من آمده ام تا خودم و سازمانم را فدای خلق در زنجیرم بکنم
جمله فوق از سخنان مسعود رجوی رهبر فراری مجاهدین میباشد. حال در این مطلب قصد داریم بطور مختصر مروری داشته باشیم بر پروسه مبارزاتی وعملکرد این خائن بالفطره و ببینیم تا چه حد و اندازه به شعار خود پایبند بوده و امروزه درچه مختصاتی از مردم قرار دارد.
در 30 خرداد سال 1360 در حالی که انقلاب مردم ایران نوپا و در حال شکل گیری بود رجوی بجای قرار گرفتن در صفوف مردم و حمایت از آنها درست و دقیق در مقابل مردم ایستاد وبا جمع آوری سلاح و مهمات، جوانان پرشور انقلابی را در مقابل انقلاب قرار داد و به عملیات گسترده تروریستی روی آورد در نتیجه برخلاف شعار فوق خلق ایران را فدای خود و سازمانش نمود.
در آغاز جنگ تحمیلی که صدام با پشتوانه کشورهای غربی و عربی به میهن مان تهاجم نمود باز مسعود رجوی ابتدا با بهانه های واهی ادعای سهم خواهی در جبهه ها را نمود و سپس دیری نپایید تا باز جایگاه خود را پیدا نمود و در جبهه ضد میهن و ضد مردم ایران قرار و درست در دست صدام و نیروهای بعثی راه خیانت را برگزید و خود و نیروهایش دوشادوش ارتش عراق علیه ایران شروع به جنگ نمود و این بار نیز مردم ایران و میهن عزیزمان را فدای خود و سازمان ضد ایرانی اش نمود.
در دورانی که کشورهای غربی به سرکردگی امریکا دندان خصم و کینه خود را برعلیه ایران هر روز تیز تر میکردند و تحت بهانه ای متعدد از جمله حقوق بشر و موضوع هسته ای دولت ایران را در مجامع بین المللی تحت فشار قرار میدادند باز مسعود رجوی و اعضای وطن فروش سازمانش از جمله سید المحدثین. علیرضا جعفرزاده. مهدی ابریشمچی و دولت نوروزی بعنوان مزدوران و جاسوسان اسرائیل و امریکا اطلاعات سایت های هسته ای ایران را در اختیار اربابان غربی خود قرار دادند و در همکاری و هماهنگی تنگاتنگ به ترور دانشمندان هسته ای ایران مبادرت نمودند و این بار نیز مردم ایران را فدای خود و سازمانش نمود.
و در جنگ امریکا علیه عراق با وجود اینکه سالیان جیره خوار و مواجب بگیر صدام بودند اما سمبه که پر زور شد ارباب قدیم را فروخته و خود را در اختیار ارباب جدید قرار دادند و امروزه بیش از ده سال است رهبر پر مدعا که روزی داعیه رهبری جنبش سراسری ایران را داشت برای حفظ جان خودش به سوراخ موشی خزیده و خود و همسر دلبندش را در اختیار امریکا گذاشته و سازمان در حال انقراض را در عراق و آلبانی رها نموده است.
و باید دید که در ادامه فعالیت خیانت بار این سازمان و رهبروطن فروش آن مسعود رجوی.
اولا بیش از ده سال است کجاست و در کدام گوری قرار گرفته در حالی که شعار عاشورا گونه سر میداد که در روز نبرد خودم پرچم سرخ حسینی را در دست خواهم گرفت و در پیشاپیش نیروهایم حرکت میکنم.
ثانیا چه جوابی برای نیرو هایش دارد که بیش از 30 سال است با شعارهای دروغ و پوچ آنها را فریب داده و از ابتدایی ترین حقوق خود و حق ارتباط با خانواده محروم نموده است و تازه در مقابل خانواده ها با رذیلانه ترین عبارات و شعارها خانواده ها را دشمن خود و سازمانش اعلام مینماید.
ثالثا چگونه در مقابل شمشیر برنده عدالت که همانا مردم ایران هستند دوام خواهد آورد!
خوش بودگر محک نجربه آید بمیان تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.