ابر وباد ومه وخورشید وفلک دست به دست هم دادند تا مریم رجوی یک گردهم آیی رسوا را در 19تیرماه 95 در سالنی دراطراف پاریس برگزار کنند!!
اپوزیسیونی که در حرف خود را در قد وقواره ی خیلی بالاتر معرفی میکند، جرات برگزاری این مراسم را در یک زمین فوتبال هم نداشت که دستش رو میشد وبه سالن کوچکی روی آورد تا با استفاده از کمی فضا، درآنجا توفانی بپا نموده وفیل هایی به هوا کرد.
تمام پارلماتاریست های حامی این باند که کار سالیانه ی شان شرکت دراین خیمه شب بازی هرساله ی مریم است، بار دیگر دراین مراسم حضور یافتند به همراه پناهندگانی ازکشورهایی که وطن شان به نحوی مورد تعرض امپریالیزم وصهیونیزم قرار گرفته وجلای وطن نموده وسخت محتاج وعده های غذایی پر چرب ونرم که در روزهای عادی، این غذاها، هتل ها، قطارها وهواپیماها را فقط درعالم رویا می بینند!
فرق این گردهم آئی کم رمق تر از سال های گذشته، حضور رئیس مآبانه ومقتدرانه ی ترکی الفیصل (وزیر اطلاعات اسبق وجنایتکار وتروریست پرور عربستان) بود.
باند رجوی که محتاج تعریف دائم ازخود است، نوشته های متعددی درپرجلوه نشان دادن این گردهم آئی منتشر کرده و مهدی ابریشم چی (همسر سابق مریم رجوی) را هم به میدان آورده تا با سیمای ضد ملی وضد آزادی خودشان مصاحبه کند که من نیز خواستم، نگاهی به گوشه های این مصاحبه داشته باشم!
اودرجواب یکی ازسئوالات مجری سیمای ضدملی و دشمن آزادی میگوید:
"…سپاسگزارم که از من دعوت کردید تا گفتگویی داشته باشیم برای فهم ابعاد مختلف «کهکشان طلوع»، کهکشان بسیار زیبایی که همه ما شاهد آن بودیم و باعث افتخار ملی برای همه ما است… که امروز سالروز عملیات کبیر فروغ جاویدان است؛ این حماسه بزرگ و ملی و میهنی و عقیدتی که طبعاً خون جاودانه ـ فروغهایی که در چنین روزی، در این عملیات بزرگ شرکت داشتند و جان خودشان را فدای آزادی مردم ایران کردند، همان پایههایی بود که ما بر اساس آن حرکت کردیم و جلو آمدیم و این نسل است که امروز در کهکشانی که شاهد آن بودیم، به بار مینشیند. اینها خروش خون شهیدان است که برادرمان مسعود همیشه تکرار میکند که «ضامن پیروزی محتوم خلق ما بوده و هست و خواهد بود".
سالن بکار رفته، ماهیت شرکت کنندگان با انگیزه های متفاوت، ابعادی در گنجایش افتخار کردن برای باند رجوی نداشت، چه برسد باینکه افتخار ملی هم تلقی گردد!!
ماهیت وطن فروشانه وضد مردمی عملیات رسوای " فروغ جاویدان " هم که برهمه روشن است وکسی در اینجا که تبریز وشهر روشنفکری وتاریخی ایران باشد، ابدا دچار این توهم نیست که این جان باختگان راه شهوت وجنون رجوی، ارمغانی برای مردم داشته وبرعکس براین تصورند که درزمانی که مردم ایران دچار گرفتاری های عظیم ناشی از یک جنگ تحمیلی بودند، هیچ گروه مردمی حاضر نمیشد که یک جنگ ولو مقطعی وضعیف را برآنان تحمیل کند که شما کردید!!
آیا جمله ی " برادرمان مسعود همیشه تکرار میکند " درست است یا تکرار میکرد؟!
چرا این حرف را لااقل با یک پیام صوتی- تصویری برای حاضران این گردهم آیی تکرار نکرد؟
نه تنها ازاین مسئله خبری نبود، بلکه شاهزاده ی اطلاعاتی عربستان خبر مرگ او را داد وشما هاج واج نگاه کردید!!
دوباره:
"… تبریک میگویم به مردم ایران، به کسانی که دستاندرکار سازمان دادن، ساختن و بنا کردن و پیشبردن این گردهمایی بزرگ بودند. تبریک بگویم به خواهران و برادرانم در لیبرتی، همانهایی که ایستادگی و مقاومت آنها است که زیرساخت این پیروزیهای بزرگ است. پیروزییی که باعث خوشحالی همه دوستان مقاومت در داخل و خارج کشور بوده… ".
به مردم ایران تهمت ناروائی زده اید. آنها علیرغم تبلیغات کر کننده ی شما، ازاین خیمه شب بازی اطلاعی نیافتند که دردشان هم این نبود و اصولا نمیتوانستند ونمی خواستند کمکی به شوی سیاسی شما بکنند!
خواهران وبرادرانت هم درلیبرتی تبدیل به موجودات نباتی شده اند ومقاومت و… برایشان مقدور نیست ومعنی هم ندارد.
چشم آنها به موعد اعلام اسامی شان هست که به آلبانی اعزام شده و کمی عمیق تر به چرت زنی مشغول باشند!!
دوستان مقاومت شما هم ماهیتی روشن دارند وشادی آنها بمثابه ماتم مردم تحت سیطره ی قدرتمداران جهان است!
همچنین:
"… این که شما پرسیدید چه عواملی دستاندرکار بودند که باعث شد چنین گردهمایی بزرگی سازمان داده شود، باید بگویم که به نظر من پایهایترین، بنیادیترین و ریشهایترین عامل، مردم و ایستادگی و مقاومت آحاد این خلق در سراسر دنیا است…ما اول از همه مرهون مقاومتی هستیم که مردم ما بهخاطر آن قیمت پرداختند…".
تهمت دیگری برای مردم درراستای پر کردن صف های فاصله دار این گردهم آیی که این فاصله بعلت قلت حاضرین، سخت زیاد وتصنعی تر بود.
وعجیب تر اینکه:
"…البته همان موقع هم ذکر کردیم که امسال ـ سال 1395 ـ سال تعیین کنندهای است؛ اما نه بهطور خودبخودی! سال تعیینکنندهیی است، به شرط اینکه مردم و مقاومت ایران، با تلاش و کوشش خودشان، رژیمی را که بعد از سالها جنایت، در تمامی زمینهها به بنبست رسیده، در مقابلش بایستند و آن را به چالش بکشند. بنابراین در آن صورت، شرایط سال 95، شرایط بسیار زیبا و تعیینکننده علیه رژیم و به نفع مقاومت مردم ایران خواهد بود. در این گردهمایی، این اتفاق افتاد".
بلی سال 95 کمی تعیین کننده تر از سال های قبل است وآنهم نه طبق میل شما، بلکه ازنظر پا به فرار گذاشتن برده های بلند پایه تر رجوی با پاسپورت های قلابی که آخرین نمونه اش، عباس داوری، حیاتی، فرشته یگانه، زهره اخیانی و… بودند، سال تعیین کننده ای بود!
انصافا هم در سال 95 پای فرار خوبی داشتید همولایتی!
اگر شما پیروز بودید، این فرارها برای چه بوده است وزیبائی هایش ازچه قماشی؟!
آقای ابریشمچی، قصد پنهان کردن منابع مالی این گردهم آئی ها و ملاقات های مریم رجوی دارد وبازهم به مردم ایران تهمت می زند:
"… واقعیت قضیه را همه هموطنانمان میدانند که این یک حماسه استقلال بود که با کمکهای مالی هموطنانمان از داخل و سراسر جهان، هزینه این مراسم و گردهمایی را که طبعاً بسیار سنگین بود، تأمین کردند. این بُعد هم بسیار قابلتوجه است. به نظر من، این کار از ابعاد شگفتانگیز این مقاومت است ".
ما که در اینجا ودرداخل شهر تبریز که زادگاه شما هم بوده، جزو " همه ی هموطنان " میباشیم و سراغ کوچکی از کمک های این مردم نداریم!
بنابراین به اصل مطلب بچسب برادر!
برای عربستان، اسرائیل و…، تامین چنین هزینه هایی که سنگین هم ارزیابی اش کرده اید، زحمت و فشاری ندارد و ما بیشتر باین قسمت درست تر قضیه توجه داریم!!!
صابر
به غیر از موارد بحق شما که تن ایران و ایرانی را از این همه جنایت به لرزه در می آورد
نکته دیگر اینکه مریم قجر پلید و زن ستیز در تمام مراسم بزرگداشت 8 مارس طی این سالیان هیچوقت از زنان قهرمان ایران مثل خانم شیرین عبادی (برنده جایزه صلح نوبل) و یا خانم انوشه انصاری (اولین زن ایرانی که به فضا رفت) و یا زنان دانشمند ایرانی که الان در سراسر جهان جوایز علمی گرفتند و یا می گیرند حرف نمی زند و از آنها یاد نمی کند چرا که در وادی زن ستیزی و حسادت پلیدش چشم دیدن این عزیزان را ندارد.