مقدمتا قبل از اینکه وارد این بحث شوم لازم می دانم که خدمت شما خوانندگان محترم عرض کنم:
همانطور که همگان مطلع هستند سازمان مجاهدین خلق به رهبری مسعود رجوی با گزینش راه حل مبارزه مسلحانه و استراتژی ترور و خشونت در سال شصت ؛ همواره تحلیل هایش که ناشی از توهماتش هست ؛ بر اساس این راه حلهای نظامی و خشونت طلبانه شکل گرفته است. لذا مشاهده می کنید که در سال شصت با شروع مبارزه مسلحانه تحلیلش این بود که حداکثر ظرف شش ماه رژیم را سرنگون می کند و یا تحلیل می کرد که رژیم ایران تن به صلح با عراق نمی دهد و صلح طناب دار رژیم ایران می باشد و بر اساس همین تحلیل غلط بود که به عراق رفت و استراتژی خودش را سوار جنگ ایران و عراق کرد و به مزدوری برای صدام حسین پرداخت و بعدش در آستانه اجرای قرار داد آتش بس تحت عنوان عملیات سرنگونی همه نیروهای سازمان را در تنور جنگ ریخت و بیش از هزار و پانصد نفر کشته و مفقود شدند و بعد هم زمان خاتمی می گفت خاتمی به دور دوم نمی رسد و این آتش بس منجر به صلح پایدار بین ایران و عراق نمی شود و دوباره جنگ می شود و ما تحت عنوان عملیات سرنگونی فروغ جاویدان دو برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ایران می رویم اما چنین نشد و بعد هم در طی این مدت سیزده سال مناقشه هستهای ایران همواره رجوی تحلیل می کرد که رژیم ایران دارد با مذاکرات وقت تلف می کند و دنبال توافق با دنیا نیست و لذا بر اساس همین تحلیل غلط بود که با اسرائیل و جناحهای جنگ طلب در حزب جمهوری خواه آمریکا دنبال راه حلهای جنگ جویانه و خشونت طلبی و تحریم های اقتصادی شدید بر علیه مردم ایران بود. ولی با توافق نامه ای که چند روز پیش بین ایران و کشور های پنج بعلاوه یک صورت گرفت این تحلیل رجوی هم همانند سایر تحلیل های آبکی اش اشتباه در آمد و اکنون فرقه رجوی به همراه تنها کشور مخالف این توافق نامه یعنی کشور اسرائیل در انزوای کامل قرار گرفته اند.
اکنون با این مقدمه ای که حضور خوانندگان محترم عرض کردم بر می گردم به سوالی که در بالا مطرح کردم ؛ که آیا این توافق نامه درس عبرتی برای رجوی می شود که دیگر روی روش و راه حل خشونت و ترور و استراتژی خشونت طلبانه اش تجدید نظر کند و بپذیرد که دیگر راه حلهای نظامی و جنگ طلبانه جواب ندارد و جهان دارد به سمت راه حل های مسالمت آمیز و اصلاح طلبانه و صلح جویانه حرکت می کند لذا رجوی باید از این اتفاق تاریخی و بسیار بزرگ و فرخنده درس گرفته و دیگر از تحلیل های آبکی اش دست بردارد و بیاید بجای اینکه همسو و همگام با سیاست های اسرائیل و جناحهای جنگ طلب در حزب جمهوری خواه آمریکا حرکت کند ؛ همگام با مردم ایران حرکت کند و همانطور که مردم ایران این اتفاق خجسته را جشن گرفتند اینها بپذیرند که تحلیل های شان اشتباه بوده است و بطور رسمی از پیشگاه مردم ایران عذر خواهی کنند
در اینجا می خواستم خطاب به رجوی ها بگویم آیا زمان آن فرا نرسیده است که بیایید رسما اعلام کنید که تاکنون همه تحلیل های شما که بر اساس اندیشه فرقه گرایانه و استراتژی خشونت آمیز بوده اشتباه و غلط بوده است و گزینش این استراتژی اشتباه بود که باعث شده است ؛ شما را که به دروغ مدعی حمایت از زنان و آزادی و برابری و خلق قهرمان ایران بودید ؛ نه تنها از پایگاه مردمی دور کرده بلکه حاضر شده اید برای پیشبرد اهداف سیاسی و این استراتژی شکست خورده خود به قدرتهای بیگانه آویزان شوید و در این رابطه تا آنجا پیش رفتید که در جنگ ایران و عراق برای صدام حسین دیکتاتور سابق عراق مزدوری کنید و یا الان به منفور ترین دولت جهان یعنی دولت بین یامین نتانیاهو آویزان شده و هم سو با سیاست های اسرائیل علیه منافع ملی مردم ایران حرکت می کنید.
امیدوارم که این واقعه تاریخی باعث گردد که شما از اصرار و پافشاری بر استراتژی ترور و خشونت دست برداشته و از گذشته خیانت بار خود فاصله بگیرد.