به سالگرد تاسیس فرقه رجوی نزدیک می شویم فرقه ای که بعد از 51 سال اکنون به پایان راهش رسیده است. سازمانی که از ابتدای بنیادش روی فریبکاری و دروغ گویی و دارای ایدئولوژی التقاطی بود هرگز نمی توانست در جهت منافع مردم و کشورش گام بردارد.
نگاهی گذرا از ابتدای تاسیس این فرقه به ما نشان می دهد بنیانگذاران این فرقه از بینش عمیق و ایدئولوژی اسلامی برخوردار نبوده و سعی داشتند با بهره گیری از مارکسیسم شاید بتوانند به جایی برسند. بعد از اعدام بنیانگذاران و بدست گرفتن قدرت در راس هرم این سازمان توسط رجوی خیانت کار دیگر همه چیزهایی که زمانی در این فرقه ارزش بود از بین رفت.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، رجوی فریبکار از همان ابتدا سعی داشت چهره خودش را خوب جلوه داده تا شاید بتواند به قدرت برسد چرا که او تشنه قدرت بوده و حاضر هست در این مسیر به وطن فروشی و جاسوسی و خیانت و جنایتی تن بدهد.
شعار اصلی فرقه رجوی به اصطلاح مبارزه با امپریالیسم یا همان ببر کاغذی یعنی آمریکا بود. اگر اکنون به بررسی این شعار بپردازیم در خواهیم یافت که تمام هم و غم مریم قجر زن داعشی و تکفیری این است که حمایت چند نماینده از دور خارج شده آمریکایی را داشته باشد. دیگر از شعار به اصطلاح مبارزه با آمریکا خبری نیست. دیگر اثری از ترانه مجاهد به اصطلاح پر کینه سر کوچه کمینه برای آمریکائی ها خبری نیست هر چه هست وطن فروشی و جاسوسی علیه میهن.
با این شیادی رجوی حقه باز توانست تعداد زیادی را فریب داده و به کشتن بدهد و اکنون برای غلط کردم گویی نزد غرب و عوامل منطقه ای او حاضر است دامن پوشیده و صورتش را هم آرایش کند.
سئوال این است آن همه هارت و پورت ها سر داستان به اصطلاح مبارزه طلبی و جنگ مسلحانه و… چه شد؟
آیا این همه جوانان ایرانی را به کشتن دادن نهایت خط، فقط برای نزدیکی به چند سناتور از دور خارج شده غربی و تعریف و تمجید کردن از تو و زن سومت بوده است؟
شعار دادن و لجن پراکنی علیه گروه های به اصطلاح چپ مارکسیستی در نشست های اشرف چه بود که مرحوم رجوی همیشه این گروه ها را مسخره کرده و عنوان می نمود که آنان از بس عقب نشینی کردند به جای رفتن به میان توده ها سر از کنار رود سن فرانسه در آورده و پاچه ما را می گیرند. حال عقب نشینی شما و مریم را چه بنامیم؟پاچه گرفتن سران فرقه علیه نفرات جدا شده و هر فرد منتقدی را چه بگوئیم؟ این در مورد دیگران صادق است ولی لم دادن مریم و عوامل جنایت کار فرقه در کنار رود سن معنی عقب نشینی به دل بورژوازی نیست؟
اخراج فرقه رجوی از عراق به مراحل پایانی خود رسیده است حال باید سران فرقه رجوی جواب بدهند که این همه سال و ماندن در عراق و به کشتن دادن نفرات چه سودی داشته است؟ آیا نمی توانستند وارد این کار نشده و از ابتدا به عراق نمی آمدند و این گونه خوار و ذلیل اخراج نمی شدند؟ آیا این پایان داستان جنایت کاری فرقه رجوی نیست که سعی نمود به مدت نیم قرن با فریبکاری و نیرنگ و شیادی به قدرت و ثروت و شهوت رسیده و خودش را مطرح کند؟
به خوبی می توان دریافت وقتی سازمانی به درک درستی از شرایط جامعه و مردم کشورش نرسد دچار آنارشیسم شده و در نهایت به فروپاشی راه خواهد برد و شرایط کنونی فرقه رجوی هم این گونه است.
مرحوم رجوی فکر می کرد می تواند با تاسی از انقلابات دیگر و با فریبکاری به قدرت برسد ولی این گونه نشد و اکنون به نقطه ای فرقه رجوی رسیده است که باید منتظر فروپاشی وی در اروپا باشیم چرا که دیگر در کشور آلبانی نمی توان با نیرو پیر و پاتال مانند مناسبات اشرف و لیبرتی برخورد کرد و شیشه های آپارتمانها را با کاغذ پوشاند.
نفراتی که در مناسبات فرقه رجوی حضور دارند به لحاظ ذهنی به حدی مغز شویی شده که دیگر قدرت تصمیم گیری نداشته ولی شرایط کشور آلبانی و تماس با بیرون از مناسبات می تواند کمک کار نفرات فرقه باشد باید به این نکته هم اشاره نمود تاکنون تعداد زیادی در کشور آلبانی از مناسبات فرقه ای رجوی جدا شدند زیرا در این کشور همه افراد این سئوال به ذهنشان خواهد زد که این همه سال در عراق چه کار کردیم؟ وقتی در عراق در زمان صدام معدوم و با توجه به داشتن تعداد زیادی سلاح و ابزار جنگی نتوانستیم به سرنگونی دست پیدا کنیم در اروپا چه کار خواهیم کرد؟ آیا در اروپا با کار سیاسی و آویختن به مشتی تروریست در سوریه و عراق می تواند برای ما به اصطلاح سرنگونی به ارمغان بیاورد؟ چرا این همه سال عمرمان را در عراق تلف کردیم؟ چرا رجوی گور به گوری جواب سئوالات را نمی دهد؟
توهین کردن و مسخره کردن گروه های دیگر توسط مرحوم رجوی در مورد عقب نشینی اکنون گریبانگیر تشکیلاتش شده است باید منتظر ماند و دید که او چگونه با شیادی و حقه بازی خاص خود می تواند از این منجلاب خارج شود؟.
چیزی که از آینده فرقه رجوی پیش بینی می شود رهایی همه افراد گرفتار این فرقه و فروپاشی کامل تشکیلات مافیایی آن و خوار و ذلیل شدن رجوی هاست.
هادی شبانی