بقرار اطلاع محمد علی جابرزاده ازعوامل دست اول سرکوب اعضای ناراضی در مقرهای فرقه رجوی خاصه دراسارتگاه مضمحل شده اشرف درمقطع بحث موسوم به "طعمه " در آغازین دهه 1380 ؛ ظهرشنبه مورخه 23 بهمن ماه 1395 در اثر ابتلاء به یک دوجین بیماریهای لاعلاج قلب و کبد و ریه و روده و دیابت و فشارخون فوق بالاو اعصاب و روان وافسردگی مزمن و… دارفانی را به جانب دارباقی عدالت ومواخذه وحسابدهی روزمحشردرکنارمراد خویش "مسعود " سنگینبال وبا پرونده کلفت جنایت وخیانت کوچ کرد!
متعاقب مرگ جابرزاده مصیبتی بزرگ وجانکاه مریم قجررا دربرگرفت وزودی عناصر بی هویت جیره ومواجب بگیرخود در شورای دست سازملی مقاومت را گردهم آورد تا راه و چاره ای بیندیشند!
مطابق خبردریافتی ازجلسه اورسوراواز به محوریت مریم قجرصورت مساله بقرار زیر روی تابلو نوشته شد:
درگذشت برادرقاسم (محمدعلی جابززاده) را چگونه علنی وانعکاس بدهیم؟
نظر به اینکه تاکنون درگذشت مرحوم مسعود را علنی نکردیم / نظر به اینکه برادر قاسم از یاران صدیق و قدیم "برادرمسعود " بودند:
الف: آیا صلاح هست که درگذشت برادرقاسم به مسعود هم تسلیت گفته شود؟
ب: آیا فرصت خوبی نیست که قایم موشک بازی مرگ مسعود را به کناری بگذاریم ودراین وانفسا به مسعود تسلیت نگوییم واینگونه خبردرگذشت مرگ مسعود را هم رسمی کنیم یا اینکه درست اینستکه کماکان مرگ مسعود مشکوک باقی بماند وبه ایشان هم تسلیت بگوییم و وانمود بکنیم که ایشان هنوززنده ودرقید حیات هستند!
خلاصه جلسه به هیاهو کشیده شد وهریک ازمفت خوران مزدبگیر به فرضیه ای رای دادند. دراین وانفسا مهدی سامع قبل ازاینکه نظر خود و همسر و یگانه فرزندش که تمامیت سازمان چریکهای فدایی خلق ایران را تشکیل میدهد ونمایندگی میکند را بدهد به طرح سوال جنجالی پرداخت وازرئیس جلسه مریم قجر پرسید: میخواهم بدانم که چرا آقای منوچهر هزارخانی دراین جلسه غائب هستند درحالیکه دستمزد وحقوق ماهانه ایشان چند برابر حقوق من و سایر رفقایم هست!؟
مریم قجردر پاسخ به این سوال مساله ساز خودش را به موش مردگی زد و با زیرکی خاصی ته جلسه را بست وگفت " فکرمیکنم کماکان ما باید دوپهلووکش دارحول مرگ مسعود تنظیم کنیم ولازم است که خودم وچندتای دیگرتان درضمن اعلامیه مان درخصوص مرگ برادرقاسم به " مسعود " تسلیت بگوییم وچندتای دیگرتان هم اصلا اشاره ای به مسعود نکنید تا اینگونه موضوع مرگ مسعود عجالتا درابهام باقی بماند تا ببینیم دریک مقطع وسرفصل دیگرچه خاکی روی سرمان بریزیم.
با اندک حاشیه ای که جلسه متعاقب موضع گیری مریم قجرداشت جملگی کوتاه آمدند وبرای مصرف شام ودریافت حق الزحمه حضور در جلسه به سالن ضیافت شام رفتند.
حال چنانچه مخاطبانم به سایت موسوم به همبستگی رجویها مراجعه داشته باشند خواهند دید که درپیامهای تسلیت حول مرگ برادرقاسم شماری از جمله مریم قجر- مهدی سامع – فرشته ورحمان کریمی – مسلم اسکندرفیلابی وهمسرش مهین مشکین فام وبهروزطاهرزاده به مسعود تسلیت گفتند وشماری دیگرازجمله بهرام مودت وهمسر- یزدان حاج حمزه – حسین فرشید-منوچهر ارسطوپور – نصرالله اسماعیلزاده – حسین جهانسوز- زهره ساعتچی- حسین سعیدیان- نسرین سیفی – فلور صدودی ـ حمید عظیمی – محمد ناهید و منشور وارسته نیز طی پیامهایی درگذشت برادرقاسم را به مسعود تسلیت نگفتند.
درضمن مریم قجر درخاتمه شام خوری مجددا درجمع شام خوران حاضرشد وضمن تقدیروتشکرازحضورشان درجلسه گفتند " آنهایی که درجلسه شرکت نداشتند من کارشان دارم وبعنوان تنبیه ازحقوق ماهانه شان کم خواهم کرد وبه شماها بیشترتوجه خواهم نمودکه ناگهان سالن شام خوری با هورا کشیدن حضار به هم ریخت طوریکه مریم قجرازکوره دررفت ولبانش را گازگرفت که بابا انگاری برادرقاسم مرده است و چه شده است شماها را که با افزایش حقوق ازخود بیخود شدید!
پوراحمد