مهمترین پرسشی که در شرایط کنونی در مورد وضعیت فرقه مجاهدین می تواند موضوعیت داشته باشد این است که: آیا قلعه اوورسورواز در فرانسه جانشین قلعه اشرف در عراق نشده است؟
بدون تردید پاسخ به این پرسش از نگاه همه کارشناسان در امر فرقه شناسی مثبت میباشد، چرا که درست است که هنوز وضعیت قلعه اشرف در عراق به فروپاشی کامل منجر نشده است، اما با حضور فرماندهی فرقه تروریستی مجاهدین در اوروسورواز فرانسه که به مرکز پخش و توزیع پول سیاه و صدور فرمانهای تروریستی، برای اجرای اهداف مرحله ای فرقه در اروپا شده، کار ما را در پاسخ دادن به این پرسش آسان می کند. البته این بدین مفهوم نیست که سازمان مجاهدین از قلعه اشرف و حضور در عراق صرفنظر کرده است. نشانه های قوی حاکی از آن است که همچنان فرقه مجاهدین زمان می خرد تا در چند ماه آینده بنابر حکم دادگاه آمریکا از لیست گروه های تروریستی آمریکا، حداقل بر روی کاغذ، خارج شود و بعد با امید به شکاف در میان احزاب سیاسی و دولت عراق و تقویت بقایای صدام حسین در عراق، بتواند همچنان در عراق به صورت شکاف زی حضور داشته باشد، متوقف شدن انتقال اعضای مجاهدین از قلعه اشرف به کمپ موقت ترانزیت به دستور مریم رجوی دقیقا به همین دلیل صورت گرفته است. اما با توجه به عزم جدی دولت عراق و همچنین جامعه بین المللی برای خروج فرقه مجاهدین از عراق، این ترفند های فرقه مجاهدین راه به جایی نخواهد برد و این فرقه مجبور خواهد بود که عراق را بطور کامل ترک کند و طبعا در آن شرایط جایگاه استراتژیکی قلعه اوورسورواز در فرانسه بیش از پیش برای افکار عمومی روشن خواهد شد و اگر دولت فرانسه هوشیار نباشد، به همان وضعیتی گرفتار خواهد شد که هم اکنون دولت و مردم عراق گرفتار شده است. اتفاقا به همین دلیل است که فرقه رجوی انتقاد و اعتراض اعضای جدا شده و قربانیان این فرقه را نمی تواند در پاریس تحمل بکند و چماقدار، تروریست های فرقه را برای از میدان به در کردن انها به خیابان های پاریس می فرستد، غافل از اینکه افرادی که سال ها در زندان های انفرادی قرارگاه اشرف، زندان ابوغریب و زندان فضیلیه در حبس بوده اند، بیدی نیستند که با این باد ها بلرزند، چرا که آنها از طوفان ها گذشته اند و حداقل تجربه ده سال گذشته که اولین گروه از جداشده ها از زندان های انفرادی و زندان ابوغریب رهایی یافتند تا کنون که گروه های دیگری از زندان های این فرقه رهایی پیدا کرده اند، همچنان در خیابان های کشورهای مختلف اروپایی اروپا هم دوباره شکنجه های درون زندان های فرقه رجوی را در قالب حمله چماقدار، تروریست های فرقه مجاهدین مزه مزه کرده اند. بنابراین هم چون گذشته بهای روشنگری سیاسی و افشای چهره ننگین استبداد رجوی را رها شدگان و منتقدین این سازمان با گوشت و پوست خود پرداختنه اند و باز هم خواهند پرداخت تا تشت رسوایی رجوی از بام دنیا بر زمین افتاده و همگان بدانند و بفهمند که رجوی ها بدنبال آزادی مردم ایران نیستند. جریانی که در خیابانهای پاریس که اجازه انتقاد از روشها استبدادی خود را آن هم زمانی که در حاکمیت نیست با چماق و فحش و ناسزا و توهین پاسخ میدهد صد البته در تهران در حاکمیت فرضی منتقدان خود را در همان خیابان تیرباران خواهد کرد و مغز هر انکسی را که به گونهای به غیر از مجاهدین بیندیشد متلاشی خواهد نمود. این همان بهایی است که رها شدگان آن را به نیکی دریافته و به شناخت تاریخی این جریان میپردازند و این ارزشی بالاتر از طلا برای تضمین آینده مردم ایران خواهد داشت. کانون ایران قلم بار دیگر تأکید میکند: 1. جریانی که دست از تروریسم و خشونت برنداشته و سالروز ترورهای کور را پاس میدارد شایستگی خروج از لیست گروههای تروریستی را ندرد. 2. جریان تروریستی که در خیابان های پاریس اعضای خود را وادار به خود سوزی وحشیانه میکند نمیتواند از آزادیهای سیاسی و حقوق شهر وندانش حمایت کند. 3. جریان تروریستی که در درون خودش مخالف را تحمل نمیکند هرگز نخواهد توانست مبلغ دمکراسی و آزادی اجتماعی باشد واگر هم باشد قطعاً دروغ گفته و برای فریب خلق داستانها ساخته و می پردازد. 4. جریانی که در خیابانهای پاریس به آکسیون مسالمت آمیز و آرام مخالفانش حمله میکند نمیتواند اپوزیسیون باشد اپوزیسیون کسی است که قبل از هرچیز در درون خودش دمکراسی را بپذیرد ومخالفان درونیاش را سرکوب و شکنجه و سربه نیست نکند و سپس داعی دمکراسی طلبی برای جامعه فردای ایران را داشته باشد. بنابراین بشکلی واضح و روشن مشخص میشود که جریان تروریستی مجاهدین خلق به رهبری مسعود رجوی هرگز تغییری نداشته و تمام تلاش اش برای خروج از لیست تروریستی با هدف پیدا کردن مکانی است که رجوی این مهره پیشانی سیاه و دیکتاتور خود را سفید کرده و به اروپا ارسال دارد، سازماندهی میکند و از سویی دیگر با تمام قوا تلاش دارد که امکان برقرار ماندن مناسبات ظالمانه خود در خاک عراق را تدوام ببخشد. کانون ایران قلم اعتقاد دارد:
شواهد فوق الذکر بازتاب این حقیقت مسلم است که به موازات انحلال اصلیترین پایگاه مغز شویی فرقه مجاهدین در عراق اکنون نوبت انحلال اصلیترین پایگاه تروریستی رجوی در اروپا و آمریکا که همانا مقر استقرار مریم رجوی شکنجه گر و عامل اصلی خشونت و نفی حقوق انسانی اعضا در مناسبات فرقه ای رجوی در فرانسه میباشد فرا رسیده است. پس از خودسوزی های پاریس و پس از قتل عام دهها تن در تشکیلات جهنمی رجوی ها به خاطر مخالفت با سیاستهای مزدوری برای صدام حسین و اربابان خارجی و پس از زندانی کردن اعضای خود در زندانهای عراق از جمله ابو غریب وقت آن فرا رسیده است که در یک دادگاه عادلانه «رجوی ها » محاکمه شوند و برای ثبت در تاریخ مردم ایران دفتر ننگ آلود این گروه وابسته برای همیشه بسته شود. این خواست تمامی ستمدیدگان از فرقه رجوی است. این خواست تمامی داغداران و خانوادههایی است که عزیزانشان در کمند خونین کوتوله سیاسی مسعود رجوی اسیرند و سالهاست که حقوق ابتدایی شان نقض شده و از دنیای آزاد و پیشرفت و تکنولوژی آگاهانه دور نگاه داشته شدهاند تا برای روزی که چون گوشت دم توپ مورد سواستفاده آنان قرار گیرند. کانون ایران قلم، بار دیگر درخواست مصرانه خود را از مقامات قضایی فرانسه و افکار سیاسی ایران و جهان مطرح میسازد که فرقه خشونت طلب مجاهدین بدنبال آزادی مردم ایران نیست و این جریان ضد ملی صدمات بسیاری به جنبش آزادی خواهانه مردم ایران وارد کرده است و از همین رو شایسته محاکمه ای عادلانه در پیشگاه مردم ایران است.