بگذریم ازاینکه ایران آزاد چه مشخصاتی باید داشته باشد و هرگز در بیانیه هایی که بادرخواست مریم رجوی صادر میشود، روشن نیست! اما در روی کاغذ هم که باشد ظاهرا چنین محفلی وجود دارد که بهتر دانستم دراین باره به بیان نظراتی کوتاه بپردازم.
باری، بدنبال تشبثات غریق گونه ی فرقه ی رجوی که ظاهرا خستگی وبخصوص احساس ذره ای شرم در آن وجود ندارد، گروه " دوستان ایران آزاد درپارلمان اروپا" در آستانه ی مذاکرات هسته ای حساس، وارد میدان شد تا با نقد نارسائی های چند موجود درایران – بااین توضیح که هیچ کشوری فارغ ازاین نارسائی ها نیست و پاره ای ازآنها قدری هم بیشتر دارند! – بیانیه ای درتحریک کشورهای 1+5 صادر کرده وهرچه دروغ است را بایران نسبت داده تابلکه بتوانند کشورما را که بطور ظالمانه ای هدف تحریم های غیر منطقی وغیر انسانی قرارگرفته، درتنگنای بیشتری قراردهند تا بدینوسیله ضمن تجهیز طرف مذاکره با ایران به قدرت چانه زنی بیشتر و کسب امتیازات ظالمانه تر، ترتیبات بدست آوردن امتیازات موهوم را برای این فرقه ی ضد ملی فراهم کرده واین پارلمانتر ها و سیاست ورزان بازنشسته هم دراین میان به نوائی برسند!
مقدمه ی بیانیه ی مورد بحث " بیانیه گروه دوستان ایران آزاد در پارلمان اروپا درباره برگزاری کنفرانس نقض حقوقبشر در ایران " نام دارد که طی آن آمده است:
«بهدعوت گروه دوستان ایران آزاد در پارلمان اروپا، کنفرانسی در روز بینالمللی حقوقبشر، 10دسامبر، بهریاست نماینده پارلمان اروپا ژرارد دپره و با شرکت دهها نماینده پارلمان اروپا از گروههای مختلف سیاسی برگزار شد. سخنرانان بینالمللی عبارتند بود از مریم رجوی، رئیسجمهور منتخب مقاومت ایران، فرماندار هوارد دین، رئیس پیشین حزب دموکرات آمریکا، آلخو ویدال-کوآدراس رئیسکمیته بینالمللی در جستجوی عدالت، استرون استیونسون، پائولو کازاکا، استفن هیوز ونمایندگان پارلمان اروپا؛ ژوزه بووه میرید مکگینس نایبرئیس پارلمان اروپا، ادوارد کوکان، پاتریسیا تویا، تونه کلام، جولی وارد، ژوزه مانوئل فرناندس و آنا زابورسکا ".
در ادامه میخوانیم:
" وضعیت حقوقبشر تحت ریاستجمهوری حسن روحانی بهاصطلاح مدرن، وخیمتر شده است. او شخصاً در بسیاری از جنایات رژیم دست داشته است. وی از احکام اعدام بهعنوان دستورات اسلام و به اجرا درآوردن قانون دفاع میکند. او بهطور علنی و با افتخار از فریب دادن غرب در امر اتمی صحبت کرده است. او رژیم بیرحم بشار اسد در سوریه را مشروع میداند ".
ادعای اینکه باروی کار آمدن دولت منتخب روحانی اوضاع حقوق بشر وخیم تر شده، درناهمخوانی واضح با واقعیات، دروغ بیشرمانه ای بیش نیست وهرگز گفته نشده است که دولت ایران درمذاکرات اتمی، غرب را فریب داده است ودرست تراین است که ما بارها ازرئیس جمهور ایران شنیده ایم که این مذاکرات بمنظور تعامل با کشورهای دیگر ونشان دادن برآورد اشتباه آنها ازفعالیت های هسته ای ایران واطمینان دادن بدانها که این فعالیت ها صلح آمیز بوده و خطری برای آنها ندارد.
اینکه دکتر روحانی رژیم بشار اسد را مشروع میداند، کار غیر قانونی نمیکند واقبال وسیع مردم گریزان از گروههای تکفیری در سوریه، درانتخاباتی که همه ناظر آن بودند، به رژیم بشار اسد مشروعیت قانونی داده و این حق داشتن دایه گی بهتر ازمادر برای مردم سوریه را ازدیگران سلب کردند وبخصوص اینکه مقامات مسئول ایران بارها گفته اند که بدور ازفشارهای کشورهای خارجی و تکفیری های تحت حمایت آنها، به تصمیم مردم سوریه – زندگی با حکومت بشار اسد یا بدون آن- احترام میگذارند.
دردنبالیه ی این بیانیه ی آمده است:
" در ده سال گذشته بیش از صد هزار عراقی کشته یا توسط نیروی قدس و شبهنظامیان آن، آواره شدهاند. در چهار سال گذشته، سپاه پاسداران، نقش اصلی را در قتلعام 250هزار نفر و آوارگی نیمی از جمعیت سوریه داشته است. این جنایات زمینههای رشد و گسترش نیروی جنایتکار داعش را در منطقه ایجاد کرده است ".
دست اندازی زورمداران وزرسالاران عربی متحد آنها که دروجود گروه های تکفیری ای مانند داعش، النصره، ارتش آزاد؟! و… متجلی است، چه ربطی به سپاه قدس دارد که بموجب آن بتوان این کشتارها را بنام او نوشت؟ چه کسان وچه جریاناتی به عراق لشکر کشی کرده اند وسبب این کشتار وسیع و آوارگی نکبت بار این مردم بیگناه شده اند؟
باوجود روشن شدن ابعاد مختلف قضیه، این دروغ پردازی ها برعلیه ایران برای چیست؟
بارها گفته شده وظاهرا لازم است دگرباره گفته شود که داعش محصول ستم های دنیای سلطه گر وبیکاری ها وناامیدی های مولود این دنیای سلطه وتابعیت درتقسیم ناعادلانه ی کار جهانی هستند وایران درقدر واندازه هایی نیست که بتواند درتمامی جهان اینهمه بیکار، معتاد و ناامید اززندگی تولید کند تا ارتش داعش شکل بگیرد!
غرض شما ها از منسی کردن نقش عاملین اصلی و گذاشتن ایران بجای آنها چیست؟
بیانیه ی مورد بحث چنین ادامه مییابد:
" کنفرانس از نخستوزیر عراق، حیدر العبادی، شورای امنیت سازمان ملل، دولت آمریکا و اتحادیه اروپا خواست تا سلامت و حفاظت ساکنان لیبرتی را تأمین کنند، اطمینان یابند که موضوع لیبرتی تحت کنترل افراد وابسته به رژیم ایران نباشد، به محاصره غیرانسانی کمپ، بهخصوص محاصره پزشکی پایان داده شود، لیبرتی بهعنوان کمپ پناهندگی اعلام شود و به ساکنان اجازه داده شود اموال خودشان در اشرف را برای تأمین هزینههایشان بفروشند ".
بموجب قراردادهای فیمابین، دولت عراق متعهد بود که برای مدت کوتاهی به قبول سکونت این برده های مسعود رجوی درکمپ لیبرتی تن دردهد تا آنها سریعا به کشورهای دیگر منتقل یابند که دراین امر تعلل زیاد ومشکوکی انجام گرفته که سبب اش دولت عراق نیست و ازاین رو نمیتواند مورد بازخواست واقع گردد!
دولتی که حدود یک سوم اراضی اش را ازدست داده و دست اندرکاران آمریکائی اعلام کرده اند که حل مسئله ی خرابکاری واشغالگری داعش درعراق به مدت 20 سال زمان احتیاج دارد؟!، چه انتظاری ازدولت عراق میتوان داشت؟!
اگر براستی هم این دوستان ایران آزاد!؟ دلواپس سلامتی اسرای رجوی درلیبرتی عراق هستند و وضع موجود عراق را هم میدانند، چرا راههای آلترنانیو عملی تر را برای حفظ جان این بردگان هوی وهوس مسعود رجوی وپیشکارش خانم مریم رجوی که عبارت از انتقال سریع آنها به کشورهای مناسب است، انتخاب نکرده وبرای سرعت دادن به این امر تلاش نمیکنند؟؟
دولت عراق این گروه را تروریستی میداند وبموجب قوانین خودش که عملا وبرطبق روال جهانی، معتبرتر از قوانین بین المللی اغلب غیر تعهد آور است، قانونا به راندن هرچه سریع تر این افراد مجبوراست!
ساکنان لیبرتی درحد پایین تر ازصغار هم، حقوقی ندارند وجان ومال ناموس شان به موجب مصوبات رجوی دراختیار مسعود رجوی است واین مصوبات بی کم وکاست جاری وساری است!
آیا قراراست این اختیارات سلب شده بدانها بازگردانده شود؟!
بسیار عالی، اگر واقعا چنین است؟! واموال یاد شده مال این محبوسین رجوی هاست، بگذارند اعضای خانواده ی اینها برای فروش این اموال پا درمیانی و نظارت دقیق داشته باشند وحسابرسی بین المللی دقیق هم انجام گردد تا مبالغ عایده صرف تامین زندگی آنها درکشورهای امن تر باشد وچون درکار خیر حاجت استخاره ای نیست ازهمین امروز پارلمان اروپا ودیگران را بشدت زیر فشار بگذارید تا برای کمک به محقق شدن این امر خیر بسیج شوند!
باز درادامه ی بیانیه ای که با سبک وسیاق وادبیات مجاهدین؟! خلق مویی نمیزند وگویی که این بیانیه نه توسط آنها بلکه توسط فرقه ی رجوی تنظیم شده، میخوانیم:
" شکست مذاکرات وین نشان داد که (رژیم) ایران مصمم است برنامه تسلیحات اتمی خود را ادامه بدهد. فشارهای بینالمللی و بهخصوص تحریمها، (رژیم) ایران را وادار به قبول یک توافق موقت کرد، ولی (این رژیم) امضای یک توافق نهایی را قبول نکرد تا زمان بیشتری را برای تکمیل پروژه اتمیش کسب کند ".
شما گردانندگان فرقه ی رجوی! آیا نگفته بودید که ایران میخواست به توافق برسد که غرب مانع این کار شد وایران شکست خورد؟ طبق کدام تحلیل وانتقادی که ازنظریات قبلی خود داشته اید، بدین نتیجه رسیده اید که ایران مانع امضای قرارداد نهائی شد؟ اینهمه پرت وپلا گوی ها وبه میخ ونعل وگاهی به سندان کوبیدن هایتان برای چیست؟
دگرباره میخوانیم:
" کنفرانس از کشورهای عضو اتحادیه اروپا، سازمان ملل و آمریکا خواست، ادامه روابط سیاسی- تجاری با (رژیم) ایران را به بهبود آشکار (وضعیت) حقوقبشر و خاتمه اعدام، شکنجه و سرکوب زنان مشروط کنند ".
درمورد کشورهای با رژیم های پادشاهی، ملوک الطوایفی وغیر پارلمانتاریستی که نقض حقوق بشر بمراتب خشن تراست چطور؟ آیا لازم نیست که استعمال این استاندادهای دو ویا چند گانه را به کناری نهید تا سخنان تان موثر ترباشد؟
" قانونگذاران اروپایی از کشورهای پنج بهعلاوه یک خواستند، بهخاطر مذاکرات اتمی، با رژیم ایران درباره حقوقبشر سازش نکنند ".
موضوع مذاکرات همانطور که خود نیز یادآوری کرده اید، مربوط به مسائل هسته ایست و این مذاکرات مدت زیادی زمان صرف کرده و مخارج کمی هم نداشته است.
بنظر میرسد که این درخواست شما، بی اثر کردن اینهمه زحمت ومخارج وشروع مذاکرات برای موضوع دیگر است.
لطفا اجازه دهید این مذاکرات که خود بحد کافی سخت بوده وهست، به نتیجه ی غایی خود برسد وآنگاه پیشنهاد آغاز مذاکرات دیگر رابکنید.
اینطوری بهتر وعملی تر نیست؟!