بارش باران سیاه بر سر فرقه رجوی!

اگر به عقب برگردیم زمانی که صدام حاکم عراق بود خط و خطوط فرقه رجوی در عراق و خارج از عراق بخوبی پیش می رفت هر چند گاه و بی گاهی تنشی در پیش برد خط فرقه مانعی بوجود می آمد به راحتی از آن عبور می کردند در آن زمان رجوی خیلی به خودش می بالید در واقع در پادگان اشرف خدایی می کرد پادگانی دارای ضوابط سکت (بسته) و مناسبات خشک و بی روح حاکم بود از طرفی نشست های مختلفی که در پادگان اشرف توسط خود شخص رجوی و یا سرانش برگزار می شد. نشست ها حول دو محور برگزار می شد نشست عملیات جاری و غسل هفتگی مهمترین نشست ها در پادگان اشرف بودند و چه اتفاقاتی که در این دو نشست رخ می داد، بگذریم. رجوی همیشه در نشست ها و پیامها می گفت ما در عراق مستقل هستیم دولت عراق هیچ کمکی به ما نمی کند هر چه داریم کمک های مردم ایران و یا هوادران ما در خارجه است و ما هم از دنیا بی خبر به زور هم که شده بایستی حرفهای رجوی را باور می کردیم. حمله ائتلاف و سرنگونی صدام به مثابه باران سیاهی بود که بر سر فرقه رجوی بارید با سرنگونی صدام رجوی مثل بادکنک ترکید و برای همه روشن شد که روح و نفس رجوی دست صدام بوده است و با رفتن صدام رجوی هم سوخت در واقع بارش باران سیاه بر فرقه رجوی از همین نقطه شروع شد آمریکا تمامی سلاحهای سبک و سنگین رجوی را تحویل گرفت و آنها را به تدریج از بین برد در مقابل رجوی هیچ عکس العملی نشان نداد بعد از آن جمع کردن کل اعضاء در پادگان اشرف و زندانی کردن آنها در پادگان و تاسیس کمپ تیف در کنار پادگان اشرف برای کسانی که از فرقه رجوی جدا می شدند و می خواستند به دنبال زندگی خود بروند جلو تر که بیائیم دستگیری رییس جمهور قلابی فرقه مریم قجر سران رجوی به نقطه ای رسیده بودند که خودشان در نشست ها می گفتند دوران صدام بدترین طوفانها نمی توانست کشتی ما را تکان دهد ولی الان با کوچکترین باد کشتی ما در حال چپ شدن است و خودمان بایستی مقاومت کنیم و از چپ شدن کشتی جلو گیری کنیم و اخیرا تعطیلی پادگان اشرف شکست پشت سر شکست برای فرقه رجوی و کلی کشته و زخمی رجوی بعد از سرنگونی اربابش صدام شکستهای بزرگی را متحمل شد و تا همین الان اعضاء از مناسبات سکت فرقه در حال فرار هستند.  بود و نبود رجوی صدام بود چند سال است که صدام سرنگون شده و از آن زمان تا به حال رجوی خودش را مخفی کرده بصورت نوار کاست برای اسیران پیام می فرستد که روحیه به آنها بدهد با این وجود جوابی نمی گیرد و ماهیت آن برای خیلی از اعضاء روشن شده که فقط چندین سال فریب رجوی را خورده اند و عمر خودشان را برای هیچ و پوچ تباه کرده اند. آیا گزینه ای برای رجوی باقی مانده است که به آن ببالد؟