سیر حوادث و تحولات سیاسی- اجتماعی در جهان امروز، هر فرد و جریان سیاسی و سازمان را با هر شعار و پرچم و ادعایی را درست مورد آزمایش قرار داده و در جایگاه واقعی خودش می نشاند و خوشا آنانکه در این گذرگاه تاریخ شعارها و ادعایشان با درونمایه و اعتقاداتشان منطبق بوده و چیزی برای از دست دادن ندارند و همواره سربلند و گردن فراز از همه آزمایشات تاریخ پیروزمند بیرون می آیند. امّا این آرزوها برای فرقه مجاهدین و رهبرانشان سرابی بیش نیست و قبای گشادی را می ماند که برای این تن دوخته نشده است.
از حادثه 30 خرداد سال 1360 به بعد با نگاهی اجمالی به مسیر فعالیت های سیاسی، نظامی مجاهدین و دوستی و دشمنی ها، موضعگیری ها و مرزبندی ها و متحدینشان تا به امروز می توان دریافت که اصول، مرز سرخ ها، ارزش ها، شعارهایی مانند استقلال، آزادی و دمکراسی، مردم گرایی و وطن پرستی همه و همه در قاموس رجوی و مجاهدین با شعار هدف وسیله را توجیه می کند همواره قربانی اهداف روزمره و نیات قدرت طلبی رهبران این تشکیلات گردیده اند.
از همدستی رجوی با بنی صدر و جدایی زود هنگام همراه با طلاق فیروزه بنی صدر
اتحاد با حزب دمکرات کردستان (قاسملو) تا دشمنی با آن
وحدت با جریانات چپ کمونیست و موضعگیری های شداد و غلاظ ضد امپریالیستی تا انشعابات و تفرقه های متعدد و پس گرفتن شعارها و غلط کردم گویی رجوی
تشکیل شورای ملی مقاومت و دولت ائتلاف و جذب خوانندگان و نوازندگان و ریزش و فروپاشی اکثریت آنها طوری که تعدادی از خوانندگان جداشده از مجاهدین به اسرائیل سوق داده شدند و ادامه کنسرتها را در آنجا اجرا کردند.
وحدت و هماهنگی با صدام و پذیرش پدر خواندگی آن تا رها کردن یک روزه حزب بعث و در آویختن بدامان آمریکا تا افتخار همپالگی و هما…ی مریم قجر با جان بولتن و پاتریک کندی و…
و در ادامه سختی شرایط و تحولات و تنگ آمدن قافیه، اتحاد با ریگی و سایر تروریست های جگرخوار و آدمکش وهابی و تکفیری و داعش و…
اما هردم از این باغ بری میرسد… تازه تر از تازه تری میرسد
و آن جلسه اخیر و ملاقات مریم قجر عضدانلو با احمد جربا رئیس و دست نشانده امریکا در دولت ائتلاف سوریه بود که ترکیب هیئت ملاقات کننده از طرف مجاهدین خود کمپلکسی از سوالات و سوء ظن ها را در پی دارد. مریم در کنار مهدی ابریشمچی شوهر قبلی اش! و محمد سیدالمحدثین بریده و وارفته به اصطلاح خود مجاهدین: بنگالی (ایزوله) و شهرزاد صدر حاج سیدجوادی که خود حکایتی است که در حوصله این مطلب نمی گنجد و جداگانه به آن خواهیم پرداخت.
اما با نگاهی به حوادث سوریه و آن شور و هیجان غرب گرایانه و آرزوهای قیچی شده برای سرنگونی بشار اسد، تا جنایات هولناک تروریست ها در سوریه و کشتار مردم بی گناه، تا بکارگیری سلاح شیمیایی علیه مردم سوریه و نیروهای دولتی توسط متحدین مریم قجر پخش تبلیغات گسترده از سیمای مجاهدین برای آرتش آزادیبخش سوریه برای پرکردن خلا ارتش پوشالی خودشان؛ تا پخش فیلم به دندان و دهان کشیدن جگر سرباز وطن پرست سوری توسط یاران و متحدین مریم قجر همه و همه اینها آش را آنقدر شور نموده که حتی اربابان امریکایی و اروپایی ها از این جریانات اعلام انزجار نموده و از حمایت آنها بطور علنی دست کشیده اند و دریغا بایستی به مریم قجر گفت پیوندتان مبارک!
و این بود درونمایه مجاهدین و رجوی و مریم قجر که ماهیت خود را در اتحاد با تروریست ها، در پیمان وحدت بمعرض نمایش گذاشت اگرچه همانطور که به اختصار اشاره شد این عمل دور از انتظار نبود و این وحدت عمل ها جز هرزگی و خود فروشی سیاسی هیچ معنا و مفهوم دیگری در واژه نامه سیاسی پیدا نخواهد کرد