آقای خزایی از کدام رهبری فرقه حرف می زنید؟

فرد معلوم الحالی به نام خزائی در کافه های نوردیک دست به قلم شده تا اندر مزایای رهبری رجوی زن باره و به اصطلاح مقاومت و بریدن از خانواده و فسیل شده های خارج از کشور و بین زمین و هوا قرار داشتن اعضای فرقه در عراق حرف بزند. البته سعی می کنیم به گوشه ای از اراجیف او بپردازیم تا کاملا معلوم شود که او تا کجا در دشمنی با مردم ایران با رجوی جنایتکار همکاسه می باشد.
نویسنده مقاله به رسم همیشگی باز هم سری به گروه های مقاومت در زمان هیتلر زده و می خواهد با استفاده از نام آنان وجه ای برای رجوی جنایت کار بخرد و به همین سبب همیشه سعی می کند از نام آن مبارزان استفاده نماید.
این تهی مغز فکر می کند که می تواند رهبران گروه های چریکی زمان هیتلر را با رجوی زن باره مقایسه نموده و به کارهای کثیف رجوی ملعون رنگ مشروعیت بدهد. حال به دنبال چه می باشید؟ البته برای ما کاملا روشن است که به تنها چیزی که فکر نمی کنید مسئله جان افراد در لیبرتی و به اصطلاح مقاومت و… است شما فقط این قلم فرسایی و صفحه سیاه کردن را برای گرفتن پول از مریم قجر می کنید که حداقل این را خودتان بهتر از هر کسی می دانید.
برای اینکه کمکی به مغز تهی شما شود آنچه که قلم فرسایی می کنید نیست سعی می شود به طور خلاصه به نکاتی که اشاره کردید جواب داده تا دریابید که همه به ماهیت رجوی کثیف پی بردند و نمی توان کسی را در ناآگاهی قرار داد.
وی ابتدا برای اینکه سس و ملات مقاله خود را بیشتر کند سعی مینماید از ژان مولن فرانسوی نمونه آورده تا نشان دهد که رجوی خبیث بیشترین انرژی خود را صرف جدا شده ها کرده است!! اگر قدری صداقت داشتید به این سئوال جواب می دادید که آیا ژان مولن فرانسوی اعضای خود را در زمانی که سلاح به دست داشتند و با هیتلر می جنگیدند اعضای خود را به صرف نفوذی بودن در زندان انداخته و آنان را مورد شکنجه قرار داده و بدون اینکه کسی متوجه شود سر به نیست می کردند؟
کدام یک از رهبران گروه های چریکی در زمان هیتلر در کل اروپا دست به این کار کثیف زدند؟ کدام یک اعضای خود را مورد تفتیش عقیده قرار داده و به زندان می انداختند؟ کدامیک از آنان شخصیت افراد خود را خرد کرده تا دیگر در مقابل رجوی جنایتکار سر بلند نکنند و قدرت تفکر نداشته باشند؟
کدام یک از آنان باعث طلاق اجباری بین زن و مرد شدند؟ کدام یک از آنان از زنان تشکیلات خود را برای رقص رهایی رهبران خود استفاده نمودند جز رجوی زن باره؟
کدام یک از رهبران شان دستور می دادند که افراد بی گناه را در زیر تانک ها و نفربرهای خود له کنند؟
کدام یک از رهبران اروپایی دستور دادند که کودکان را از پدر و مادرشان جدا کرده و در اروپا به کار گدایی بپردازند و از آنان سوء استفاده نمایند؟
کدام یک از رهبران شان دستور دادند که رحم زنان اعضای خود را به بهانه بیماری سرطان در بیاورند که  فرزندی متولد نشود؟ ولی رجوی پلید دست به این کار زد!!!
و هزاران سئوال دیگر. هر چند میدانیم که به هیچ کدام از سئوالات مطروحه پاسخ نمی دهید چون می ترسید در باره یک سئوال قدری تفکر کنید و اگر به یک سئوال جواب بدهید تا ته خط باید بروید و دیگر خبری از دلارهای مریم قجر نیست و…
شما در مقاله سراپا بی مصرف خود مثالی از سرهنگ دوگل می آورید که سرهنگ دوگل هم در لندن همین کار را کرد. یک دو سه چهار، هزار پایگاه مقاومت میسازیم…!
آخر باید به خزایی خیال باف و تهی و خشک مغز گفت که سرهنگ دوگل کجا و رجوی جنایت کار کجا. سرهنگ دوگل وقتی گفت که یک دو سه چهار هزار پایگاه مقاومت می سازیم خودش در بطن قضیه و مبارزه بوده است و هیچ وقت حتی به نیروهای خودش هم خیانت نکرد ولی رجوی زن باره چکار کرد وقتی به اصطلاح می گفت هزار اشرف می سازیم نگاه کن ببین اصلا اشرفی برایش مانده است؟ دیگر زمانی برای خروج از عراق ندارد و شما چرا دلتان را به این گونه اراجیف رجوی خوش می کنید. برای تفهیم شما باید گفت که رجوی ملعون فقط کارش دروغ بافی است و در نهایت هم زن بارگی با اعضای نگون بخت خود. حال بهتر نیست که این دو را با هم مقایسه نکنید چرا خودتان را گول می زنید یعنی اینقدر کودن و بی سواد هستید که تفاوت این دو را هم نمی دانید؟ فکر می کنیم این گونه نیست شما بیشتر به دنبال گرفتن دست مزد و پول بیشتر از فرقه و گذراندن زندگی راحت در کشورهای نوردیک هستید.
آری تاریخ نقاط مشترک زیادی دارد ولی نمی توان رجوی را با کس دیگری مقایسه کرد ماهیت وی هیچ وقت عوض نمی شود وی جنایت کاری است که حاضر نیست ماهیت خود را عوض نموده اگر هیتلر توانست ماهیت و شخصیت خود را عوض کند حتما رجوی ملعون هم این کار را می کرد.
در فرهنگ شما آقای خزایی هر کسی که در ایران زندگی می کند باید به او مارک مزدور و جنایت کار زد تا مبادا شما به کسی پاسخگو باشید اگر شما از مانرهایم فرمانده ارتش آزادیبخش فنلاند و… که دو سال تشکیلات خود را صرف خیانت بریده ها کردند تا تنها بتوانند سرپا بمانند.
این نمونه آوردن از افراد بسیار خوب است ولی باید کلاه خود را قاضی نموده وقتی که می گویید بریده منظورتان کدام است آیا کسی که به ارزشهایی که خودش قبلا به آن معتقد بود و شعارش را می داد و اکنون با لگد زدن به همه آن ارزشها بریده است یا اینکه کسی در مقابل این عقب نشینی ایستادگی کرده و سر بالا کرده و عنوان می کند که رجوی خیانت کرده است؟
مگر رجوی جنایتکار در زمان پیروزی انقلاب ایران شعار عوامفریبانه مبارزه به اصطلاح با بورژوازی را نمی داد؟ اکنون چی؟ مگر نمی توانید ببینید که تعدادی از افراد جنگ طلب غربی در مراسم مریم شعار جنگ و تحریم سر می دهند و از مریم قجر این زن داعشی و تکفیری تعریف می کنند از نظر شما نشانه بریدگی رجوی ها نیست؟
مگر مسعود در نشست های باقرزاده در سال 80 عنوان نمی کرد که دشمن اصلی ما آمریکا می باشد پس چرا وقتی صدام سرنگون شد وی به نفرات خود دستور داد حتی اگر لازم باشد در برخورد با نیروهای امریکایی دامن بپوشید؟ وقتی نفرات جدا شده از ستم هایی که در فرقه بر آنها رفته را بیان می کنند نشانه بریدگی از مبارزه خیالی شماست؟
چرا وقتی نفراتی که شاهد مرگ و شکنجه افراد در زندانهای اشرف و دبس و… بودند دست به افشاگری می زنند بریده باید نامیده شوند؟ این شگردی است که رجوی زن باره سعی دارد با مارک زدن و تخریب شخصیت افراد، خودش را مبرا از هر جنایتی نشان دهد و متاسفانه افرادی معلوم الحال و فرصت طلبی همانند شما نیز به آن دامن زده و طرف رجوی جنایت کار را می گیرید.
آقای خزایی، در جایی از مطلب تان در مورد سه طیف افراد صحبت می کنید راستی شما در کدام یک از این دسته بندی ها قرار دارید حتما خودتان را در طیف اول قرار می دهید که از همه چیزتان گذشتید!!! البته در اروپا!!.
شما حتما مانند دسته اول خودتان را به درون آتش انداختید!! چونکه وقتی به عراق برای نشست های شورا می آمدید بعد از پایان نشست سعی داشتید از آتش عراق فرار کنید و مبادا در گرما عراق گرما زده شوید چرا خودتان را اینقدر بالا می گیرید شما در جشن های فرقه در اشرف خودشیرینی در می آوردید و مانند میمون برای نفرات اشرف و زنان فرقه ادا در آورده، آیا این نشانه مبارزه و رفتن به درون آتش می باشد؟
این تقسیم بندی شما یک طیف چهارمی هم دارد که دسته مفت خوران است که همانند شما در اروپا نشسته و به اسم به اصطلاح مبارزه نان پفیوزی و مفت خوری خون مردم ایران را می خورند شما هم مانند بقیه دوستان تان در این طیف قرار دارید.
وقتی شما از به اصطلاح نبرد مسلحانه و دستگیر شدن حرف می زنید حال مان بد می شود چرا که اصلا شما رنگ این مسائل را ندیده و حتی حاضر نبودید به مدت یک روز بیشتر در عراق بمانید پس اینقدر اکنون شعار به اصطلاح مبارزه و نبرد مسلحانه ندهید شما بدرد همان رجوی زن باره می خورید که برای او کاسه لیسی کنید.
این آقای به اصطلاح فیلسوف در جای دیگری از افاضات خود عنوان می کند که هیچ مقاومتی چنین رفتاری در مورد به اصطلاح بریدگان نداشته و همه امکانات در اختیارشان قرار داده است!! البته حرف وی در همه گونه امکانات شامل زندان و شکنجه و فرستادن افراد خواهان جدایی به زندان مخوف ابوغریب در اختیار جدا شدگان بود کاملا درست است.
اگر منظورتان این امکانات است که درست می گوئید ولی اگر در مورد خارج کردن افراد تشکیلات می گویید این حرف شما هم درست است چرا که شاهد بودیم همه نورچشمی ها و کاسه لیسان مسعود و مریم ابتدا بدون اینکه کسی خبر داشته باشد و مخفیانه از عراق خارج شدند اگر این قدر دلتان به حال این افراد می سوزد بهتر نبود ابتدا افرادی که مریضی سختی دارند در اولویت قرار گرفته و برای درمان به اروپا فرستاده می شدند. طی این مدت هم شاهد هستیم که چگونه همین افراد نوبت به نوبت در کشور آلبانی  و لیبرتی می میرند پس بهتر است این گونه جمله شما را کامل نموده که هیچ تشکیلاتی مانند رجوی جنایت کار چنین بلایی بر سر اعضای خود نیاورده است و هر کسی که به تعریف و تمجید از رهبران جنایت کار فرقه پرداخته مورد لطف آنان و شما قرار گرفته است.
این فیلسوف عقب مانده در جای دیگری از اراجیف خود به سخت شدن و عدم حصول و نیل به پیروزی حرف می زند که این تقصیر کسی نیست!! دقیقا این مسئله که تاکنون به اصطلاح رجوی جنایت کار به پیروزی نرسید مقصر خود او می باشد مگر وی در ابتدای جنگ مسلحانه در سی خرداد بلغور نکرده بودکه مبارزه ما کوتاه مدت بوده و در نهایت در شش ماه بعد به پیروزی می رسیم.
مگر بعد از حمله به ایران در سال 67 که رجوی از روی دیوانگی دست به کشتار دیگری زده مقصر آن شکست و کشته شدن افراد وی نبوده است؟
مگر رجوی فریبکار اعلام نکرده بود که دیگر کار حکومت ایران تمام است و دکل به اصطلاح سرنگونی نزدیک است پس دکل این کشتی به گل نشسته چرا دیده نمی شود؟
وقتی نیروهای آمریکایی کل فرقه را خلع سلاح کردند چرا رجوی خودش را مخفی نموده و حاضر نیست به سئوالات جواب بدهد و شکست خود را قبول نماید؟ او از چه چیزی ترس دارد؟ میتوان گفت ترس از جان خود تا بتواند باز هم چند صباحی به زن بارگی اش ورقص رهایی اش ادامه دهد.
مگر مریم این زن داعشی و تکفیری نگفته بود که سال 2000 و شروع قرن جدید کار حکومت ایران!! تمام است اکنون از آن افاضات مسخره مریم چند سال گذشته است چرا وی حاضر نیست که این حرف پوچ خود را تفسیر کند شما سعی دارید چه کسی را فریب دهید اکنون همه متوجه شدند که دیگر دوران عوامفریبی بسر آمده است.
این مرد تهی مغز در جای دیگری اشاره می کند که مسعود ملعون می گفت در دورانهای قهار و خطیر چراغها را خاموش می کنیم که هر که خواست برود که منظورش بحث صلیب و بحث طعمه بوده است.
 آقای خزایی همانند دیگر سرکردگان فرقه کج فهم تشریف دارید برای تفهیم تان باید یادآور شوم که در بحث صلیب مسعود فریبکار خودش را جای امام معصوم قرار داده بود و وقتی با استقبال اعضا مواجه نشد مریم قجر دست به کار شد و به همه اشکال گرفت که شما او(رجوی) را می بینید و مال او را می خورید و لباس او را می پوشید ولی او را قبول ندارید اکنون نماینده وی روبروی شما می باشد. حال شما خودتان قضاوت کنید آیا این حرف درست است که فردی این گونه دست در کشتار و جنایت دارد خودش را امام معصوم معرفی کند؟ در صورتی که اصلا اعتقادی به اسلام ندارید..
وقتی وی از خاموش کردن چراغ می گوید ما خودمان در عراق شاهد بودیم که همیشه رجوی چراغ را خاموش می کرد از همه زودتر خودش فرار می نمود به عنوان نمونه در سال 1370 وقتی عراق توسط نیروهای آمریکایی بمباران شد به گفته مریم قجربرای اینکه جان بی ارزش مسعود در امان بماند وی را از عراق خارج نمودند و یا وقتی در حمله دوم در سال 1382 بمباران عراق آغاز شد دیگر خبری از سران فرقه نبود خاله ریزه (مریم) راهی فرانسه شد تا جان بی ارزش خود را حفظ کند و مسعود جنایتکار هم راه فرار و مخفی شدن را در پیش گرفت در حالیکه در نشست توجیهی قبل از عملیات همین دو نفر گفتند که تا آخر در کنار به اصطلاح رزمندگان خواهند ماند حالا شما بگوئید معنی چراغ خاموش کردن های مستمر رجوی همین بود یا خیر؟
مورد دیگر وقتی نشست های سال 73 پیش آمد رجوی جنایت کار بحث خروج ممنوع را گفت و افراد جدا شده را تهدید می کرد که کاری نکنید با شما با مشت آهنین برخورد شود و از همان زمان دیگر کسی جرات نداشت در تشکیلات بحث خروج از سازمان را مطرح نماید چرا که به خوبی می فهمیدند که اگر این حرف بمیان آید باید سر از زندان و شکنجه گاهها رجوی در بیاورند به همین خاطر حاضر شدند با تناقض در درون تشکیلات باقی بمانند پس این قدر کاسه داغتر از آش نباشید که فرقه هزینه نفرات جدا شده را می دادو سند های آن موجود است اگر بحث سند باشد برای همه روشن است. یکی دیگر از شگردهای فرقه  تهیه و ساختن سند جهت تخریب شخصیت افراد می باشد پس زیاد دلتان را به این گونه سند های کشکی خوش نکنید.
چرا قدری به مغز خشک و تهی خود فشار نمی آورید  تا بفهمیدکه رجوی در نشستها چه گفته است از بس شما در منجلاب خیانت و دست بوسی سران فرقه غرق شدید که حاضر نیستید واقعیت های موجود را ببینید.
وقتی شما در مورد خانواده حرف می زنید دقیقا نشخوار همان حرفهای فرقه می باشد که اینگونه سعی دارید خانواده های محترمی که برای نجات فرزندانشان از چنگال رجوی سعی وتلاش می کنند مورد توهین و ناسزا قرار دهید راستی یک سئوال از شما دارم اگر خانواده شما هم به اشرف و یا لیبرتی می رفتند شما آنها را مورد توهین قرار می دادید؟ البته از عناصر سر سپرده مثل شما بعید نیست چرا که خانواده و حتی فکر کردن به خانواده را رجوی ملعون از یاد و خاطره های شما ودیگر اعضای دربند فرقه را پاک نموده است.
به عنوان نمونه وقتی از خانواده هایی که خودتان به اصطلاح سمبل مبارزه!! از مدل رجوی را مثال می زنید و با آنها برخورد داشتم و توضیح داده می شد که سران فرقه چه جنایتی انجام دادند بدون استثنا همه رجوی ها را مورد توهین و فحش و ناسزا قرار می دادند و اینکه فرزندانشان کشته شدند مقصر اول و آخر آن رجوی جنایت کار می باشد که خودش فرار کرده و فرزندان مان را به کشتن داده است. پس زیاد به ذهن پوک خود فشار نیاورید و دنبال مثالهای تاریخی نباشید چون نمونه های آن در ایران زیاد می باشد.
اکنون که خانواده ها برای دیدار با اعضای گرفتار خود به اشرف و لیبرتی می روند نشانه حسن و نیت حکومت ایران است که با قبول این همه هزینه و سختی راه سعی می کند که حداقل پدران و مادران پیر با فرزندان خود دیداری تازه کنند و از واقعیت خانواده خود آگاهی یابند ولی متاسفانه باز هم این رجوی جنایت کار می باشد که مانع این ملاقات می شود. راستی ترس رجوی از ملاقات پدران و مادران پیر با اعضای فرقه چیست؟ رجوی جنایت کار چه ریگی به کفش دارد که اینگونه با صدای یک خانواده آن گونه خودش را خراب کرده و حاضر نیست حتی یک ساعت همدیگر را ببینند؟
نگارنده مقاله که خودش را مطلع از همه چی می داند در مورد برنامه هسته ای ایران هم اراجیفی سر هم نموده است، سئوال اصلی این است چندین سال سران فرقه با آویزان شدن به موساد و شیوخ شکم پرست عربی و لابی های غربی سر برنامه هسته ای ایران خودشان را به آب و آتش زدند تا شاید بتوانند خللی در این مذاکرات بوجود بیاورند ولی به لطف و هوشیاری مسئولین ایرانی این توطئه شوم در نطفه خفه شد و باز هم پیروزی برای مردم ایران رقم زده شد. سئوال دیگر این است چرا مسعود فراری و زن دست چندمش مریم قجر این زن داعشی و تکفیری در این خصوص کر و لال شدند و حرفی نزدند؟ مگر مسئله مهمی انجام نگرفت؟ مگر این همه سال فرقه رجوی تمام سعی خود را نکرد تا این مسئله به سرانجام نرسد پس چرا خفه و خون گرفتند؟
سکوت در مورد شکست و عدم پاسخگویی به آن یکی از روشهای کهنه شده سران فرقه می باشد که در مقاطع مختلف سعی می کنند به روی نامبارک خود نیاورند و این بار هم باز از همان شیوه سوخته شده استفاده نمودند.
حال شما و تمام دوستان بی کار و عیاش تان هر چقدر می خواهید سکوت کنید و دم بر نیاورید و از مبارزین دوران هیتلری یاد کنید و به مقایسه رجوی جنایت کار بپردازید لذا شخصیت مبارزان آن دروان را خراب نکنید رجوی ملعون را نمی شود با هیچ چیز دیگری مقایسه کرد او گرگی است که به شکل میش در آمده و سعی می کند همه چیز را بدرد. شما هم مانند او در این جنایت شریک هستید حال هر چقدر می خواهید از نام دیگران برای رجوی فراری استفاده کنید.
باید به افراد مفت خور چون خزایی و دوستان شان در شورای مفت خوران فرقه گفت تا کی و تا کجا می خواهید در گنداب رجوی های جنایت کار فرو روید و از خون مردم ایران ارتزاق کنید.
ولی با شناختی که از شما و دوستان مفت خوار شما داریم همان بهتر که در کافه های اروپا نشسته و لغز به اصطلاح مبارزه سر دهید مردم ایران به این چنین کودن هایی می خندند.
هادی شبانی  
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا