با اذعان به نقش انگیزه های فرقه ای در رشد تروریسم، چرا از فرقه مجاهدین خلق حمایت می کنید؟
وزارت خارجه آمریکا چهارشنبه هفته گذشته گزارش سالانه اش در خصوص تروریسم را منتشر کرد. در این گزارش به موضوعات مختلفی در خصوص تروریسم پرداخته شده است. در قسمتی از این گزارش آمده است”انگیزه های فرقه ای، بویژه در سوریه، لبنان و پاکستان به خشونت های تروریستی دامن زد. “
این موضوع حاکی از نقش تاثیرگذار انگیزه های فرقه ای در رشد فعالیت های تروریستی است. گزارش به درستی بر انگیزه های فرقه ای در شکل گیری و گسترش خشونت های تروریستی در منطقه انگشت گذاشته است.
در سوریه گروه های تندرو افراطی چون جبهه النصرت تحت تاثیر اندیشه های رادیکال عمدتا ضد شیعی وارد خاک این کشور شده و فتوای جهاد علیه علوی های حاکم بر قدرت دادند. این گروهها عملا به نام مبارزه با حکومت بشار اسد فعالیت های تروریستی ضد شیعی خود را پیش می برند. افراط گری این گروه ها به حدی است که حتی به مزار شخصیت های تاریخی شیعه نظیر حجر بن عدی رحم نکرده و مقبره وی را با خاک یکسان نموده و جسد او را به نقطه ای نامعلوم منتقل کردند.
درگیری های فرقه ای در سوریه خیلی سریع به لبنان نیز سرایت کرد. در مناطق مرزی سوریه با لبنان نیز گروه های سنی و شیعه وارد درگیری مسلحانه با هم شدند. در پاکستان نیز سال هاست که گروه های تندرو تکفیری و وهابی با تلقی های رادیکالی که از دین ارائه می کنند، شیعیان را کافر و حتی بدتر از آن دانسته و حکم مرگ آنها را صادر می کنند. در یکی از این موارد اتوبوسی از شیعیان که برای زیات حرم امام رضا (ع) به ایران آمده بودند در راه بازگشت به محض ورود به خاک پاکستان هدف حمله تروریستی قرار گرفته و قلع و قم شدند.
اما به نظر می رسد انگیزه های فرقه ای به گروه های تندرو تکفیری محدود نمی شود. گروه های دیگری نیز هستند که دارای ساختار کاملا فرقه ای اند. مجاهدین خلق از جمله این گروههاست. این گروه بر اساس گزارش موسسه تحقیقات دفاع ملی آمریکا (رند) دارای ویژگی های کاملا فرقه ایست. بر اساس این گزارش که در سال ۲۰۰۹ میلادی منتشر شد مجاهدین خلق دارای سه ویژگی عمده است: ۱- انزوای عاطفی، فیزیکی، کنترل جنسی ۲- ساختار غیر دموکراتیک ۳- نداشتن پایگاه مردمی. این سه ویژگی دقیقا مختصات اصلی فرقه ها را تشکیل می دهد.
با بررسی ساختار فرقه ها مشخصا مجاهدین خلق بیشترین قرابت و شباهت را با آنها دارد. در چنین وضعیتی سوال اساسی اینجاست که چرا آمریکا علی رغم فرقه ای بودن ساختار و تشکیلات مجاهدین خلق از این گروه حمایت می کند؟ چرا با اینکه انگیزه های فرقه ای را عامل رشد خشونت های تروریستی می داند بازهم از یک فرقه تروریستی که اتفاقا سابقه ترور هفت شهروند آمریکایی را در پرونده خود دارد حمایت می کند؟ آیا این نگاه دوگانه به تروریسیم نیست؟ آیا چنین نگرش هایی نسبت به تروریسم می توان انتظار مهار آن را داشت؟ قطعا خیر. این دقیقا پاشنه آشیل مبارزه آمریکا با تروریسم است.