اکنون که غلامرضا خسروی اعدام شده و قبلا هم اعتراف به جاسوسی برای بیگانگان و مخصوصأ موساد کرده است فرقه مجاهدین برای وی سابقه سازی و پروسه های مقاومتی در حمایت از رجوی ها ساخته و انتشار می دهند.
آنها مصاحبه ساختگی به دلخواه خود و نامه حمایتی از اسیران لیبرتی و… و هر آنچه که خودشان لازم دارند را از سوی جنازه خسروی ردیف می کنند و در بوق و کرنا سر می دهند.
راستی چرا تا یک ساعت قبل از اعدام این فرد مجاهدین این گونه مصاحبه ها و نامه های جور واجور منتشر نکردند؟ اینکه خسروی جاسوس بود و عضو فرقه رجوی بود و خط و خطوط را از فرقه مجاهدین گرفته بود شکی نیست. اما رجوی تا قبل از اعدام او فکر می کرد که نکند اعدام نشود و شرایط طور دیگری رقم بخورد و انتشار نامه و مصاحبه های ساختگی و غیر واقعی به ضد خودش تبدیل شود لذا جرأت انتشار این اراجیف و حتی اعتراف به اینکه این فرد از سوی آنها کار کرده و جاسوسی هایش تأیید کند را نداشت و به خود نمی گرفت.
رجوی قبلأ هم زمانی که تیم های عملیاتی را از عراق به داخل ایران اعزام می کرد برای هرکدام از اعضای تیم تروریستی خود یک سابقه و پروسه مکتوب و جعلی درست می کرد. اگر فرد کشته می شد آنرا از سیمای خود پخش می کرد واگر هم فرد دستگیر می شد باز هم بیشتر آن پروسه عملیاتی و سوابق او را پخش می کرد مثلا اگر فرد عملیاتی برای بار اول به داخل اعزام می شد و اصلا هم هیچ عملیاتی نکرده بود سازمان در اطلاعیه ای ساختگی برای این عضو دستگیر شده صدها عملیات ساختگی ردیف می کرد و او را طوری معرفی می کرد که انگار دستش به خون صدها ایرانی آلوده است. این شگرد فرقه برای
این بود که فرد دستگیر شده توسط دولت ایران اعدام شود و همان اطلاعیه سازمان به اعتراف نکرده فرد تبدیل می شد و به عنوان سند انکار ناپذیر به حکم اعدام آن فرد تبدیل شود.
صدها مورد دیگر نیز بوده که سازمان برای سوء استفاده از خون و جان افراد به نفع خود جهت نجات رهبری فرقه به آنها دست زده است. اکنون هم غلامرضا خسروی و سوابق او یکی از آنهاست.
ما اعضای انجمن نجات از تمامی جداشدگان می خواهیم که همه فاکت های مشابه را به احمد شهید منتقل کرده تا حد اقل او علیرغم موضع گیری های منفی اش در جریان شگرد های فرقه رجوی قرار گیرد.