در حالی که پروپاگاندای مجاهدین خلق سعی بیهوده می کند که اخراج از عراق را " انتقال پیروزمندانه" بنامد، برخی حامیان غربیش از اساس درباره ی این گروه، اهداف و واقعیت درونی آن ناآگاه هستند.
برخی از این افراد چنان ناآگاه هستند که وقتی پروپاگاندای فرقه وادارشان می کند بیانیه ای درباره ی آن چه انتقال موفق همه ی ساکنان لیبرتی" می نامند، بنویسند، ان ها حتی نمی دانند ساکنان لیبرتی شامل چه کسانی می شود.
رهبر اقلیت دمکرات های خانه نمایندگان امریکا، خانم نانسی پلوسی در بیانیه کذایی خود به مناسبت پایان انتقال اعضای مجاهدین خلق به آلبانی، آخرین ساکنان لیبرتی را " آخرین خانواده ها" می نامد! او ادعا می کند که این جابجایی " آغاز فصلی تازه و امیدوارانه برای خانواده هایی را رقم می زند که رنج های خشونت و سرکوب را کشیده اند."
البته از نگاهی کنایه آمیزبه اظهارات خانم پلوسی، می توان به ایشان حق داد، چون خانواده ها در درون کمپ های مجاهدین از جمله اشرف، لیبرتی و اورسوردواز و دیگر کمپ های گروه، همواره تجربیات هولناک و تلخی را از سرگذرانده اند. در حقیقت، خانواده در فرقه مجاهدین خلق معنا و کاربردی ندارد. "خانواده "، خلاف ارزش های سازمانی – بخوانید کیش شخصیتی مسعود رجوی – است.
بنابه گزارش ها، اسناد و شواهد بی شمار، در فرقه ی رجوی، تجرد اجباری ست. بیش از سه دهه قبل، پس از انقلاب کذایی ایدئولوژیک مسعود رجوی همه ی اعضا را وادار به جدا شدن از همسرانشان کرده، از آن پس ازدواجی در سازمان رخ نداد – مگر ازدواج های مکرر و همزمان شخص مسعود رجوی با زنان عضو شورای رهبری سازمان. همچنین، همه ی کودکان از کمپ های مجاهدین خارج شدند و به بهانه های واهی به اروپا فرستاده شدند. در حال حاضر، درمناسبات سازمان مجاهدین خلق حتی اگر برخی اعضا با هم نسبت خواهر و برادری یا هر نسبت خانوادگی دیگری داشته باشند، به عمد در واحدهای متفاوت نگه داشته می شوند، به نحوی که نتوانند روزانه یکدیگر را ببینند. افراد یک خانواده بنا به شهادت اعضای جدا شده تنها یک یا دوبار در سال که معمولاً به هنگام جشن ها و مراسم دست جمعی سال نو می باشد، می توانند یکدیگر را به مدت کوتاه و تحت نظارت مسئولین ارشد ملاقات کنند. در نشست های خود انتقادی فرقه ای، مانند غسل هفتگی و عملیات جاری، فکر کردن به خانواده یکی گناه نابخشودنی تلقی می شود که اعضا به خاطر آن باید مورد انتقاد شدید از سوی خود و هم رده ها و مسوولینشان قرار بگیرند. این است مفهوم خانواده در فرقه ی رجوی.
خانم نانسی پلوسی، به عنوان یک سیاستمدار ارشد باید آگاهانه تر و با دقت بیشتر درباره ی واقعیت و ماهیت گروه ها و افراد تحت حمایتش برخورد کند. البته این بیانیه ی مضحک نخستین بار نیست که پرده از بی اطلاعی شدید خانم پلوسی درباره ی مجاهدین خلق بر می دارد. به نظر می رسد که پروپاگاندای فرقه ی رجوی درصدد است که فقط از نام ایشان سوء استفاده کند. در پیامی که پیش تر، رسانه های فرقه ی رجوی از خانم پلوسی منتشر کردند، مدعی شدند که ایشان به " گردهمایی بزرگ مقاومت" درود فرستاده و از فرقه حمایت کرده است. با این وجود متن پیام متناقض و کاملاً مغایر با سیاست های سازمان مجاهدین خلق به نظر می رسد چرا که خانم پلوسی در این پیام به تعهد امریکا به دیپلماسی و رابطه باایران تأکید میکند و " توافق اتمی با ایران را نشانه یک دوران جدید امنیت و ثبات در منطقه و سراسر جهان" می داند. حال آن که توافق هسته ای همواره یکی از دلایل اصلی مخالفت مجاهدین خلق با آن چه مدارا با نظام جمهوری اسلامی می خواند، بوده است.
به هر روی، خانم پلوسی و دیگر سیاست مداران ناآگاه، گمراه یا ساده لوح ممکن است فکر کنند که گرفتن مبالغ هنگفت از فرقه رجوی برای ده دقیقه صحبت در حمایت از آن یا نوشتن یک پیام تبریک درباره ی " انتقال پیروزمندانه"، آن ها را کفایت میکند، اما باید درباره ی آن چه می گویند یا می نویسند مراقب و هوشیار باشند. گاهی حقیقت چنان روشن است که ممکن است فرد با پنهان شدن پشت پروپاگانداها احمق به نظر برسد.(چنانکه حتی خود فرقه ی رجوی هم تاکنون ادعا نکرده است که درون کمپ لیبرتی خانواده های مجاهدین خلق ساکن بوده اند)
حقیقت محض، خانواده هایی هستند که سالهاست رنج فقدان و هجران عزیزان خود را به جان خریده اند و علیرغم تلاش های بسیار موفق به دیدار عزیزانشان در فضایی آزاد و دمکراتیک، نشده اند.
مزدا پارسی