در داخل کشور برای این گردهم آیی شما، تره هم خرد نکردند!

تیتر نوشته ای که دروبسایت رسمی فرقه ی رجوی آمده است بحد کافی نشان میدهد که طرف ابدا در باغ نیست!
عنوان نوشته " یک واقعهٴ تاریخی در یک بزنگاه تاریخی " نام دارد ومشخص است که تلاش سلطه گران یک درصدی جهان در نا امن نمودن دنیا وصدور بحران به کشورهائی که پیرامونی لقب یافته اند، این شبهه را در باند مافیایی رجوی بوجود آورده که گویا روند تحولات غیر انسانی برپا داشته شده از طرف این یک درصد از مردم جهان بنفع آنهاست وعنقریب که ما میدان آزادی تهران را برای جلوس رهبران خودخوانده ی آنها آب وجارو خواهیم کرد!!
ساز مان های سیاسی پیشرو، معمولا از حوادثی ابراز مسرت میکنند که طی آن اکثریت بزرگ مردم بوجود آورنده ی تمامی نعمات مادی ومعنوی، وضعیت موجود را بر نمی تابند و برای تحقق حقوق خود بپا می خیزند.
اما آنچه که درمنطقه و حول و حوش کشور ما اتفاق افتاده، خیزش یک جریان ارتجاعی بوده ونمیتواند یک انسان ویا جریان ترقی خواه را خوشحال کند وچون فرقه ی مستبد وتکفیری رجوی را به وجد آورده، میتوان نتیجه گرفت که آنها خود را درمجموعه ی اکثریت مردم ایران وجهان ندیده و منافع شان را با طمع ورزی سیری ناپذیر جهان برباد ده یک درصدی های برخوردار جهان، گره زده اند و نتیجه اینکه دیگر کسانی نمیتوانند بر ما خرده بگیرند که چرا مجاهدین خلق را نه یک سازمان سیاسی پیشرو، بلکه فرقه ای منحط وتروریست میخوانیم!
صحبت درنوشته ی مورد بحث باند رجوی از گردهم آئی روزهای گذشته ی پاریس است که طی آن آمده است:
" ایرانیانی از همهٴ اقشار و طبقات و متعلق به همهٴ تنوعات قومی و مذهبی ملت ایران، از زن و مرد و پیر و جوان، با یک عشق در قلب و یک سودا در سر از چهار گوشهٴ جهان آمده اند تا در کنار مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران و سیمای روشن ایران آزاد و آباد فردا، صدای در گلو ماندهٴ مردم و میهن اسیر خود باشند و کلمه مقدس آزادی را فریاد بزنند. این کنگرهٴ عظیم سالانه، به لحاظ ابعاد و کمیتها و حضور بیش از 60هیأت از شخصیتهای سیاسی کشورهای مختلف جهان، به اذعان دست اندرکاران امور سیاسی، از تمام کنگره ها و کنوانسیونهای سیاسی و انتخاباتی شناخته شده، بزرگتر است و بزرگترین اجتماع سیاسی سالهای اخیر در اروپا و آمریکا محسوب می شود. اما اهمیت آن به خصوص به لحاظ کیفی است، چرا که یک نمایش خیره کننده قدرت از سوی سازمان یافته ترین جنبش مقاومت در جهان معاصر است".
بررسی اینکه چند تن از ایرانیان به میل و رغبت خود دراین نشست تبلیغاتی بدون نتیجه حضور داشتند و چه تعداد از آنها برای چند روز گردش وتفریح مجانی شرف حضور!! داشتند و وزن مخصوص بیکاران کشورهای فقیر غیر ایرانی درچه سطحی بوده  ونمایندگان جریاناتی که برای تبلیغ خود از یک تریبون مجانی حضور یافته بودند، درچه وضعیتی بوده، فعلا برای بعد بماند.
اما کنگره نامیدن چنین میتینگ انتخابات وار چیز عجیب ومسخره ایست و درحالت ساده تر میتوان گفت که چون مجاهدین خلق چیزی بنام کنگره وپلنوم را تجربه نکرده وشناختی ازآن ندارند، براین تصورند که هر تجمعی را میتوان کنگره نامید!؟
کنگره به آن نوع نشستی میگویند که طی آن رهبران یک حزب وسازمان گزارش عملکرد خود را داده و درصورت لزوم برنامه ها وتاکتیک های جدید خود را مطرح ساخته وخود استعفا میدهند ومنتظر بحث وبررسی کارکرد دوره ای این رهبران شده واگر خواستند مجددا خود را درمعرض رای کنگره – بمثابه نمایندگان تمامی هسته ها وحوزه های سازمانی وعالی ترین ارگان رهبری تشکیلات – قرار میدهند.
درکنگره ها،  از افراد ناظری از سازمان های اپوزیسیون و تشکل های کشورهای دیگر نیز دعوت بعمل میآید که به مشاهده ی عملکرد رهبری و نظرات موافق یا مخالف اعضای کنگره را می پردازند و…
ازاینکه دراین کنگره حتی یک نماینده ازاکثریت اعضای این سازمان که ساکنین لیبرتی عراق باشند، حاضر نبودند، اطلاق نام کنگره به این شعبده بازی ها بسیار نادرست است!
آیا رهبران گزارش عملکرد خود را داده وازخطاهای خود انتقاد کردند؟ اگر جواب مثبت است که نیست، نمایندگان اقلیت سازمان که درخارج از کشور وخارج ازعراق حضور داشتند، چه انتقادهایی به عملکرد  رهبری سازمان داشتند؟؟
آیا لزومی برای بحث اساسنامه و مرام نامه ی سازمان احساس شد؟ اگر شد که نشد، موارد مطروحه چنانکه رسم کنگره هاست، اعلام رسانه ای شود!
کدام نماینده ازاحزاب ایرانی دراین کنگره حضور داشتند وچه گفتند؟ آیا دعوت از نظامیان یک کشور در کنگره ی یک سازمان سیاسی دیده یا شنیده شده است که شما با گردآوری یک دوجین از ژنرال های آمریکائی دراین جلسه، به آن تن داده بودید؟؟؟
چگونه است که بطور شبانه روز این ژنرال های پنتاگون را در سیمای آزادی؟؟! خود تبلیغ میکنید و خجالتی از مردم عراق نمی کشید که به فرماندهی همین ژنرال ها بود که کشورشان برباد رفت؟
بدین ترتیب ممکن نیست  رمال بازی شما که با هزینه ی گزاف انجام گرفت، کنگره ی سازمانی لقب یابد ولابد منظورتان کنگره ی عموم خلقی است؟؟!!
اگر این طور است،  حضور و رابطه ی سرهنگ سناتور جان مک کین های ضد بشر وقاتلین مردم ویتنام، عراق و… را با کنگره ای که بخاطر مردم ایران برپا شده شرح داده شود!
درجای دیگری ازاین نوشته آمده است:
" آنچه امروز در ویلپنت پاریس می درخشد، نمودی مقاومت شکوهمند مردم ایران است. گردهمایی بزرگی که در روزهای اخیر خبر برگزاری آن را در پلاکاردهایی بر روی در و دیوار شهرهای ایران، در زیر چتر سیاه اختناق شاهد بودیم. بیانیه های متعددی که دانشجویان، جوانان، انجمنها و تشکلهای مختلف در ایران تحت سرکوب و اختناق برای همبستگی با این گردهمایی داده اند، بیانگر این است که این اجتماع بزرگ با رشته هایی عمیق به سرتاسر ایران وصل است ".
مورد ویلپنتی اش را بررسی کردیم اما به داخل کشور که میرسد میگویم که من –  بعنوان ژورنالیستی که طبعا اخبار بیشتری ازجامعه بدست میآورم – ازاین پلاکاردهای در ودیواری ندیده و درباره ی شان نشنیده ام والبته با فتو شاپ و مشابهین کاری نمیتوانم بکنم!
حمید
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا