درماندگی فرقه رجوی در برابر افشاگری جداشدگان

اخیراٌ دستگاه تبلیغاتی فرقه رجوی برنامه ای علیه چند تن از جدا شدگان از این فرقه در استان مازندران و منجمله اینجانب پخش نمود. سران فرقه رجوی طبق رویه همیشگی خود به جای پاسخ به مسائل مطرح شده از سوی ما، دو تن از اعضای فرقه که اهل مازندران هستند را به صحنه آوردند تا از زبان آنها علیه جداشدگان تهمت ها و افترائاتی را بیان کنند. در این رابطه ذکر چند نکته را ضروری می بینم.
1- اطمینان دارم این دو نفر بدلیل فشار و تحت القائات و مغزشویی های تشکیلاتی ناچار و وادار به شرکت در این خیمه شب بازی ها شده اند. بنابراین باور دارم که اگر آنها در معرض اطلاعات درست قرار می گرفتند و اگر این امکان بود که به اختیار خودشان تصمیم بگیرند، هرگز چنین رفتاری از آنان سر نمی زد.
2- امیدوارم که این دو نفر و بقیه کسانی که گرفتار این فرقه هستند هر چه زودتر از اسارت فرقه ای که دشمن مِهر و محبت و مروّج کینه و کشتار است رها شده و زندگی درخور شأن یک انسان را آغاز کرده و خانواده های شان را خوشحال نمایند.
3- مشخص شد که افشاگری های ما علیه مناسبات فرقه تروریستی رجوی به خال خورده و سران فرقه را وادار به واکنش نموده است. آنچه که من از مناسبات فرقه رجوی گفته ام عین حقیقت بود و همان حرف‌هایی است که جداشدگان پیش از من و یا بعد از من آن را بیان می کنند.
4- این که گفته ها و نوشته های تمام جدا شدگان اعم از آنانی که در ایران زندگی می کنند یا آنانی که در خارج از ایران در حال زندگی هستند و برخی از آنها هنوز مخالف جمهوری اسلامی می باشند، درباره مناسبات فرقه رجوی دارای یک محتوا است و تماماٌ بر این موضوع تاکید دارند که در این مناسبات اعضاء را از دنیای بیرون از فرقه قطع و به ابزاری برای اهداف رجوی تبدیل می کنند و ارزشی بیش از یک ابزار برای آنها قائل نیستد. بیانگر این واقعیت است که این حرف ها نمی تواند دروغ و غیر واقعی باشد.
برخی از حرف های مشترک جدا شدگان این ها هستند:
– در فرقه تروریستی رجوی آزادی وجود ندارد و اعضاء امکان دسترسی به وسایل ارتباطی و وسایل ارتباط جمعی را ندارند مگر در شرایط خاص و برای اهداف فرقه و به صورت بسیار محدود.
– از نظر رجوی ها، خانواده "کانون فساد" است و به همین دلیل ازدواج در این فرقه حرام بوده و کسانی هم که قبل از پیوستن به این فرقه متأهل بوده اند مجبور به طلاق همسران خود شده اند. رجوی ها فرزندان را از پدران و مادران شان جدا کردند تا هیچ اثری از خانواده در فرقه آنها وجود نداشته باشد.
– در این فرقه به اعضا اجازه فکر کردن و تصمیم گیری نمی دهند. آنها افراد را مغزشویی کرده و این گونه القاء می کنند که «عضوی با ارزش تر و جلوتر است که بیشتر از دیگران خود را به رجوی بسپارد و بدون هیچ سوال و جوابی، فرامین رجوی ها و سران فرقه را اجرا کند»
– در این فرقه به اعضاء اجازه جدا شدن از فرقه داده نمی شود و خروج از فرقه برای سالیان ممنوع اعلام شد. در صورتی که چنین درخواستی از سوی هر یک از اعضاء مطرح شود به او لقب خائن داده شده و با او به شدت برخورد می‌شود.
و…
5- بسیاری از جدا شدگان و خانواده های اعضای گرفتار در فرقه تروریستی رجوی، در حد وسع خود، در کنار زندگی و کار روزمره، برای رهایی افراد گرفتار در این فرقه تلاش کرده و با افشاگری های شان پرده از مناسبات این فرقه بر می دارند. محور وجودی انجمن نجات، جداشدگان و خانواده های اعضای گرفتار میباشد. این انجمن تشکلی است که در داخل ایران ظرف این کار را مهیا نموده است. بنابراین همراهی با آن بزرگترین کمک به اعضای گرفتار در فرقه تروریستی رجوی و خانواده های آنان است.
6- من نه عضو سپاه پاسداران و نه نیروی قدس آن و نه عضو وزارت اطلاعات می باشم. این اوج فلاکت رجوی هاست که چون جوابی برای افشاگری های ما جدا شدگان (اعم از اینکه در داخل کشور بوده و یا در خارج از ایران باشیم) نداشته و این افشاگری ها را به مثابه افتادن پرده از روی چهره خود و مانعی برای ادامه فریبکاری های شان می بینید، به چنین دروغ هایی متوسل می شوند.
7- با اطلاعاتی که در این برنامه ارائه گردید متوجه شدم که فرقه رجوی در ایران و بخصوص در بین مردم مازندران هیچ پایگاهی ندارد. مثال نمی آوردم تا آنها کماکان در بی خبری بمانند و دست شان با دادن اطلاعات و اخبار دروغ برای مردم بیشتر رو شود.
8- سران فرقه رجوی آن قدر از آگاهی اعضاء می ترسند که حتی به دو نفری که برای این خیمه شب بازی آورده بودند اجازه دسترسی به تلویزیون یا فضای مجازی و اطلاعات درست را ندادند تا مبادا آنها از این طریق به چیزهایی که نباید دسترسی داشته و نسبت به چیزهایی که نباید آگاه شوند. سران فرقه مطالبی را به صورت نوشته و دیکته شده در اختیار این دو نفر گذاشتند تا آنان طوطی وار آن را تکرار کنند. برای نمونه فقط به دو مورد اشاره می کنم:
مورد اول این که به این دو نفر اجازه دیدن مستند پایانی بر پایان را ندادند تا لااقل صحبت های آنان درباره این مستند دقیق باشد. آنها در حالی ادعای شرکت آقایان شبانی و اسکاردی در این مستند را داشتند که این دو در این مستند نبوده اند. علت این اشتباه فاحش همانطور که تمام جداشدگان گفتند این است اعضای فرقه امکان دسترسی آزادنه به وسایل ارتباط جمعی را نداشته و آنچنان از اطلاعات داخل ایران بی‌اطلاع هستند که اگر از بسیاری از آنها بپرسید علی دایی کیست؟ نمی توانند جواب درستی بدهند چرا که دیدن تلویزیون ممنوع است. این دو تن نیز هرگز این مستند را ندیده اند و صحبت هایی که پشت دوربین می کنند تنها بر اساس نوشته هایی است که سران فرقه به دست شان می دهند و آنها نیز باید بدون سوال و جواب آنها را رو خوانی کنند.
مورد دوم صحبتهای مجری برنامه بود که او هم طوطی وار مطالبی که دیکته شده بود را بیان می کرد. مثلاٌ گفت: «در شرایطی که ایران در باتلاق سرنگونی افتاده!!! و از طرفی دست شان [جمهورس اسلامی] از حمله و هجوم و کشتار مجاهدین و موشکباران و عملیات تروریستی کوتاه شده بیشتر از همیشه به اهرم های کهنه و ترفندهای لو رفته رو آورده و گماشته های اطلاعات در رسانه های مختلف جایگزین جنایتکاران شدند.»
منظور از شرایط در این متن، شرایط پس از اخراج نفرات فرقه از عراق و حضورشان در آلبانی است و حرف شان این است که جمهوری اسلامی بعد از این شرایط به فکر استفاده از جداشدگان افتاده است.
اما نه مجری و نه دو نفری که در این نمایش شرکت داشتند به این نکته توجه نکردند که اگر این موضوع درست است پس مطالبی که در این برنامه علیه جدا شدگان گفته می شود چه ارتباطی به این موضوع دارد؟ چرا که این مطالب اساساٌ مربوط به سال ها  قبل از اخراج فرقه از عراق است و نه پس از آن!!!
اما هیهات که در این فرقه فکر کردن جرم است و با فرد خاطی برخورد می شود. مریم قجر در اولین نشست عمومی که پس از بازگشتش از فرانسه در سال 1376 در مقر باقرزاده برگزار کرده بود، به صراحت در این باره گفت: "به فرماندهان تان دستور دادم تا زمان «در اختیار خود» شما را به یکی دو ساعت در هفته تقلیل بدهند (قبلاٌ از ساعت 5 عصر پنجشنبه تا صبح جمعه افراد برای انجام کارهای فردی مثل استحمام و لباسشویی و… وقت شان آزاد بودکه به آن در اختیار خود می گفتند). به آنها گفتم آنقدر از شما کار بکشند که شب مثل جنازه بیافتید و فرصت فکر کردن نداشته باشید. چون هر فکری که شما می کنید ضد انقلابی است و شما ر ازا انقلاب و مسعود دور می‌کند»!!!
صالحی