آنزمان که در فرقه رجوی بودیم٬یکی از موضوعاتی که مستمرا برروی آن تبلیغ می شد٬این بود که زنان در ایران از حداقل های آزادی برخوردار نیستند و مورد ظلم و تبعیض شدید قرار می گیرند! این درحالی بود که زنان در سازمان٬نمونه بارز تبعیض و سوء استفاده بودند!
فرقه رجوی یکی از مواردی که خیلی بر روی آن تمرکز می کرد این بود که در ایران تحت حاکمیت آخوندها٬زنان از امکانات ورزشی و تحصیلی و اجتماعی مساوی برخوردار نیستند و همین امر باعث شده است که نتوانند که آن طور که توانایی هایش را دارند٬ شکوفا شوند!
واقعیت اینست که در تمامی جوامع حتی جوامع غربی که خیلی ادعای دمکراسی و برابری زن و مرد و… دارند هم برابری به صورت صد در صد نیست که البته خود این مقوله جای بحث های فنی و کارشناسی دارد! چراکه اگر زنان بخواهند به صورت کاملا یکسان و صد در صد در تمامی زمینه ها از حقوق یکسان برخوردار باشند٬بایستی با تلاش صد برابر بتوانند فاصله واقعی شان را درتمامی زمینه ها با مردان کم و برطرف کنند! که بحث آن در این کوتاه٬ نمیگنجد! اما در سازمان٬ که تمامی کارها و تصمیماتش برپایه دروغ و تظاهر بنا شده است٬ یک شبه تمامی کسانی را که سالیان سال در مواضع جدی مسئولیت بودند را پایین کشیدند و به جای آن ها زنانی را برسرکار آوردند که هرگز تجربه و تخصص کافی برای اداره امور را نداشتند و همین موضوع هم باعث تناقض و مسئله داری شدید در بین قدیمی های سازمان شده بود!
تضاد شکل و محتوا به طور کاملا واضح خودش را نشان میداد! زنانی که تا دیروز٬حتی برای یکبار یک آشپزخانه را اداره نکرده بودند٬در پست فرمانده یکان یا دسته و حتی بالاتر قرار گرفتند و در بسیاری از موارد باعث اتخاذ تصمیمات اشتباه و حتی کشتن نیروهای زیر دستشان شدند! زنانی که علارقم اینکه مریم رجوی خیلی به آنها پز می داد که آنها نمونه بارز رهایی و توان هستند٬به طور واقعی اجازه نداشتند که به تنهایی با یک (برادر) که تحت مسئول خودش هم بوده٬صحبت کنند وبایستی حتما سه نفره باشند که مبادا دچار لحظاتی جنسی شوند! زنانی که اجازه نداشتند حتی به صورت گروهی در خیابان های قرارگاه ورزش کنند و حتما بایستی در قرنطیه خودشان و آن هم تحت کنترل شدید به این کار بپردازند. به دلیل پوشالی بودن انقلاب مریم٬زنان که سوژه اصلی این انقلاب بودند٬رفته رفته از محیط های کار روزانه جمع آوری شدند و آنها را در مکانی به دور از چشم دیگران منتقل کردند! و این همان انقلاب رهایی بخش مریم بود!! معنی جدید رهایی را هم فهمیدیم به جای اینکه انرژی شان باز تر شود و شکوفا تر شوند٬برعکس خمیده تر و به گوشه ای پنهان گشتند که مبادا گربه شاخه شان بزند!! دراین بین زنان در ایران٬علارقم تمامی محدودیت ها و علارقم تمامی کمبودها که هیچکس منکرش نیست٬هر روز بییشتر از روز قبل به سکوهای بالاتری دست پیدا میکنند که آخرین آن قهرمانی تیم فوتسال درآسیا بود! نمیدانم چرا خواهر مریم قهرمانی تیم فوتسال زنان را به آنها تبریک نگفت و برایشان آرزوی های بهتر نداشت؟! چرا که مریم رجوی بیشتر از هرکس دیگر از این قهرمانی ناراحت است! چراکه هر پیروزی برای ایران وایرانی٬باعث ناراحتی (رییس جمهور مریم رجوی) می شود!
مراد