مریم رجوی از رهبران سازمان مجاهدین خلق در یک مراسم به مناسبت روز جهانی لغو اعدام سخنانی ایراد کرده است. وی از جمله گفت: “ما در پی نظم تازهیی هستیم بر اساس آزادی، دموکراسی و برابری” او همچنین ادعا کرد: “طرح ما برای آینده ایران، پیریزی یک قضاییة مستقل و پویا و آزاد است. طرح ما دفاع از ارزشهای دموکراتیک و آزادی، برابری و حریم زندگی خصوصی آحاد مردم است. طرحی که در آن هیچ کس خودسرانه دستگیر نمی شود، شکنجه ممنوع است. از هیچ متهمی حق دفاع و داشتن وکیل سلب نمی شود، اصل برائت محترم شمرده میشود و هیچ کس و به خصوص هیچ زنی، در برابر خشونت و تعدی و نقض آزادی از دسترسی به عدالت محروم نیست.”
در دنیای سیاست این حرف های قشنگ نیستند که می توانند در مردم اعتماد ایجاد کنند، بلکه میزان پایبندی و عمل به آن شعارهاست که مشخص می کند آیا فرد و جریانِ مدعی آن شعارها قابل باور است یا نه؟ در کشورهای غربی (مثلا در آلمان) در انتخابات مختلف (انتخابات سراسری یا محلی) بین ۳۰ تا ۵۰ درصد دارندگان حق رای در انتخابات شرکت نمی کنند. یک دلیلِ مهم این رفتار بی اعتمادی آنها به سیاستمداران و احزاب سیاسی است. احزابی که حرف و شعارهای قشنگ میزنند ولی به آن پایبند نیستند. با این وجود، رهبران این احزاب در مقابل رسانه های عمومی و خبرنگاران و مردم کوچه و بازار پاسخگو هستند. اگر چه آنها تلاش می کنند تا در مصاحبه ها و جلسات گفتگو با مردم، با کلی گوئی از پاسخ دقیق و مشخص به سوالات فرار کنند، اما رسانه های آزاد به خوبی این رفتار، و گفته های قشنگ پیشین را با هم مقایسه کرده و به نحو عمیق تری پرمداعائی و فریبکاری آن احزاب یا سیاستمداران را برای افکار عمومی روشن می کنند.
به نظر می رسد مریم رجوی برخی لغات و واژه ها را از فرهنگ سیاسی کشورهای دمکراتیک برگرفته، بدون آنکه خود را به نیمه ی دیگر قوائد بازی سیاست، یعنی پاسخگوئی متعهد بداند.
مریم رجوی از یک نظم جدید برپایه دمکراسی سخن می گوید، بی آنکه توجه کند که از مهمترین مشخصه های یک سیستم دمکراتیک، شفافیت و پاسخگوئی رهبران سیاسی و مسئولین آن می باشد. چرا مسعود رجوی، مریم رجوی و دیگر رهبران سازمان مجاهدین حاضر به پاسخگوئی به سوالات منتقدین و مخالفین خود یا روزنامه نگاران آزاد نبوده و سوالات آنها در زمینه های مختلف، از جمله شکست های استراتژیک و سیاسی و یا نقض حقوق بنیادین انسانی اعضاء این سازمان را بدون پاسخ می گذارند؟ بنظر می رسد برخلاف ادعاها و بجای ارزش های دمکراتیک، این ارزش ها و مناسبات توتالیتاریستی است که در مناسبات حاکم بر سازمان مجاهدین و پیرامون آن حاکمیت دارد.
اگر مریم رجوی از کمپ لیبرتی در عراق به عنوان یک زندان سخن می گوید، چرا امکان برقراری ارتباط تلفنی مستقیم ساکنین لیبرتی با بستگانشان را برقرار نمی کند و چرا به سوالات بی شمار خانواده ها و بستگانِ ساکنین لیبرتی پاسخ نمی دهد؟
اگر مریم رجوی از انتخاب آزاد برای داشتن هرگونه اعتقاد سخن می گوید، پاسخ دهد؛ چرا اعضاء این سازمان برای وفاداری به “رهبرعقیدتی” زیر فشار و ترور روانی قرار گرفته و چرا آنانی که حاضر نیستند این مناسبات را قبول کرده و خواهان جدائی از آن می شوند را در نشست های جمعی و عمومی مورد آزار و توهین و فشار روانی قرار می دهند؟
مریم رجوی از باور به ارزش های حقوق بشری، منع شکنجه و اعدام سخن می گوید. اگر چنین است چرا این سازمان در مورد ادعاهای جداشدگان از سازمان مجاهدین در مورد وجود زندان و شکنجه در این سازمان در قرارگاه اشرف در عراق، سکوت می کند؟ اگر این سازمان با مجازات اعدام مخالف است، چرا در مورد ادعاهای متعدد صدور حکم اعدام در این تشکیلات، حتی در مورد بالاترین افراد تشکیلات، از جمله صدور حکم اعدام برای علی زرکش که زمانی جانشین مسعود رجوی بوده پاسخ نمی دهد؟
مریم رجوی از پایبندی به حاکمیت قانون و احترام به اصل برائت سخن می گوید. اگر چنین است، پاسخ او به فتوای مسعود رجوی در مورد به مجازات رساندن مخالفین و جدا شدگان از سازمان مجاهدین چیست؟ در مورد سخنان علنی و آشکار مهدی ابریشمچی از رهبران این سازمان در تلویزیون رسمی این سازمان و تائید و تشویق او برای “بند از بند پاره کردن” مخالفین این سازمان، بویژه خطاب به آقای ایرج مصداقی چه توضیحی می دهد؟ در مورد اطلاعیه های طولانی، صدور حکم و اتهامات بی پایه و اساس بر علیه آقایان محمد رضا روحانی و کریم قصیم، اسماعیل وفا یغمائی، سعید جمالی، ایرج شکری، ایرج مصداقی، محمد جعفری (همنشین بهار)، امیر صیاحی، علی بخش آفریننده (رضا گوران) و خانم ها عاطفه اقبال و مهناز قِزللو و دیگر جداشدگان از سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاوت چه می گوید؟
مریم رجوی از احترام به حریم خصوصی افراد سخن می گوید، حال آنکه اعضای سازمان مجاهدین خلق موظف به گزارش نویسی های روزانه و هفتگی در مورد خواب ها و تصورات جنسی خود می باشند. آنها برای پذیرش طلاق های اجباری زیر فشار قرار می گیرند. چرا کودکان از خانواده ها جدا شده و ارتباطات آنها با والدینشان قطع شد؟ پاسخ مریم رجوی به این ادعاها که از سوی افرادی با سوابق طولانی در درون سازمان مجاهدین، که این تشکیلات را ترک کرده اند، چیست؟ (برای نمونه به نوشته های آقای رضا گوران مراجعه شود)
سکوت، عدم شفافیت و در مقابل، توهین و تهمت و تهدیدِ مخالفین و پرسشگران نشان دهنده ی آن است که سازمان مجاهدین با ارزش های دمکراتیک بیگانه و حتی با آنها ضدیت می ورزد.
مریم رجوی باید بداند در عصر حاضر شفافیت، پاسخگوئی و مسئولیت پذیری، مشخصه ی اصلی فعالیت سیاسی و موفقیتِ دراز مدت رهبران و احزاب سیاسی می باشد. فریبکاری، دروغ و سخنان فریبنده، تنها تاثیرات کوتاه مدت داشته و بعد از مدتی به دلیل تکرار و تکرار و باز هم تکرار، بی آبروئی و بی اعتباری بیشتر را دامن میزند.
واکنش مریم رجوی یا سازمان مجاهدین خلق به همین نوشته و میزان شفافیت و پاسخگوئی آنها، شاخص مناسبی برای سنجش میزان پایبندی آنها به شعارهای ادعائیشان می باشد.
حنیف حیدرنژاد