همانوقع که صدام و رجوی با هم دست میدادند و عکس یادگاری میگرفتند , هواپیماهای عراقی با گرای مجاهدین مشغول بمباران شهرهای ایران بودند و صدام پلاکی آهنین روی میزش بود با نوشته ای که: " ما هدف خدا از خلق فارس ها و یهودیها و مگس را درک نمیکنیم ". جمله ای که قسمتی از کتابهای درسی عراقی را تشکیل میداد و در آن ایرانیان به حیواناتی که خداوند در قالب انسان آفریدهاست تعریف میشد. قبل از آمدن رجوی به عراق ایشان به نیابت از مردم ایران طی یک قرارداد با طارق عزیز به اسم قرارداد صلح که بخشی از مفاد آن هیچوقت علنی نشد دست به بذل و بخشش زد و رودخانه اروند را شط العرب و رودخانه عراقی دانست و برخی امتیازات کلان دیگر را نیز در صورت پیروزی و کسب قدرت متعلق به عراقی ها خواند. همانموقع که ارتش آزادیبخش رجوی به حمله به مرزهای ایران تحت حمایت توپخانه عراقی از پیروزی دم میزد , صدام دستور داده بود که با کلاه خودهای پنج هزارسرباز ایرانی کشته شده برای حفظ خاک وطن نماد و بنای یادبود درست کنند. کاربه اینجا ختم نمیشود مجاهدین از بی آبی مردم جنوب ایران از زلزله مردم شمال از سیل و تصادف در شهرهای میهن چنان به وجد می آمدند که بارها خودم شاهد جشن و پایکوبی در اشرف بوده ام و مسئولین مجاهدین و شخص رجوی آن را شروع اعتراضات مردم و استارت حرکت مجاهدین برای کسب قدرت تلقی میکردند. همانموقع که شیخ نشین های عرب ادعای مالکیت جزایر ایرانی را داشتند مجاهدین با شعف از تضاد و اختلاف ایران با همسایگانش مینوشتند و برای خوش آمد البته همان همسایگان از نام جعلی برای خلیج همیشه فارس استفاده میکردند و یا فقط خلیج میگفتند و بی اعتنا به همه تلاشهای وبلاگنویسان و جوانان ایرانی برای اعتلای نام ایران و ایرانی , به دنبال مطامع خود بود و حتی یک بار هم این فعالیت های ملی و میهنی را بازتاب ندادند. با تجزیه طلبان و تحریم کنندگان و تهدیدکنندگان مخفیانه و علنی به مذاکره و معامله ومعاشقه پرداختند وجاسوسی کردند و ترور. حالا مجاهدین خلق یک لیست از کسانی ارائه داده اند که خروج سازمان از لیست ترور را تبریک گفته اند , در کنار اسامی جعلی و کاذب البته امضای واقعی برخی اضداد و دشمنان ایران و ایرانی ووابستگان سابق صدام و همکاران امروز سازمان اطلاعاتی اسرائیل را هم منتشر کرده اند.تجمعی قلیل و منفور و منزوی برای یک تجمیع ضد ایرانی و ضد ملی. بعد از سقوط صدام سازمان مجاهدین خلق عده ای از افسران ارشد استخبارات صدام را که به دلیل ماهیت کاری ناشناخته بودند بعنوان کنتراکتچی و بازاری ومامور خرید و رابط به استخدام خود در آورد و با ارائه خدمات وپول هنگفت به آنان از خدمات آنان برخوردار شد , خدماتی مثل جمع کردن لیست کاذب امضا ها و کمک برای خروج برخی مسئولین و دادن اطلاعیه ومهم تر از همه اقدامات تروریستی در عراق برای فشار آوردن به دولت عراق و بهم زدن امنیت برای رسیدن به مقصود و البته انگیزه این همکاران مجاهدین علاوه بر پول ضدیت با ایران و ایرانی بود. برخی از این افراد استخدام شده بعنوان مسئول یک سازمان و حزب و انجمن ساختگی معرفی شدند , انجمنهایی که اطلاعیه ها و گاه نشریاتشان در همان اشرف چاپ میشد و برای انتشار به همان استخدامی ها داده میشد , و تا حدی سازمان روی این کار تمرکز و خود رایی داشت که حتی فرد معرفی شده به عنوان مسئول آن انجمن هیچگاه از زمان انتشار و مطالب منشر شده با خبر نبود و آن اشخاص هم البته نیازی به اطلاع سازمان نداشتند چون کاملا به نیت ضد ایرانی سازمان واقف بودند. در ستاد تبلیغات بارها به شخصه شاهد چاپ وانتقال اینگونه نشریات و اطلاعیه ها به زبانهای عربی , کردی و انگلیسی بوده ام , رابطین و کسانی که شیوخ عشایر نامیده میشدند (گاه در روستاهای عراق یک روستای چهار خانواره یک عشیره نامیده میشود)پول های توافق شده خود با مجاهدین را به صورت دلار و در خارج از عراق تحویل میگرفتند. از جمله تحرکات ضد ایرانی دیگر مجاهدین خلق سر و دست شکستن برای اپوزسیون سوریه و شرکت در صفوف آنان بصورت مادی و معنوی است ,اهدای پولهای باد آورده و در اختیار گذاشتن تجربیات گرانقدر تروریستی و رابط های خرید و انتقال سلاح و مواد منفجره و…..همه و همه کارهایی است که سازمان مجاهدین فقط و فقط بخاطرتنفرش از ایران وایرانی انجام میدهد و منطقه و جهان را بیشتر و بیشتر به آشوب میکشاند. کشتن زائران خانه خدا و انفجار در مسیر زائران کربلا و اسارت زائران در سوریه و اقدام به قتل آنان همه و همه یا با دخالت این گروه ضد ایرانی یا با تایید و حمایت آن و یا با سکوت از طرف آنها مواجه بوده. شادی این گروه از کم شدن ارزش پول ایران ویا حمایت از تحریم مردم ایران بخوبی این فرقه را با حامیان ایران ستیزش که در تحریمهای تکمیلی انرژی را تحریم میکنند ولی خالق اختلاس بزرگ یعنی خاوری را که مورد تنفر اغلب ایرانیان است از لیست تحریم بیرون میاورد پیوند میزند. واضح است که طالبان والقاعده دشمن ترین دشمنان مردم افعانستان بودند و همچنین دشمنی سلفی ها با مردم سوریه و گروههای جهادی با مردم لیبی و طارق الهاشمی با مردم عراق وگروههایی در سودان و تونس و سومالی با مردم آن کشورها. اما تجربه نشان میدهد که آمریکا و اسرائیل تاکنون از تمام این دشمنان ملت ها و کشورهای جهان آنچنان حمایتی کرده است که گاه باعث به قدرت رسیدن آن گروهها هم شده است , قدرتی که یا با خشم ملت ها مواجه شده و یا همان مزدوران سر سلاحهایشان را به سمت آمریکا برگردانده اند و در هر حالت این مردم و دمکراسی و عدالت بوده که قربانی شده است. با همین سناریوی کهنه امروز مجاهدین خلق مورد حمایت قرار گرفته اند. مجاهدینی که بارها میبایست نابود شده و به آرشیو تلاشهای ضد ایرانی بیگانگان می پیوستند ,مجاهدینی که بویی از ایرانیت و دمکراسی و حتی ادب و فرهنگ نبرده اند. به باده مشکین دلم کشد شاید که بوی خیر ز زهد ریا نمیآید.