شهردار اشرف یا باغبان اشرف!؟

رجوی خائن هیچگاه درقبال اعمالش به خلق وحتی اعضای نگون بختش پاسخگو نبوده و گمان میرود که از این پس نیز پاسخگو نباشد و راه خفت و خواری در اختفاء را برگزیند و آنچه را که برگزیده، استمرار ببخشد. چونکه به قولی از مهدی ابریشم چی رجوی فقط به خدا پاسخگوست!!
متعاقب فاجعه مرگبار دهم شهریور در اشرف که شماری از نگون بختها به هیچ و پوچ جانشان را فدای مطامع قدرت پرستانه شخص رجوی کردند، تاکنون رجوی به این سوال مشخص پاسخ نداده است که چرا شماری به استعداد 100 نفر را به بهانه فروش اموال بی مقدار اهدایی صدام در اشرف را گوشت دم توپ و قربانی کرده است!؟
مختصر نوشته حاضر به یک بهانه به رشته تحریر درآمده است و آن اینکه دیشب ازسیمای آزادی فرقه رجوی  (بخوانید سیمای جنگجویان وحوش سوریه) کلیپی به یاد ابراهیم اسدی ازقربانیان درگیری دهم شهریورماه 1392 که از وی بعنوان شهردار اشرف یاد شده بود را دیدم و خیلی متعجب و متحیر شدم.
آخرکدام شهر و کدام شهردار!؟ والله وباالله اینهمه دجالیت و تبهکاری درعصر تکنولوژی برتر و فوارن علم و آگاهی بشریت خوبیت ندارد و اطمینان داشته باشید دیگرحنای دروغگویی تان کمرنگ و بی رنگ شده است و خریداری ندارد.
جالب بود که درهمان کلیپ یاد شده صحنه هایی ازحمل درخت و گل وگیاه و کاشت آن بتوسط قربانی یادشده ابراهیم اسدی هم به نمایش گذاشته شده بود وسوال اینست که لابد ابراهیم اسدی درجهان کنونی نمونه شهرداری است که به تنهایی با کاشت و داشت گل وگیاه ودرخت ؛ مدال هم باید بگیرد!
واقعیت امر اینست که ابراهیم اسدی همواره درسیستم های پشتیبانی و خدماتی و باغبانی به معنای دقیق کلمه در اردوگاه کار اجباری رجوی به سختی مشغول بود و استثمار میشد و بدتر ازآن این بود که شب هنگام خسته و کوفته قبل ازآنکه استحمامی کرده باشد و کسی به وی دست مریزاد و خسته نباشید گفته باشد، درنشست و جلسه عملیات جاری شبانه به تحریک مسول جلسه، جمع حاضر وی را از بابت کارهای نکرده! بشدت با بکارگیری کلمات تحقیرآمیزی چون آشغال عوضی، تنبل تن لش، مفت خور رهبری و باغبان! مورد دشنام و توهین وحتی برخوردهای فیزیکی قرار میدادند. چرخ فلک را ببین و دستگاه دروغ پرداز و توام با دجالیت رجوی را ببین که ابراهیم اسدی دیروز که یک باغبان بود و مسولیت که چه عرض کنم یک شغل بیگاری کش داشت و دائم تحقیر و سرزنش میشد ؛ امروز بعنوان قهرمان مجاهد خلق و شهردار اشرف نامیده میشود!
دلم می خواهد که ازاین فرصت بدست آمده استفاده کنم وبه دوستان سابقم در زندان ساخته و پرداخته لیبرتی که هم اکنون به حکم رجوی وتشکیلات مافیایی به بهانه رهایی 7 گروگان (سران تشکیلات مخوف رجوی) دراعتصاب غذا بسر می برند و چون بتوسط تشکیلات رجوی جیره های بسته غذایی هم جمع آوری شده تا سایر اعضا که تن به دجالیت رجوی نداده و در اعتصاب مشارکت نداشتند, بالاجبار در صف اعتصابیون قرار بگیرند؛ بگویم و پیام بدهم که عزیزانم اندک به خود آئید و تامل کنید. خواهش دارم جدای از تشکیلات و چنبره افسونگرش لختی بیندیشید و درایت کنید که با چه انگیزه ای کماکان درصف باطل رجوی دوام آورده اید!؟ زودی بجنبید و رها شوید از دست این اهریمنان… وگرنه غفلت بیش از این اجتناب ناپذیر و جبران ناپذیرخواهد بود مثل قربانی شدن 52 تن از دوستانتان در فاجعه دهم شهریور اشرف.
لابد خبر دوستان مقیم آلبانی را دارید که عمده آنان از فرقه بدنام رجوی فاصله گرفتند وبرای خودشان اتاق کرایه کردند و کامپیوتر خریدند و با خانواده هایشان درایران ارتباط دارند و چت میکنند. شماری از آنان دوست دارند به ایران و نزد خانواده هایشان برگردند و شماری دیگر به سختی مشغول فراگیری زبان انگلیسی هستند تا بتوانند متعاقب گذراندن دوران ضروری کمپ پناهندگی جهت گرفتن اقامت به سایر کشورهای اروپایی بروند. خب شما معطل چه هستین عزیزانم. بصیرت و درس گرفتن وعبرت و استفاده از تجارب سایر دوستان هم ارزشمند هست مگر نه؟ شخصا بسیارشادمان و شاکرخدا خواهم شد که خبر جدایی هرکدامتان از فرقه رجوی را بشنوم.
دنیای آزاد و آزادی و آزاد زیستن درچند قدمی شماست پس زودی بجنبید و تعلل نکنید….