مورخه 24/10/94 اعضای انجمن خوزستان درشهرآبادان با خانواده احمد طیار که اخیرا ازلیبرتی به کشورآلبانی منتقل شده درمنزل شخصی آنها دیدارکردند.
دراین دیدارکه علاوه بر برادران احمد برخی ازدوستان آنها هم حضورداشتند هرکدام به اعضای انجمن خیرمقدم گفتند. برادران احمد به اعضای انجمن گفتند قبل ازهرچیزازاینکه خبرانتقال برادرمان به خارج ازعراق را به ما اطلاع وامروزهم به منزلمان تشریف آوردید ممنون هستیم. فرهاد یکی ازبرادران احمد توضیح داد من برادرم احمد را دوست دارم.اما وی سال 60الی 61 بود که خانواده اش را ترک کرد وبه خارج ازایران رفت وبدترازآن بعد به گروه رجوی پیوست به همین دلیل من اورا سرزنش می کنم.وی ادامه داد احمد اصلا اهل مسائل سیاسی نبود زمانی که ما ساکن قزوین بودیم او دریک فروشگاه کارمی کرد که همانجا با دختری بنام طلا که او هم صندوقدارهمان فروشگاه بود آشنا وبعد عاشق او می شود اما مدتی بعد طلا به آلمان و او هم بدنبالش می رود.مدتی بعد احمد ازما خواست که برایش پول بفرستیم وبه خواست او پول را به حساب برادرهمان دختر درآلمان واریز کردیم، چیزی نگذشت که احمد تماس گرفت وگفت پولم را خوردند دوباره برایم پول بفرستید چون می خواهم اینباربه جایی بروم که دیگر قیافه این دختررا نبینم! حالا اینکه چه اتفاقی بین آنها افتاده بود وکجا می خواست برود ما خبرنداشتیم شاید هم مسائل دیگری بوده،بعد ازآن دیگرازاحمد خبری نشد تا اینکه چندین سال بعد ازشما شنیدیم که وی درعراق وگروه رجوی است. باورکنید پدرومادرم ازغصه فراق احمد ازدنیا رفتند چون شبانه روز گریه می کردند با ازدست دادن پدرومادرم خیلی تنها شدیم وسختی زیادی درزندگی کشیدیم تنها فرزندبزرگ خانواده من بودم چون کسی را نداشتیم موقع برگشتن ازکاروقتی مجبوربودم خودم تمام کارهای برادران کوچکم را انجام دهم والان هم برایشان کم نمی گذارم چون برای بزرگ شدن آنها زحمت وسختی زیادی کشیدم.بهروزبرادرکوچکتراحمد گفت من کوچک بودم که احمد رفته به همین خاطرتصویری ازاو درذهنم نیست وهمیشه آرزویم این بوده که یکبار اورا بیبینم.
اعضای انجمن نجات درپاسخ به برادران احمد گفتند البته این حق طبیعی شماست که برادرتان را بخاطرترک کردن خانواده وانتخاب کردن مسیرغلط برای زندگی سرزنش کنید که قطعا اگراو به دام فرقه رجوی نمی افتاد شاید خیلی زود می توانست به این نتیجه برسد که باید اشتباه خود را جبران کرده وبه آغوش خانواده اش بازگردد.اعضای انجمن همچنین ضمن بیان توضیحاتی ازنحوه بکارگیری ترفندها وفریبکاریهای فرقه برای جذب افراد بخصوص کسانی که وضعیتی مشابه برادراین خانواده داشتند بطورکامل مناسبات فرقوی رجوی ومحدودیت هایی که درآن براعضای اسیراعمال می شد را برای این خانواده تشریح کرده وگفتند همواره فکر و ایده پلید رجوی برای سوء استفاده بیشتر ازاعضا درجهت اهداف تروریستی وفرقوی خود این بوده که نباید بین اعضای اسیرودنیای بیرون وبخصوص خانواده هایشان ارتباطی وجود داشته باشد ومتاسفانه با ایجاد سانسورشدید همواره مانع ازآن شده که وضعیت اسفناک اعضای اسیر وظلم وجنایتی که او برآنها روا می دارد به بیرون منتقل شود.حتی الان تعدادی ازاعضا ازجمله برادرشما که به کشورآلبانی منتقل شدند سرکردگان فرقه باز سعی می کنند با ایجاد ترفند ها ومحدودیت های مختلف همچنان آنها را درحصارهای ذهنی نگه دارند.بنابراین همه ما باید همچنان به تلاش خود تا رهایی کامل تمامی اسیران ازبند اسارت ذهنی فرقه ادامه دهیم.
برادران احمد که به واقعیت امر آگاه شدند گفتند واقعا ما تا این اندازه نسبت به آنچه که بر برادرمان وامثال وی درگروه خائن رجوی گذشته آگاهی نداشتیم وواقعا هم طی این سالیان ما قبل ازرجوی برادرمان را سرزنش می کردیم اما حالا که ازوضعیت دردناک او وبقیه اطلاع یافتیم ازهمینجا به برادرمان احمد می گوئیم که تورا دوست داریم وازهمینجا به وی گوئیم هرچه بوده ما فراموش می کنیم وازاو می خواهیم برای اینکه روح پدرومادرمان شاد شود راه خودش را ازگروه خبیث رجوی جدا کند والبته ما هم به هرطریق ممکن برای نجاتش اقدام خواهیم کرد.