هفته گذشته خانم مریم عضدانلو درسفر به اسپانیا به خبرگزاری اسپانیا گفت: ” قیام مردم ایران هم چون تحولات و قیامهای بهارعرب که درکشورهایی مثل مصر یا سوریه به وقوع پیوست، می تواند به رژیم حاکم در وطنش خاتمه بدهد.” جای شگفتی است که خانم مریم عضدانلو ازمقولاتی چون نفی استبداد و حمایت از خیزش های دموکراتیک سخن می گوید یا درمصاحبه ها و کنفرانس های مطبوعاتی متعدد درحمایت ازحقوق زنان و مبارزه با نقض حقوق بشرحرف میزند. چرا که سوابق و عملکرد خانم عضدانلو(مریم رجوی) و گروه تحت رهبری اش بنا به شهادت تعداد زیادی از کادرهای تشکیلاتی با سابقه و جداشده مجاهدین حاکی از نقض حقوق اساسی انسانها و درمسیرسرکوب آزادی بیان و نافی امکان انتخاب آزادانه اعضای مجاهدین در مناسبات تشکیلاتی بوده است. ضمنا گروه تحت رهبری خانم مریم عضدانلو و همسرش مسعود رجوی سالها با توسل به عملیات خشونت آمیز، تروریستی و همکاری تنگاتنگ با رژیم های خودکامه و اقتدارگرایی چون حکومت صدام ثابت کرد که سران مجاهدین هیچ پایبندی به دموکراسی، آزادی و روش های دموکراتیک ندارند. براستی خانم مریم عضدانلو چنین تناقض و دو گانه گی در عملکرد و شعار را چگونه می تواند توجیه کند؟ آن هم در روزگار و زمانه ای که از آن به انفجار اطلاعات و شفافیت یاد می گردد؟ جای دارد من و خانم مریم عضدانلو لحظاتی فلاش بک بزنیم به دوران موسوم به چک امنیتی درقرارگاه اشرف که بیش از پانصد نفر از اعضای با سابقه مجاهدین صرفا به جهت اعتراض و انتقاد از خط مشی و مناسبات درون تشکیلاتی تحت شدیدترین شکنجه های قرون وسطایی قرارگرفتند و تعدادی از اعضای مجاهدین در زیرشکنجه بازجویان بیرحم درزندان مخوف اشرف جان باختند. خوب است خانم مریم عضدانلو خاطرات و مقالات تعداد زیادی از کادرهای تشکیلاتی با سابقه و جدا شده مجاهدین را مرور کند که چگونه به آزار و اذیت سیستماتیک منتقدان رهبرعقیدتی مجاهدین اشاره کردند و فاکت های گزنده و تلخی را مطرح نمودند. رفتارهای خشن بازجویان و مسئولین قرارگاه اشرف درسرکوب کادرهای تشکیلاتی منتقد و معترض بدون شک مغایرت تام و تمام با مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر، هنجارها و معیارهای اخلاقی دنیای مدرن دارد. امرمشهود و واقعیت غیرقابل انکاری که خانم مریم عضدانلو می بایست دراین باره با تعدادی از پارلمانترهای اروپایی و نیز نمایندگان پارلمان اسپانیا جسورانه سخن بگوید از ستمی که درقرارگاه اشرف و سایر پایگاههای مجاهدین دراقصی نقاط دنیا بر کادرهای تشکیلاتی منتقد و یا خواهان خروج از مناسبات مخوف و قرون وسطایی مجاهدین شده است، حرف بزند و اشاره ای کند. وقتی خانم مریم عضدانلو درمصاحبه با رسانه های گروهی غرب فریبکارانه از مبارزه برای تحقق حقوق زنان در ایران سخن می گوید و شعارمی دهد ضروری ست، نیم نگاهی نیز به وضعیت حقوق زنان مستقر درمناسبات مجاهدین بیاندازد که چگونه زنان مجاهد درسطوح متفاوت به خصوص درسطح شورای رهبری را با توجیهات بیمارگونه و تکنیک های مغزشوئی و فرقه ای وادار کردند تن و جسم خود را دراختیار رهبرعقیدتی مجاهدین قراردهند تا امیال جنسی وی ارضا گردد و بدین طریق این زنان مجاهد مورد بهره برداری جنسی قرار گیرند و به بدترین شکل تحقیر شوند؟! و در این میان متاسفانه خانم مریم عضدانلو نقش باور نکردنی و تکاندهنده ای بازی کرده است که جای ابهام و سوال است؟ و اینکه درتشکیلات تحت رهبری خانم مریم عضدانلو با توجیه های ایدئولوژیک و با استناد به مفاهیم آرمانگرایانه، به سرکوب امیال طبیعی زنان مجاهد دربیش از دودهه پرداختند احساسات زنانه و مادرانه را در وجود آنان بتدریج کمرنگ نمودند. عشق ورزی، دوست داشتن و پایبندی به کانون خانواده را جرم و گناهی نابخشودنی قلمداد کردند؟! خوب است تلنگری برحافظه خانم مریم عضدانلو بزنم به فاکت های مشخص و واقعیت هایی تاکید کنم آن گاه که تعداد زیادی از کادرهای تشکیلاتی زن درقرارگاه اشرف به دلیل تصمیم برای خروج از اشرف و جدایی از فرقه ی مجاهدین درنشست های جمعی و بازجویی های خشن تحت آزار و شکنجه روحی و فیزیک قرار گرفتند تا جائی که وادار به خودکشی شدند و یا برخی از آنان تحت شکنجه کشته شدند. خانم مریم عضدانلو بایستی به پرسش های زیادی درباره تضییع حقوق زنان در قرارگاه اشرف و تشکیلات مجاهدین طی بیش از دو دهه، پاسخ دهند. ایشان تاکنون اشاره ای به خارج کردن رحم زنان درقرارگاه اشرف نکرده اند؟ و اینکه چرا درطی دو دهه زنان مستقر دراشرف امکان ازدواج در مناسبات مجاهدین را ندارند. خانم عضدانلو با درنظر گرفتن این واقعیت تلخ و دردناک، پیامدها و تبعات روانی، روحی، عاطفی و جسمی آن را بر زنان مجاهد چگونه ارزیابی می کنند؟ آیا تلاشی خانواده ها و جدایی فرزندان از مادران برای سالهای طولانی درمناسبات مجاهدین با منطق و عقلانیت انسان مدرن سازگاری و همخوانی دارد؟ آیا آقای کوادراس و سایرنمایندگان پارلمان اسپانیا می دانند که امیال عاطفی و جنسی اعضای مجاهدین درهمه پایگاههای گروه درسراسردنیا، در کمپ اشرف و هم اکنون لیبرتی برای بیش از دو دهه با توجیهات ایدئولوژیک و انقلابیگرانه که منبعث از تراوشات ذهنی مسعود رجوی است، سرکوب شده است؟ بدون شک آقای نایب رئیس پارلمان اروپا، دکتر آلخو ویدال کوادراس که بی آنکه آگاهی و شناخت همه جانبه از مناسبات درونی فرقه ی تروریستی مجاهدین داشته باشد به دام شانتاژ و فریب دارودسته ی رجوی افتاده است، شاید ایشان سخنان خانم نسرین ابراهیمی یکی از کادرهای تشکیلاتی جدا شده مجاهدین که هم اکنون ساکن سوئیس است را در جلسه نهم سپتامبر ۲۰۰۸ نشنیده باشند، سخنان زنی ستمدیده که سال ها درقرارگاه اشرف زندگی کرده است، وقتی که ایشان درنشست با اعضای پارلمان اروپا گفت: ” … نه تنها سازمان (مجاهدین) به زنان اجازه ازدواج نمی دهد که آنها مجبورهستند تا ساعات مدید و بشدت زیر آفتاب بصورت طاقت فرسا کاریدی نمایند و یکی از دلایل این اجبار این است که بدن و صورت آنها از قیافه بیفتد. چهره و بدن آنها زیبا جلوه نکند. این بدین منظورانجام می گیرد که زنان دیگر به این مسئله فکر نکنند که می توانند علاقه مردی را به خود جذب کنند … وی همچنان توضیح می دهد: ” اقدام دیگری که برای کشتن هر گونه امید دردل زنان اشرف انجام می شود، خارج کردن رحم زنان با عمل جراحی است که این عمل به بهانه های مختلف درمورد زنان انجام می گیرد و تا بحال (تا آن زمان) رحم بیش از ده در صد از زنان را خارج کرده اند؟!! همه موارد اشاره شده و فاکت های بیشمار دیگری که جداشدگان و کادرهای تشکیلاتی مجاهدین درخاطرات و مقالات متعدد خویش بدان تاکید کرده اند گویای این امرمشهود است که خانم مریم عضدانلو و همسرش مسعود رجوی رهبرعقیدتی مجاهدین، فریبکارانه از مبارزه برای آزادی انسانها و حقوق بشر، نفی استبداد و حقوق زنان دم می زنند؟ اما پرسش این است: چرا شما خانم مریم عضدانلو اینگونه صریح و عریان دروغ می گویید؟ شاید شما این سوال را تاکنون از خود نکرده اید؟ و شاید … آرش رضایی