصویر سازی های خود حامیانی چند برای خود فراهم آورد. بدین ترتیب انجمن دفاع از قربانیان تروریسم اعتراضیه خویش را به فراخوان این گروه به مناسبت سی و یکمین سالگرد 30 خرداد (که در 23 ژوئن برگزار می شود)، که در واقع به معنای رونمایی از هویت تروریستی و شروع به اقدامات تروریستی در گستره وسیعی است اعلان داشته، و خواسته خویش را با توجه شواهد و مدارک در خصوص اقدامات تروریستی و هویت فرقه ای و منفور بودن این گروه در جامعه ایران که همه و همه نشان از کذب دعاوی این فرقه است را خدمتتان اعلام می دارد و بر مبنای آن لغو جواز چنین نشستهای تبلیغاتی را خواستار است. در پایان امید آن را داریم در پرتو همکاری شما عرصه را بر سیاه نمایی های تبلیغاتی این گروه تحدید کرده و از فریب افکار عمومی جامعه فرانسه و سو استفاده این گروه از ادبیات دموکراتیک جامعه فرانسوی جلوگیری بعمل آوریم.