باز ده اکتبرفرا رسید و آه وفغان فرقه رجوی از تداوم اعدام در آستانه روز جهانی علیه اعدام گوش فلک را پاره کرد. بی شک جواب هر انسان آزاده ای به چرخه جنایت و اعدام در هر کجا نه است و آزاد اندیشی و بزرگ نگری جوامع کنونی را مجاب کرده و میکند که در قوانین کهن تجدید نظر کنند. مثلا در بیست ویک می دوهزارو پانزده در خبری ما میشنویم پارلمان ایالتی نبراسکا در مرکز آمریکا با اکثریت قاطق مجازات اعدام را لغو کرد. این مژدگانی بزرگیست به بشریت.
من نیز به نوبه خود مخالف هرگونه اعدام در جمهوری اسلامی بوده و هستم و با خانواده های سه اعدامی زندان گوهردشت در هفت اکتبر هم دردی میگنم ,و مخالف تداوم اعدام به هر شکل هستم اما از سوی دیگر شیادی و دجالیت فرقه رجوی نیز باعث شگفت من شده است. انسان تا چه حد میتواند دروغگو و فرصت طلب باشد؟
در یازده آبان هزارو سیصدو نودو سه مسعود رجوی در پیام صوتی که همراه با تصویر بود (عهد پرچم و ابلاغیه چراغ خاموش) فرمان قتل جدا شدگان و منتقدان و ناراضیان (فرقه رجوی) را صادر کرد او بخاطر اینکه سایه ترس و رعب را حاکم کند با ندای بلند گفت ثار ثار ثار و از تمامی فدائیان خود در اروپا خواست تا هر کجا و به هر شکلی که توانستند منتقدین و اعضای جدا شده را مجازات و اعدام کنند. اما اگر تا به امروز این فرقه کسی از منتقدین را در خاک اروپا مجازات و اعدام نکرده است تنها بدلیل ترس از قوانین پناهنده گی بوده است و اگر این تعادل قوا نبود ماهیت غیر دموکراتیک فرقه رجوی بیشتر از این تحمل نمیکرد.
تاریخ را تا اردیبهشت سال ۵۴ ورق میزنیم: روز چهار شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۵۴ دو مستشار نظامی امریکایی در تهران توسط تیم عملیاتی سازمان مجاهدین خلق ترور شد(تیم عملیاتی مجاهد خلق به فرماندهی وحید افروخته در حوالی قیطریه اتومبیل حاوی دو مستشار نظامی نیروی هوایی امریکا به نام سرهنگ شفر و سرهنگ ترنر را محاصر کردن طبق تحلیل آمریکائیان تاکتیک این ترور مختص مجاهدین خلق بوده است) عوامل عملیات عبارت بودند از وحید افرخته مسئول عملیات , سید محسن سید خاموشی راننده وعامل ترور , محمد طاهر عامل ترور, محسن بطحایی مسئول راه بندان.
اطلاعیه سازمان مجاهدین خلق ایران:
همزمان با بازگشت شاه جنایتکار از مسافرت توطئه آمیزش به آمریکا حکم اعدام انقلابی دو تن از مستشاران تجاوز کار آمریکایی در ایران سرهنگ شفر و سرهنگ ترنر توسط یک واحد از رزمندگان سازمان اجرا گردید.
مسعود رجوی:
در جمع بندی مرحله اول فاز نظامی که از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ شروع شد و تا تابستان ۱۳۶۱ طول کشید میگوید انفجار ۷ تیر در دفتر حزب جمهوری اسلامی و انفجار ۸ شهریور در ساختمان نخست وزیری و ترور نمایندگان مجلس و…..بر اساس رهنمود فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاق صورت گرفته ا ست این مرحله نوبت زدن سر سران سیاسی بود , بایستی ما قبل از هر چیزشاه مهره های را هدف قرار میدادیم که دادیم بعد ازاین رژیم بی آینده شده است و ثبات نخواهد داشت ما با اینکار سازمان را تثبیت کریدم و بعنوان جانشین آلترناتیو جمهور اسلامی مطر ح شدیم مسعود رجوی در تشریح مرحله دوم که از تابستان ۱۳۶۱ تا پایان ۱۳۶۲ ادامه یافت میگوید در این مرحله جدید نوبت به بدنه نظام رسید است یعنی زدن سر انگشتان دست رژیم اما گوشه ای از این اعدام های انقلابی.
سه پاسدار ویک کفاش توسط سازمان مجاهدی شکنجه و سلاخی شدند.
در پی ضربات شدید اوایل سال ۶۱ و لو رفتن بسیاری از خانه های تیمی سازمان دستور میدهد افراد مشکوکی که در حوالی خانه های تیمی مشاهده میشود ربوده شده و برای کسب اطلاعات مورد شکنجه قرار گیرند اولین قربانیان این خط. طالب طاهری , سید محسن میر جلیلی و شاهرخ طهماسبی.
عامیلین شکنجه: مصطفی معدن پیشه با نام مستعار رحمان , جواد محمدی با نام مستعار طاهر , رضا میر محمدی با نام مستعار فرهنگ و شهرام روشن تبار.
عوامل زنده به گور کردن: خسرو زندی با نام مستعار صادق و محمد جعفر هادیان
اعدام انقلابی رمضان علی احمد نژاد در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۶۰ در مشهد و هزاران هزار اعدام انقلابی دیگری که توسط فرقه رجوی در سرتاسر ایران اجرا شده است.
بله حدود یک دهه است که تلاش جهانی نیروها و سازمانهای بشر دوست در راستای پیکار برای لغو کامل هر نوع مجازات مرگ به ثمر نشسته و روز ده اکتبر بعنوان روز بین الملل مخالفت با اعدام تعیین شده است. این مبارزه با سنت توحش چندین هزار ساله از سالها خیلی خیلی قبل شروع شده است آنزمان که ویکتور هوگو در خطابیه معروف خود در مجلس فرانسه در سپتامر ۱۸۴۸ مجازات مرگ را زیر سئوال برد با این حال تنها در سه دهه اخیر کارزار لغو مجازات مرگ از حد محافل روشنفکری , خارج و بدل به یک جنبش عظیم جهانی شده است جنبشی که با شکل گیری سازمان عفو بین الملل ابعاد تازه ای به خود گرفته است. این خوان لایق نیروها و جوامع و احزاب و سازمانهای است که لایق آن اندیشه باشد یا بعبارت ساده جنبه این بزرگ بینی را داشته باشند اما متاسفانه من بعنوان یک عضو جدا شده و منتقد فرقه رجوی این جنبه را در فرقه رجوی نمیبینم فرقه ای که به صورت عریان منتقدان را به مرگ و مجازات تهدید میکند به جنگ مسلحانه اعتقاد دارد از تروریست و ترور به ابعاد مختلف حمایت میکند تاب دموکراسی را ندارد و با دغل و فریب خواهان رسید به حکومت است.
میر باقر صداقی, سوئیس