فرقه تروریستی مجاهدین خلق که زمانی مدعی بود " کوه اگر بجنبد اشرف زجا نجنبد" حالا با تعطیلی این پادگان شعار جدیدی را تبلیغ می کند: "هزار اشرف دیگر می سازیم".
اما داستان پادگان اشرف چه بود؟ پادگان اشرف واقع در استان دیاله عراق در حقیقت یکی از پادگان های ارتش عراق به نام "معسکر خالص" بود که از سوی صدام حسین به فرقه رجوی هدیه داده شد. رفته رفته این پادگان مقر اصلی مجاهدین خلق و استقرار ارتش آزادیبخش ملی! شد.
ارتش آزادیبخش ملی متشکل از شبه نظامیان آموزش دیده ای بود که تحت فرمان مسعود و مریم رجوی به عنوان ارتش خصوصی صدام عمل می کرد. این ارتش در جریان سرکوب قیام کردها وشیعیان عراقی در سال 1991 تحسین صدام حسین را برانگیخت.
رجوی به کمک همین شبه نظامیان بود که مردادماه 1367 در عملیات فروغ جاویدان که بعدها به مرصاد معروف شد قصد تهاجم به خاک کشور کرد.
اما این تمام ماجرای پادگان اشرف نبود. شکست در عملیات فروغ جاویدان سبب شد تا فضای اختناق و بدبینی شدیدی بر مناسبات اعضاء گروه و رهبران آن به وجود آید. آنها شخص مسعود رجوی را عامل اصلی شکست می دانستند اما وی نیز وابستگی های عاطفی و فقدان وفاداری عمیق اعضاء به خود را دلیل عبور نکردن آنها از تنگه چار زبر(مرصاد) و رسیدن به کرمانشاه قلمداد می کرد.
همین تلقی دگرگونی های شدیدی در گروه به دنبال داشت. انقلاب ایدئولوژیک به راه افتاد. هدف این انقلاب بالا بردن درجه اخلالص و فداکاری نیروها بود. ارتباط اعضاء با خانواده ها قطع شد. کودکان از والدینشان جدا و به کمپ های در کشورهای اروپایی از جمله شهر کلن آلمان فرستاده شدند.
تشدید این وضعیت، مجاهدین خلق را به یک فرقه تمام عیار تبدیل ساخت. وجود حکومت دیکتاتوری حزب بعث به رهبری صدام حسین نیز این فرصت را به رجوی ها می داد تا به نقض شدید حقوق بشر ساکنان پادگان اشرف که در بسیاری موارد تا قتل نارضیان پیش می رفت ادامه دهند.
اشغال عراق در سال 2003 توسط آمریکا و متحدانش اما ورق را برگرداند. بسیاری از ساکنان پادگان از فرصت به دست آمده استفاده کرده و خود را به آنسوی دیوارها و سیم خاردارهای پادگان رسانده و تسلیم نیروهای آمریکایی کردند. حدود 900 نفر از آنها به ایران برگشتند و عده ای دیگر نیز به کشورهای اروپایی رفتند.
هر کدام از این جداشدگان ابعاد هولناکی از نقض گسترده حقوق بشر در پادگان اشرف فاش ساختند. گزارش های متعددی از سوی موسسات تحقیقاتی و نهادهای حقوق بشری در این خصوص منتشر شد. گزارش خروج ممنوع دیدبان حقوق بشر از جمله این گزارش ها بود. در این گزارش تصریح شده که ساکنان پادگان اشرف حق دیدار با خانواده های خود و خروج از پادگان اشرف را نداشته و نارضیان نیز حبس و شکنجه شده و یا به قتل می رسیدند.
با چنین سابقه ای جالب اینجاست که عوامل فرقه شعار ساخت پادگان اشرف جدید را نوید می دهند. اما کجا و با چه کسانی؟ ایم فرقه هم اکنون کاملا آواره است. هیچ دولتی حاضر نیست ساکنان لیبرتی را بپذیرد. تنها دولت آلمان و آلبانی قبول کرده اند به عده معدودی چند ده نفری از آنها پناهندگی بدهند.
از طرفی ساکنان لیبرتی عموما در نتیجه آموزه های فرقه ای در طول بیش از بیست و هفت سال زندگی در پادگان اشرف دچار افسردگی های شدید شده و نیازمند طی دوره درمان هستند. آنها از کوچکترین فرصت برای جدا شدن از تشکیلات فرقه ای مجاهدین خلق استفاده می کنند.
بر اساس گزارش ها حدود 70 نفر از یکصد و پنجاه نفری که از لیبرتی به آلبانی منتقل شده اند از این فرقه جدا شده و سعی کرده اند زندگی عادی شان را در پیش بگیرند.
در چنین شرایطی فرقه مجاهدین خلق در شرایط اظمحلال قرار گرفته زیرا دیگر نه از اشرف پا بر جا خبری است و نه از اشرف نشینان قهرمان! اشرف که تحویل نیروهای عراقی شد و اشرف نشینان نیز عموما بیماران افسرده و بریده ای هستند که در پی جدا شدن از فرقه اند.
سلام
آقای محمدی :آزادیت مبارک .احسن به همت وغیرتت موفق باشید
من هم یکی از جدا شده ها هستم و پدرم براثر کهولت سن از دنیا رفته بود که بمن اطلاع دادند که در ایران اعدام شده است . اینها واقعا در فریب کاری دست شیطان را از پشت بسته اند .
فریب کار تر از رجویها در دنیا ندیده ایم .