همایش دگردیسی در فرقه رجوی با حضور آقایان ابراهیم خدابنده، علی اکرامی، ایرج صالحی، علی مرادی و خانم روناک دشتی در دانشگاه صنعتی شاهرود و دانشگاه سمنان برگزار شد. در این همایش که در چند سانس مختلف برگزار شده بود طیف های متعددی اعم از دانش آموزان و دانشجویان و اساتید دانشگاهها و مدیران و معلمین و مسئولین ادارات و عموم مردم شرکت کرده و در حاشیه این همایش از نمایشگاه و میز کتاب بازدید نمودند.
در این همایش آقای خدابنده با اشاره به مقوله وجود فرقه ها در جامعه و تهدید و آسیب آن برای اجتماع و جوانان به ماهیت فرقه ای سازمان مجاهدین خلق اشاره و بیان داشتند سازمان مجاهدین اساسا دارای یک ایدئولوژی نیست بلکه دارای یک متدلوژی است و آن چه من به عنوان عضوی که سالیان متمادی درسازمان بودم و مشاهده کردم این بود که در سازمان واژه ای به نام ایدئولوژی وجود ندارد بلکه تمامی مسایل در سازمان بر اساس امیال و محوریت یک فرد انجام می شود. یعنی اینکه سازمان دارای اصول و موازین قطعی ثابت و پایدار نبوده و متناسب با شرایط و اقتضاء زمان، رنگ عوض می کند و به تعبیری تمامی مواردی که سازمان ظاهرا به آن اعتقاد دارد اعم از اعتقاد ظاهری به اسلام و کمونیسم و ناسیونالیسم، اعتقاد واقعی نیست و مستمسکی برای پیش برد اهداف یک فرد می باشد.
ایشان در پاسخ به سئوالات دانشجویان که نقش مجاهدین در پیروزی انقلاب چه بود گفتند سازمان آن موقع هم هیچ تلاشی در پیروزی انقلاب نداشتند و اتفاقا با مبارزه مسلحانه ای که انجام دادند باعث کشتار بیشتر از خودشان و دیگران توسط نیروهای شاه گردید و بر اساس اسناد بدست آمده از ساواک،ساواک با توجه به شناختی که از رجوی داشت و او را به عنوان جریانی مخالف حضرت امام و جریانات انقلابی می دانست او را در دی ماه 57 از زندان آزاد کرد تا در مقابل انقلاب امام مانع ایجاد کند و خود رجوی بارها در همان زمان شاه تاکید کرده بود که تهدید و دشمن اصلی ما همان جبهه راست ارتجاع هستند که مقصود او حضرت امام و یاران و مبارزان انقلابی حضرت امام بودند.
آقای خدابنده در خصوص عملکرد سازمان مجاهدین بعد از انقلاب نیز عنوان داشتند اعضای اصلی سازمان در خلال سرنگونی شاه خائن تماس های متعددی با شوروی می گرفتند و در خواست سلاح از شوروی داشتند و از همان ابتدا عناد خودشان را با جریان نو پای انقلاب و امام شروع کرده بودند. رجوی در تماسهائی که با دولت فرانسه و دولت عراق با دولتمردان فرانسه و صدام و حزب بعث به این جمع بندی رسیدند که عراق، ایران را از مرزها مورد تهاجم قرار داده و به عنوان دشمن خارجی نظام را تهدید کند و رجوی هم از داخل اقدام به خرابکاری و ترور نموده و از داخل به انقلاب ضربه وارد کند. در حقیقت این دو یعنی رجوی و صدام به عنوان دو لبه یک قیچی می خواستند کار نظام را تمام و یکسره نمایند و در عوض گروه مجاهدین جایگزین جریان اصلی انقلاب شود و مورد حمایت صدام و فرانسه قرار گیرند.
سازمان همزمان با اقدامات خبیثانه فوق با نفوذ دادن عناصر و چهره های مخفی خود در ارگانها و بخش های دولتی تا اندازه ای خط ترور را پیش برد که انفجار دفتر حزب جمهوری و نخست وزیری از جمله این اقدامات بود.
آقای خدابنده در ادامه فرقه را همواره یک تهدید برای نسل جوان دانست و با اشاره به شگردهای جذب این گروهها و فرقه ها، شیوه جذب را مغز شویی توسط این فرقه ها برشمرد.
در ادامه فضای جلسات با پرسش دانشجویان و پاسخ دعوت شدگان جذاب شده بود و مورد توجه حضار واقع شد.
در این جلسه آقای ایرج صالحی به عنوان سخنران دیگر همایش ضمن معرفی خود و مسئولیت هایش در سازمان مجاهدین، حصارهای ذهنی که سازمان در تشکیلات ایجاد کرده بود و باعث فریب دادن افراد می شد را با بیان شیرین خود بیان و مصادیق ماهیت فرقه ای سازمان را برشمرد. وی برای حضار توضیح داد که رجوی در مناسبات افراد را از هرگونه وسایل ارتباط جمعی منع می کرد و هر آنچه که لازمه مغزشوئی و کنترل ذهن بود را مهیا و افراد را از هر گونه ارتباط با دنیای خارج را ممنوع کرده بود.
آقای صالحی عنوان داشت رجوی طوری از ایران صحبت می کرد که در اذهان ما جا انداخته بود ایران کشوری هست که مستمر اعدام و حرکت های اعتراضی دارد و از هر ده نفر نه نفر مبتلا به اعتیاد هستند و اینگونه وانمود می کرد فقط اینجا یعنی اسارتگاه اشرف مدینه فاضله هست.
ایرج صالحی با بیان آنکه در بحث رابطه با آمریکا رجوی که ادعای شعارهای ضدامپریالیستی در اوایل انقلاب می کرد و جریانات انقلابی را متهم به سازشکاری با آمریکا می نمود در جریان سرنگونی صدام چنان خودش را آشکارا در دامن غرب انداخت و برای خوش رقصی در دامن غرب از هیچ رذالتی فرو گذار نکرد. در مناسبات با عراق و دولت صدام خودش را مهره صدام کرد و صدام را به عنوان صاحبخانه خود و کسی که زمین در اختیارش گذاشته خطاب می کرد و دستورات ترور برخی افراد مانند صیاد شیرازی را از دولت عراق دریافت می کرد و ما به ازای اقدامات خائنانه خود، مبالغ هنگفتی در یافت می کرد. رجوی در عین حال در جلسات طوری آمار و ارقام می داد که آدم ذره ای شک نمی کرد در حالی که در پشت پرده زد و بندهای زیادی با دولت صدام داشت.
در ادامه آقای علی اکرامی به وضعیت مناسبات و افرادی که به خاطر مخالفت با رجوی سر به نیست شده و توسط سازمان مجاهدین خلق از بین رفتند پرداخت.
ایشان شرایط اختناق در فرقه و فضای مناسبات را اینگونه تشریح کرد که رجوی با بحث های انقلاب به اصطلاح ایدئولوژیک افراد را همانند رباط هایی کرد و کانون خانواده را ضد ارزش و ضد مبارزه دانست و گفت خانواده مانعی بر سر راه مبارزه و سر سپاری مطلق به رهبری می باشد و هر آنچه که مانع این ارتباط باشد ضد ارزش است. رجوی خانواده را ضد خودش می دانست و می گفت کار یک ما مبارزه با خانواده است زیرا خانواده احساس و عواطف افراد را بر می انگیزد در حالی که از دیدگاه رجوی احساسات و عواطف صرفا باید نثار رهبری سازمان شود.
آقای مرادی از دیگر سخنرانان این جلسه به فعالیت های این گروه در فضای مجازی و خطرات آن برای قشر جوان پرداخت و وی گفت در حال حاضر مجاهدین امکان جذب نیرو را ندارند و فقط از طریق فضای مجازی و ارتباط گیری با جوانان در شبکه های اجتماعی می توانند افراد را در دام بیاندازند به این صورت که با نام های جعلی و مستعار و بدون افشای هویت واقعی شان در فضای مجازی از افراد دعوت به همکاری می کنند.
آقای مرادی در ادامه به موضوع هسته ای و اینکه چگونه سازمان ورجوی با کشورهای آمریکا و اسرائیل همکاری می کند و اخبارها را از اسرائیل می کیرد و با افشای مباحث هسته ای به کشور خیانت کرده و به این خیانت افتخار می کند.
خانم دشتی نیز در این همایش به نحوه عضو گیری سازمان و محمل های آن که چگونه افراد را در دام می اندازند پرداخت. وی در صحبتش اینگونه گفت که سازمان در کشور های مختلف افراد را به بهانه کار و تحصیل به عراق می آورد و دیگر امکان خارج شدنی وجود ندارد و هر کس خواهان خروج از مناسبات باشد با تهدید به ابنکه به دولت عراق شما را تحویل می دهیم تا به عنوان ورود غیرقانونی به کشور عراق مجازات شوید و سایلان سال در زندان ابوغریب باشید چون ورود غیر قانونی، جرم محسوب می شودو جرم ان15سال زندانی دارد.
وی از شرایط سختی که سازمان برای زنان ایجاد کرده بود سخن گفت که مورد توجه جوانان زیادی قرار گرفت.
اعضای بازگشتی از سازمان در روزهای دیگر حضور خود در سمنان با خانواده های افرادی که در بند رجوی هستند دیدار کردند و گفتند هر کدام از ما وظیفه و دینی بر عهده خود می دانیم که برای آزادی دوستانهان در عراق هر گونه افشاگری و تلاشی را فرو گذار نخواهیم بود و در ادامه گفتند ارتباط خانواده ها با دفاتر انجمن در جدا شدن فرزندانتان از سازمان بسیار موثر می باشد و در همین زمینه به تاثیر خانواده خود در جداشدن از فرقه رجوی اشاره داشتند.
دفتر انجمن نجات هم از تلاش تک تک این افراد برای آزاد سازی آنها از چنگال رجوی کمال تشکر را دارد.