برخی از جداشدگان می گویند؛ “نباید روی قتل اسرارآمیز « مسعود دلیلی» در پادگان اشرف توقف نمود، باید به اصل مسئله پرداخت!”
اما مرگ مشکوک محافظ شخصی مسعود رجوی، با بقیه قتل های درون سازمانی تفاوت دارد. به همین دلیل باید بازبینی نموده و در حد امکان با استفاده از اسناد در دسترس،زوایای تاریک آن را شکافت.چرا که رجوی مدعی است؛”مسعود دلیلی مقر مخفی او را لو داده و اگر او نبود، مجاهدین حالا حالا در پادگان اشرف ماندگار بودند!”
رجوی با این استدلال می خواهد تلقین نماید که پادگان اشرف و مرکز فرماندهی و شاید هم محل استقرار او توسط «مسعود دلیلی» به دشمنانش لو رفته است.بنابر این هم مستحق مرگ بوده و هم اینکه عاقبت کسانیکه از او جداشده و به او پشت کرده اند، بهتر از «مسعود دلیلی داخل» نخواهد بود!
سناریویی که در فیلم چند ساعته (تحت عنوان ؛ ارتش آزادیبخش منتشر می کند) طراحی گردیده، بر همین مبنا استوار است.اما در همان فیلم تناقضات بسیار زیادی وجود دارد که عدم تمرکز و درهم ریختگی سناریوسازان، مانع از پوشانیدن آن شده است.
۱٫در فیلم گفته می شود که مسعود دلیلی فردی وفادار است.در مراحل تعیین تکلیف،گزارشات و انتقادات اش را نوشته و هرگز قصد جدایی نداشته است.اما ناگهان او در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱ همراه با دو نفر دیگر به مقامات عراقی تحویل داده می شوند. مجاهدین در نامه ای به یونامی و دولت عراق، خواستار احقاق حقوق شهروندی «مسعود دلیلی» می شوند(معمولا مجاهدین در باره جداشدگان چنین فداکاری نمی کنند، مگر اینکه بعدها انتظاراتی از او داشته باشند).با اینحال آنها تا سه ماه پس از قتل اسرارآمیز او اعلام نمی کنند که مسعود دلیلی ظاهرا از آنها جداشده یا برای ماموریت به خارج از تشکیلات اعزام گردیده است!؟
۲٫«مسعود دلیلی» پس از اقامتی کوتاه در هتل محل استقرار جداشدگان، درخواست انتقال به هتل دیگری را می دهد که تحت کنترل یونامی و نیروهای عراقی بوده است.اما پس از مدت کوتاهی آنجا را ترک کرده و تا زمان مرگ اش از او خبری نبوده است.یک فرد نظامی به خوبی می داند که هتل محل استقرار جداشدگان،محلی امن بوده و هرگز آنجا را ترک ننموده و درخواست نمی کند که به محلی نامعلوم انتقال یابد.مگر اینکه محل امن و مطمئن تر دیگری وجود داشته باشد.یک فرد تازه جداشده بدون آشنایی کافی ولازم به محیط و قانونمندی های بیرون چگونه می تواند در روزهای اول جدایی آن هم در عراق نا امن برای خود جا و مکان تعیین نماید؟ آیا مسعود دلیلی مجری یک سناریو طراحی شده از پادگان اشرف بود یا اینکه به اندازه یک نیروی امنیتی به همه جا و همه چیز آگاهی و اشراف کافی داشته است؟
۳٫در فیلم ادعا شده است؛”«مسعود دلیلی»از مقر مخفی و زیر زمینی مسعود رجوی در پادگان اشرف اطلاعاتی نداشته است! “این قسمت از سناریو اینطور می خواهد القاء کند که هنگام تهاجم و درگیری، مسعود رجوی در سنگر زیرزمینی پادگان اشرف مخفی بوده و او که خیانت کرده اگر به محل مذکور آشنایی داشت، جان رجوی به خطر می افتاد و او نیز کشته می شد.
این یک دروغ بزرگ است.اولا مسعود رجوی در عراق نبوده و نیست.دوم اینکه من مسعود دلیلی را سالها از نزدیک می شناسم.پروسه تشکیلاتی او را از دره احزاب تا پایگاه منصوری و از آنجا تا سلیمانیه،کرکوک،اشرف،بدیع زادگان،محسن و … را می دانم.
پروژه ساخت مقر مخفی مسعود رجوی در ۲ نقطه از پادگان اشرف،توسط مهدی فتح الله نژاد(بهروز)،جواد براعی و حسام، طراحی و تا پایان مرحله ساخت تکمیل گردید.مسعود دلیلی در ساخت این پروژه نقش یکی از افسران امنیت را بعهده داشت و از ابتدا تا انتهای ساخت آن محل حضور فعال داشت.این اماکن از ۱۰ سال پیش تا کنون چندین بار توسط جداشدگان افشا شده است.
بنابر این اصلی ترین پایه طراحی سناریو رجوی مبنی بر اینکه ؛”«مسعود دلیلی» مکان مخفی مسعود رجوی و ستاد اش را نمی دانست و اگر می دانست خطر بزرگ تری متوجه مجاهدین و رهبری اش می شد”، فرافکنی و یک دروغ بزرگ است.«مسعود دلیلی» در پروژه مذکور شبانه روز کار کرده و بهتر از خود رجوی به آن محل اشراف داشت!
۴٫جسد «مسعود دلیلی» در بازدید نمایندگان یونامی روز ۱۲ شهریور ۲۰۱۲ شمارش و صورتجلسه نمی شود (به این دلیل که شلوار تیره نظامی داشته و چهره اش قابل شناسایی نیست).اما حسن نظام الملکی فیلم ساز رجوی که شکنجه گر بسیاری از جدایی خواهان از جمله خود من در پادگان اشرف بوده، جسد را به نماینده یونامی نشان داده و از مجاهدین سلب مسئولیت می کند.به گفته تلویزیون رجوی، جسد مجهول الهویه به نیروهای محافظ پادگان اشرف داده می شود و آنها جسد مسعود دلیلی را منتقل نموده و به لیست ۵۳ نفره اضافه می کنند.نفر شماره ۵۳ و مجهول الهویه در ردیف یک لیست دولت عراق، که مجاهدین مدت ها آن را از همه مخفی نمودند.
تلویزیون رجوی در این قسمت از فیلم مدعی شده است، سه ماه طول کشیده تا بتوانند هویت «مسعود دلیلی» را کشف نمایند. عجبا!
۵٫جالب ترین قسمت برای رقت انگیز نمودن مرگ یک مجاهد از «لشگر فدایی پادگان اشرف» دسته پول ایرانی است که در کنار جسد قرار گرفته است.در ناحیه پادگان اشرف، تابستان و زمستان باد می وزد.عجیب است که دسته پولی در کنار جسد از جایش تکان نخورده و وانمود شده است از جیب مقتول که با نیروهای عراقی وابسته به ایران همکاری داشته افتاده است.اما مقتول چگونه توانسته است پس از مرگ پول هایش را از جیب بیرون کشیده و در کنار خود قرار دهد و در میان تند بادی که به میکروفون دوربین سناریو ساز ها برخورد می نماید، اینگونه آرام گرفته باشد؟ این صحنه بطور مشخص برای پیام دادن به افراد جداشده یا آنهایی که خواهان جدایی هستند، طراحی گردیده است.این شگرد کثیف برای تهی کردن و ساکت نمودن افراد جدایی خواه درون کمپ لیبرتی می باشد.
رجوی این قسمت از فیلم را برای بی اعتبار نمودن جداشدگان طراحی کرده تا همه را شریک قتل ها نموده و از چنین عقوبتی بترساند.تهی نماید و مارک مزدوری بچسباند.اما مگر مسعود دلیلی مزدور کسی یا جریانی بوده است؟!بقول رجوی اگر پس از جدایی به جریانی اعلام وابستگی کرده، چرا او مطلع نشده؟مگر رجوی همه جداشدگان را رهگیری و جاسوسی نمی کنند؟
استناد به یک مطلب در سایت تابناک ؛”مسعود دلیلی در تیم ترور منافقین در استان گیلان عضویت داشت که جنایاتی از جمله ترور فرمانده سپاه لاهیجان توسط این تیم انجام شد. وی در سال ۶۳ از زندان فرار وپس از خروج از کشور به عضویت شورای مرکزی منافقین درآمد و سپس مسوول تیم حفاظت، اسکورت و چک و خنثی مسعود رجوی درآمد. – ۲۴تیر ۱۳۹۲-سایت تابناک ” در تناقض با سناریو دنبال شده فیلم تلویزیون رجوی است.این خبر اثبات می کند که مسعود دلیلی اگر هم می خواست، توسط حکومت ایران پذیرفته نشده و به ایران نیز نرفته است.
از طرف دیگر همه اطلاعاتی که مسعود دلیلی می توانست از پایگاه ها و مخفی گاه های پادگان اشرف داشته باشد، بنا به اعتراف خود مجاهدین، حکومت ایران سال ها پیش از آن داشته است.بنابر این اگر قرار بوده مسعود دلیلی توسط نیروهای عراقی یا حکومت ایران به قتل برسد، سناریوهای بسیار ساده تری می توانست در بغداد اتفاق بیافتد که نیافتاده است.مجاهدین ادعا می کنند قتل ۵۳ نفر توسط نیروهای دولت عراق و به درخواست حکومت ایران انجام گرفته است.
مجاهدین می گویند، مسعود دلیلی، نیروهای عراقی را به قصد کشتن مسعود رجوی و فرماندهان مجاهدین به پادگان اشرف کشانده است.اما چون مسعود دلیلی اطلاعاتی از محل مخفی شدن مسعود رجوی در پادگان اشرف نداشته، به همین دلیل نیروهای عراقی موفق به کشتن مسعود رجوی نمی شوند.آنها نیز از مسعود دلیلی انتقام گرفته و او را در مسیر بازگشت به قتل می رسانند.
حال باید پرسید، اگر تابحال هیچ کسی مسئولیت حمله به پادگان اشرف رانپذیرفته، کدام نیروی مهاجم از خود رد پا می گذارد؟اگر نیروهای عمل کننده آنقدر عجله داشته اند که تفاوت بنزین با گازوئیل را ندانسته و روی ماشین ها بجای بنزین گازوئیل ریخته بودند و به همین دلیل آتش نگرفته، چگونه در آرامش، مسعود دلیلی را به قتل می رسانند و صورت اش را با بنزین می سوزانند تا شناخته نشود و در کنار او چند دسته پول ایرانی قرار می دهند؟ برای مهاجمانی که رجوی از آنها تحت عنوان نیروهای ویژه و متخصص یاد می کند،که هیچ اثری از خود بجا نگذاشته اند، چنین رد پایی با سناریو جنایی-پلیسی مجاهدین در تناقض نیست؟
تمایل نداشتم در این مورد بنویسم.اما واقعیت ها را باید گفت.نزدیک به ۱۰۰۰ جداشده از سازمان مجاهدین در ایران زندگی می کنند.این عده سیاست را کنار گذارده و به سمت زندگی رفتند.اکثریت قریب به اتفاق آنان صاحب زندگی جدید شده، ازدواج کرده و زن و بچه دارند و بدون اینکه شناخته شوند، مثل بقیه مردم در بین هفتاد میلیون ایرانی زندگی می کنند.برخی از آنها در عملیات های تروریستی شرکت داشتند.اما گویا بخشوده شده اند.و پس از مدتی زندان آزادشان کرده اند.آنها که می خواستند سیاسی باقی بمانند یا به ایران نرفتند یا اینکه نتوانستند در ایران زندگی کنند و مسیر زندگی و فعالیت در اروپا را پیش گرفتند.
به هر حال طبق نوشته دو سال پیش سایت تابناک که رجوی به آن استناد می کند، «مسعود دلیلی» نه به ایران رفته و نه اینکه می تونست برود!هیچ گونه فعالیتی نیز با جداشدگان و منتقدین نداشته است.من خودم تا زمانیکه تلویزیون رجوی اعلام کرد، از وضعیت او اطلاعی نداشتم.اطلاعات ویژه و دست اولی نیز نداشته است.الزامی به جاسوسی بر علیه رهبری مجاهدین نیز نداشته است.اما گویا مجاهدین می دانستند که او پس از یک ماه اقامت در بغداد به کجا رفته است!
به عکس ها نگاه کنید، «مسعود دلیلی» قبل از مرگ شکنجه شده است.دست ها،کمر،پشت و در صورت او آثار شکنجه وجود دارد.و جالب تر اینکه یک شکنجه گر بسیار ماهر مجاهدین(حسن نظام الملکی-سردسته اطلاعات رجوی که در سال ۱۳۸۰ همراه با مهدی ابریشمچی مرا زندانی نموده، در زندان پادگان اشرف شکنجه کرده،با او استخوان قفسه سینه ام را شکست، در گوشه چشم هایم خودکار فرو کرد، لاله هر دو گوش ام را پاره کرد و …) در باره قتل «مسعود دلیلی» فیلم جنایی ساخته و گزارش تهیه کرده است.
این عکس ها توسط مجاهدین منتشر شده است.اما حقایق زیادی در همین عکس ها وجود دارد.شلوار مسعود دلیلی سبز تیره رنگ متلعق به یکان هوایی خود مجاهدین بوده و مربوط به افراد مهاجم نیست.کمر بند او چرمی معمولی است.کفش هایش، کفش ورزشی سفید رنگ است که اعضای مجاهدین در پادگان اشرف استفاده می کردند.و جالب تر از همه نحوه قرار گرفتن پول های ایرانی و عکسی که در لابلای پول ها برجسته شده است!
طبق سناریو مجاهدین، مهاجمانی که ۵۲ نفر از آنان را کشته اند، وقتی می فهمند که مسعود رجوی در پادگان اشرف نیست، او را به دلیل اینکه اطلاعات دقیق نداده به قتل می رسانند.رجوی در فیلم مزبور چندین بار این موضوع را برجسته کرده و اشاره نموده است، مسعود دلیلی اطلاعات زیادی از پادگان اشرف داشته اما تنها جایی که از آن مطلع نبوده، مقر مخفی مسعود رجوی در ستاد ارتش بوده است که یک دروغ بزرگ است و در محتوای این مطلب به تناقض های سناریو مجاهدین اشاره کردم.
اخبار،فیلم و عکس های منتشر شده می گویند، مسعود دلیلی هیچ وقت جداشده نبوده و با هیچ جداشده ای علنا در ارتباط نبوده است.هیچ وقت با عراقی ها یا حکومت ایران همکاری ننموده، بلکه برای یک ماموریت اطلاعاتی از پادگان اشرف خارج شده و پس از مدتی کوتاه در بغداد ناپدید می گردد.از آن موقع تا درگیری در پادگان اشرف نزدیک به دو سال گذشته است.از زمان کشته شدن ۵۳ نفر در پادگان اشرف تا کنون نیز ۳ ماه می گذرد.پس از این مدت طولانی،تلویزیون رجوی به یک باره تقصیر ها را به گردن یک مقتول می اندازد.مقتولی که عکس ها و فیلم هایش دست رجوی و جسد اش در اختیار عراقی ها است.فردی که مشخص نیست چگونه و با چه وسیله یا وسایلی به قتل رسیده است؟ چرا که تلویزیون رجوی در هیچ یک از قسمت های فیلم به نحوه کشته شدن او اشاره ننموده، جای گلوله بر بدن او مشخص نبوده و فقط تاکید شده او توسط مهاجمان به قتل رسیده است.تا به این شکل کلاف سردرگم دیگری به قتل ها و مرگ های اسرار آمیز فرقه رجوی افزوده گردد!