این روزها سازمان در تلاش است تا با نامه نگاری و دادن اطلاعیه وبا جار و جنجال های تبلیغاتی, با تظاهرات 20 نفره! و… به سازمان ملل فشار بیاورد که کمپ لیبرتی به کمپ پناهندگی تبدیل شود.
تمرکز کاری سازمان الان بر این مسئله استوار است. اما چرا سازمان سعی در استقرار اعضا در این محیط کوچک را دارد مگر رفتن به کشورهای اروپایی پناهنده پذیر چه مشکلی دارد؟
ناگفته پیداست که کمپ پناهندگی و کشور پناهنده پذیر تعاریف خاص خود را دارد و بعید است که فرقه رجوی از این موضوعات بی اطلاع باشد. و آنچه مشخص است پناهنده و پناهجو به افرادی گفته می شود که بدلایل سیاسی و یا اقتصادی از کشور خود مهاجرت کرده و به کشورهای دیگری می روند اما در بررسی می بینیم از سال 63 که سازمان به عراق رفت هدف برقراری یک جبهه متحد با حزب دمکرات کردستان و همچنین دولت بعثی عراق علیه ایران در منطقه کردستان بود سپس با اعزام تیمهای عملیاتی به ایران و انجام ترورها این همکاری توسعه یافت در آن ایام هم که ایران درگیر جنگ علیه عراق بود سازمان برای پیشبرد خطوط خودش بر روی جنگ ایران و عراق سوار شد و با آوردن تمامی اعضای خود از اروپا به عراق و ماجرای افتضاح ازدواج ایدئولوژیک سعی در پنهان کردن آن با وصل شدن به جناحی در ارتش عراق شد که نهایتا در خرداد 1366 با انجام چند عملیات به نفع ارتش عراق علیه ایران در جنگ ایران و عراق, تاسیس ارتش به اصطلاح آزادی بخش اعلام شد.
در اینجا بود که تمامی اعضا و هواداران از اطراف و اکناف عالم برای شرکت در عملیات آورده شدند. پس ورود این ایرانی ها به عراق دلیلش نظامی و تروریستی بود و بدین منظور با دریافت ویزا از سفارتهای عراق به آنجا گسیل شدند پس در این ورود انگیزه جنگی برای پیشبرد اهداف سازمانی بود نه اینکه تعدادی برای فرار از مشکلات اجتماعی و یا سیاسی ایران به آ نجا مهاجرت و یا فرار کرده باشند.
جالب اینکه همین افراد برای پیشبرد اهداف سیاسی خود دست به کشتار اکراد و مردم عراق زدند یعنی همانهایی که در میان آنها بودند, که اسناد آنها موجود است خصوصا در حمله اول امریکا به عراق که در عملیاتی موسوم به مروارید تعدادی عراقی و کرد کشته شدند.
تعدادی از افراد سازمان که از فرماندهان رده بالا می باشند توسط دادگستری عراق محکوم به کشتار علیه بشریت و جنایات جنگی هستند که اگر پناهنده محسوب نشوند چنین مصونیتی را ندارند و لا جرم باید در دادگاه به جنایات خود اقرار کنند.
با گذشت سالها و سقوط صدام از همان ابتدا تمامی این اعضا خواهان رفتن از عراق شدند زیرا با خلع سلاح توسط امریکا و نداشتن مرز برای عملیات حضورشان بیهوده بود اما سازمان از خروج این افراد ممانعت بعمل آورد.
سپس امریکاییها در تلاش برای انتقال این اعضا توانستند تعداد 1000 نفر را به ایران و کشورهای اروپایی بفرستند.
اما باقی افرادی که مانده بودند در تلاش برای خروج به دلیل کارشکنی های فرقه رجوی به جایی نرسیدند.
سازمان ملل و آقای مارتین کوبلر و صلیب سرخ نیز تاکنون کاری پیش نبرده است.
سازمان فرقه ای حتی به خانواده ها نیز اجازه دیدار نمی دهد. پس این سازمان تمامی این افراد را به صورت اسیر نگاهداری می کند و این اسرا تنها راه رهایی شان رفتن به کشورهای دیگر است حال سازمان چون این را می داند می خواهد ترتیبی را بعمل آورد تا اینکه به همین صورت این کمپ به صوررت یک کمپ تشکیلاتی باقی بماند اما نتیجه معلوم است این کار نشدنی است اما به هر حال تاخیری برای فروپاشی کامل تشکیلاتی است.
تلاشهای مذبوحانه ای که نمونه هایش را در زیر می بینید از کارهای اخیر بخش سیاسی سازمان است به طور مثال: فراخوان شیوخ عشایر عراق برای اعلام کمپ لیبرتی به عنوان کمپ پناهندگی… طلال الزوبعی و ظافرعنانی که معلوم نیست چکاره هستند و سازمان آنها را از کجا پیدا کرده می گویند:" کمپ لیبرتی، می بایست فوراً! به عنوان کمپ پناهندگان سیاسی اعلام شود!! فراخوان کمیته ایتالیایی , کنگره امریکا , فراخوان گروه هلندی,کنفرانس پاریس , نمایندگان ژنو و… صد ها انجمن جعلی و ساخته شده توسط سازمان!
این تلاشها تعدادی با دادن پول و انتشار بیانیه صورت می گیرد و تعدادی از بیانیه ها نیز حتی وجود خارجی ندارد!
حالا اگر شما فردی باشید که به اینترنت دسترسی داشته باشید خواهید دید در هیچ کجای اخبارها این فراخوان نیامده و کسی هم دنبال آن نیست. اصلا مردم ایران نه تنها کاری به اخبار سازمان و کمپ لیبرتی ندارند چه رسد به مردم خارج از کشور و شیوخ بی خبر عراقی و اروپایی های گرفتار در رکود اقتصادی! اما سازمان آنقدر این اخبار را بزرگ می کند که خودش باور می کند که مثل اینکه خبری است! به هر حال این کار به جایی نمی رسد اگر یک روز سازمان در پی بیرون آمدن از لیست تروریستی بود و به دلایل سیاسی موفق به اخذ آن شد اما این کار یک مسئله انسانی است که اینبار به دلیل افشاگری های بی وقفه جداشدگان و فراریان از سازمان و آگاه شدن جهانی حول این مسئله دیگر محال می نماید سازمان بتواند چنین کاری کند.
پیروزی مجدد دمکراتها در امریکا نیز راه را برای یک حمله نظامی به ایران لااقل تا 4 سال دیگر بست. نیامدن رامنی و جمهوریخواهان جنگ طلب تمامی فشارها و اصرارهای رجوی را برای ماندن در عراق خنثی کرد و حال سازمان به فکر 4 سال آینده است و می خواهد به صورت قانونی تا 4 سال آینده در عراق جا خوش کند تا ببیند چه می شود اما ناگفته نماند شاید مرگ سراغ رجوی را طی این 4 سال بگیرد و تمامی افراد از بند نجات پیدا کنند! که این 4 سالها و این صبرها فایده ای ندارد الان 30 سال است که رجوی از این سال به آن سال می کند و وعده سرنگونی می دهد اما اینها دیگر کهنه شده و کسی را رنگ نمی کند.
مریم رجوی اگر دلش برای افرادش می سوخت به جای اروپا گردی سری به عراق می زد تا آنها را دلداری داده و از رهبر مردگی نجات دهد!
فرزین