بعد از انتقال اعضای اسیر فرقه رجوی به کمپ موقت ترانزیت این امید در خانواده های آنها زنده شده که می توانند بزودی عزیزان خود را ملاقات کنند اما محقق نشدن این امر تاکنون آنها را نگران سرنوشت نامعلوم عزیزانشان کرده است.این خانواده های دردمند مرتب برای پیگیری انجام ملاقات و نجات عزیزانشان با دفتر انجمن نجات تماس گرفته و یا حضوری مراجعه می کنند.
به همین منظور در مورخه 22/8/91 خانم شهلا کله جویی دختر نورمراد کله جویی از اسیران دربند فرقه رجوی به دفتر انجمن نجات شاخه خوزستان مراجعه کرد تا ضمن ابراز انزجار خود از عملکرد سران فرقه تروریستی رجوی در به بند کشیدن ذهنی وعینی اسیران، نگرانی خود را از وضعیتی که آنها برای پدر پیرش بوجود آوردند ابراز دارد. این دیدار در حالی صورت گرفت که آقای صمد نظری مسئول انجمن نجات استان مازندران هم میهمان انجمن نجات خوزستان بودند.آقای نظری ضمن خوش آمدگویی به خانم کله جویی و ابراز خوشوقتی از این دیدار همزمان با بیان خاطراتی که با پدر ایشان داشتند، به گوشه هایی از جنایات رجوی ها برای تهی کردن اسیران از هر گونه عاطفه خانوادگی و به بند کشیدن ذهن و فکر اسیران برای پیشبرد مقاصد شومشان پرداخت و ابراز امیدواری کرد که با تلاش تمامی خانواده های دردمند هرچه زودترهمه اسیران دربند رجوی رهایی خواهند یافت.
خانم کله جویی ضمن تشکر از احساس مسئولیت کلیه اعضای انجمن نجات درهمیاری و کمک به خانواده ها برای نجات عزیزانشان ازاسارتگاه رجوی ها، گفتند وقتی که پدرم درجنگ تحمیلی اسیرصدام شد من وبرادرانم کوچک بودیم مادرم مارا با سختی بزرگ کرد پدرم ازاردوگاه اسیران برایمان نامه می فرستاد و می گفت طاقت دوری ازشما را ندارم طوری که حتی درنامه ای که فرستاده بود از ما خواست که به صلیب سرخ مراجعه کنیم و با بیان شرح سن و سالش از آنها بخواهید که برای آزادیش به دولت عراق فشار بیاورند. پدرم آنقدرعاطفی بود که اگرکسی دربین فامیل نیاز به کمک داشت دریغ نمی کرد.اما از زمانی که صدام او را با تعداد دیگری از اسیران به رجوی فروخت دیگر حتی از همان نامه ای هم که از اردوگاه عراق برایمان می فرستاد خبری نشد و قطع شد، تا مدتها ما نگران بودیم که چه اتفاقی برای اوافتاده تا اینکه مدتها بعد خبردارشدیم در اسارتگاه اشرف است.این چه منطق ضد انسانی است که رجوی دارد که نمی گذارد پدرپیری حتی با فرزندان وخانواده اش تماسی داشته باشد واقعا ازاسیرکردن پدرپیر من چه سودی می برد.وقتی دراشرف بودند که نگذاشتند او را ملاقات کنیم با انتقال اسیران به کمپ موقت لیبرتی امیدوار شدیم که می توانیم به زودی با کمک نهادهای بین المللی با پدرمان ملاقات داشته باشیم ٰ، ولی علیرغم گذشت مدت زیادی ازاین انتقال هنوز خبری از انجام ملاقات نشده و ظاهرا سران جنایتکار رجوی نمی خواهند دست از سر اسیران بردارند و این موضوع ما را نگران سرنوشت پدرمان کرده. پدر من با توجه به سن و سالش الان نیاز به مراقبت دارد.
اعضای انجمن خوزستان ضمن تشکر از حضور خانم کله جویی در دفتر انجمن و ابراز همدردی با وی به ایشان اطمینان دادند که انجمن نجات ازهیچ تلاشی برای تحقق خواسته خانواده ها جهت دیدار باعزیزانشان و در نهایت نجات آنها ازجهنم رجوی دریغ نخواهد کرد و قطعا با همت و تلاش کلیه خانواده ها و دعای خیر آنها این امر محقق خواهد شد. درپایان خانم کله جویی ضمن تشکر از تلاش های اعضای انجمن نجات با تحویل دادن پاسپورت خود به مسئول انجمن خوزستان آمادگی خود را برای اعزام به عراق جهت انجام ملاقات با پدرش و نجات وی اعلام کردند.