سی مهر ماه ۱۳۷۲ مریم رجوی به عنوان ” رئیس جمهور برگذیده مقاومت! انتخاب شد. در آن روز پنج هزار نفر ساکن پادگان اشرف هیچگونه دخالتی در تعیین آنچه مجاهدین خلق «رئیس جمهور برگزیده مقاومت!» می‌خوانند، نداشتند. این عنوان در شورای موسوم به شورای ملی مقاومت تصویب و طی یک جلسه و با حضور ساکنان پادگان اشرف در این پادگان از سوی مسعود رجوی به وی هدیه داده شد. با گذشت بیش از ۲۰سال از آن روز وی همچنان از سوی سایت ها و رسانه های مجاهدین خلق به این نام خوانده می شود!
طنز ماجرا این جاست که با گذشت بیش از ۲۰ سال از آن روز، سایت‌ها و رسانه‌های وابسته به فرقه تروریستی مجاهدین همچنان وی را رئیس جمهور برگزیده مقاومت اطلاق می‌کنند. آنها حتی به شکل صوری هم که شده هرگز در طول دو دهه گذشته نظر همان پنج هزار نفر ساکن پادگان اشرف که البته با فرار ۱۶۰۰ نفر به سه هزار و چهارصد نفر تقلیل یافته اند را نپرسیده و در ظاهر هم که نشده جلسه ای علنی در این خصوص تشکیل دهند که دست کم، ظاهر موضوع را رعایت کرده باشند.
سی مهرماه سالروز این اقدام عجیب و غریب مجاهدین که عمدتا ناشی از عقده فروخورده رجوی‌ها برای کسب قدرت است را می‌توان از جهات دیگر نیز بررسی کرد. مسعود رجوی از این اقدام چندین هدف را دنبال می‌کرد. نخست وی می‌خواست رقبای مرد خود را در گروه این گونه کنار زده باشد. وی در حقیقت از این طریق هر گونه فرصتی که از جانب دیگر اعضای رهبری فرقه تروریستی مجاهدین می‌توانست تهدیدی برای ریاست وی بر این فرقه باشد را از بین برد. مریم رجوی در مقام یک زن مطیع که بلافاصله به همسری او درآمد تنها کسی بود که می‌توانست مجری خواسته‌های مسعود رجوی باشد.
از طرفی این امر به زعم مسعود رجوی به مجاهدین این فرصت را می‌داد تا خود را طرفدار حقوق زنان نشان دهد. در نحوه تعامل مجاهدین با دولتمردان غربی این ویژگی بسیار ارزشمند تلقی می‌شد. وی تلاش داشت این گونه وانمود کنند که مدافع حقوق زنان است و به همین خاطر رئیس این فرقه را یک زن رهبری می‌کند. این ادعاها در حالی است که صدها زن عضو فرقه و ساکن در پادگان اشرف را جلوی آفتاب نگه می‌داشتند تا صورت آنها تکیده شده و مردانه به نظر برسد و این گونه بتواند در نقش یک شبه نظامی‌چابک همگام با مردان در عملیات‌های تروریستی و مسلحانه کارآمد باشند.
بخشی از سوابق رئیس جمهور برگزیده!
سرکوب کردها
در سال ۱۹۹۱ عراق شاهد قیام سراسری کردها در شمال و شیعیان در جنوب بود. درگیری کردها با حکومت صدام حسین به اوج خود رسیده بود. ضعف و ناتوانی حکومت صدام حسین در بعد از جنگ اول و دوم خلیج فارس و حمله نیروهای متحد به رهبری آمریکا به این کشور عملا توان نظامی ارتش بعث را تحلیل برده بود.
قیام کردها و شیعیان می توانست دیکتاتوری صدام حسین را به باد دهد اما در این میان ارتش آزادیبخش ملی که سرنوشت خود را با صدام پیوند زده بود وارد عمل شد. نیروهای مجاهدین خلق و از جمله شخص مریم رجوی در سرکوب قیام کردها حضور فعال داشتند. معروف است شخص مریم رجوی با سوار بر تانک بر سر شبه نظامیان مجاهدین فریاد می زد” کردها را زیر تانک هایتان بگیرید و گلوله هایتان را برای پاسداران ایران نگه دارید”.
عملیات مرصاد
سازمان مجاهدین خلق با اعلام پذیرش آتش بس از سوی ایران در سوم مردادماه ۱۳۶۸ به خاک کشور حمله ور شد. رهبری مجاهدین خلق که از شکست ایران در جنگ کاملا ناامید شده بود و تمام آرزوهای خود را باد رفته می دید این بار نیز در یک ارزیابی و برآورد غلط استراتژیک و با شعار امروز مهران فردا تهران تهاجم به خاک کشور را آغاز کرد. این عملیات با نام فروغ جاویدان با فرمان آتش مریم رجوی آغاز شد.
دستگیری در ژوئن ۲۰۰۳
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ (۲۷ خرداد ۱۳۸۲) پلیس ضد تروریست فرانسه با همکاری ۱۳۰۰ نیروی خود، با حمله به ۱۳ پایگاه مجاهدین خلق، مریم رجوی و ۱۶۵ تن از اعضای ارشد این فرقه را دستگیر کرد. پولشویی و تلاش برای تدارک حمله به ۱۳ سفارت خانه ایران در خارج کشور از اتهامات مریم رجوی بود. ماجرای دستگیری اعضا در فرانسه، سران سازمان را دستپاچه کرد. نامعلوم بودن تصمیم و حکم دادگاه و از همه مهمتر به هم ریختن تمهیدات و تدارکاتِ ـ به دقت ـ طراحی شده، فرقه را به این اندیشه واداشت که واکنشی متناسب با ماهیت فرقه ای خود بروز دهد.
ده تن از وابستگان سازمان مجاهدین خلق، در اعتراض به دستگیری مریم رجوی و جمعی از همراهان وی، دست به خودسوزی علنی زدند! در نتیجه این اقدام وحشتناک ۳ تن به نام های علی ملک، مرضیه باباخانی، ندا حسنی جان سپرده و بقیه دچار آسیب های شدید سوختگی شدند. این در حالی است که می بایست روند محاکمه مریم رجوی بر اساس قوانین جاری فرانسه طی می شد و نیاز وی برای آزادی خودش کسانی چون ندا حسنی ۲۵ ساله را به شعله های آتش بسپرد.
تشویق حمله به ایران و در همین حال ادعای طرفداری از دموکراسی و حقوق بشر!!
مریم رجوی به شکل خصمانه ای تلاش می کند هر جور شده به شعله ور شدن جنگی دیگر علیه ایران کمک کند. اصلا هم مهم نیست که این جنگ احتمالی چه ممکن است بر سر کشور بیاورد. همان گونه که برای وی و در کل فرقه مجاهدین خلق خیانت به کشور در طول جنگ تحمیلی مهم نبود.
جنگ افروزی فرقه مجاهدین خلق و مریم رجوی علیه ایران در حالی است که این گروه بیش از دیگران سنگ مردم ایران و خلقی بودن را به سینه می زنند. مریم رجوی در کنار بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به صورت علنی و بدون هیچ ابایی از حمله به ایران حمایت کرده و غرب را به خاطر گفتگو با ایران به باد انتقاد می گیرند!