در هر دوره که در ایران انتخابات برگزار می گردد، فرقه رجوی با سوار شدن روی مسائل مورد اختلاف طرفین که آن هم بیشتر سلیقه ای می باشد یکی از کاندیداها را به شدت زیر ضرب می برد، به عنوان مثال در انتخابات سال 72 مرحوم هاشمی رفسنجانی را با کلمه زوج متضاد رهبری خطاب می کردند و یا در جریان انتخابات به خاتمی او را اصلاح طلب و دوم خردادی و ضد ولایت فقیه و اینکه او با پنبه سر فرقه رجوی را خواهد برید و اینکه نهایتاً خاتمی توسط جناح حاکم یعنی بسیج و سپاه حذف فیزیکی خواهد شد و از این جور کشکیات زیاد مطرح می کردند نمونه دیگر در مورد انتخابات سال 88 به یکباره از کروبی و موسوی حمایت نموده و با شعار ما همه با هم هستیم قصد این را داشتند که آنها را به مانند بنی صدر با خودشان همراه کنند و دیدیم که هیچ طرفی نبستند حال در این دوره هم سعی می کنند با تخریب آقای روحانی و قرار دادن وی در مقابل آقای رئیسی به اصطلاح بخواهند از آب گل آلود انتخابات برای خودشان ماهی تازه بگیرند همواره طی این سالیان بعد از انقلاب اسلامی فرقه رجوی شاخص زندگی در شکاف را انتخاب کرده و هیچگاه از این اهداف خود سودی نبردند بلکه به مانند انتخابات سال 76 سر موضوع انتخاب خاتمی که گفته بودند خاتمی انتخاب نمی شود و اگر هم انتخاب بشود توسط جناح حاکم حذف فیزیکی خواهد شد و همگان دیدند که نه تنها این گونه نشد بلکه 180 درصد برعکس خاتمی انتخاب و تا پایان دوره 4 ساله خود باقی مانده بود و طبعات این انتخابات در درون فرقه با توجه به تحلیل کشکی رجوی جریان خاتمی زدگی در مناسبات فرقه پدید آمد که موجب ریزش سراسری در داخل مناسبات شده بود رجوی برای جمع و جور کردن این موضوع خودش وارد قضیه شد و با برگزاری نشست های موسوم به طعمه در قرارگاه باقرزاده به مدت شش ماه همه اعضا را زیر ضرب گرفت و برخورد مشت آهنین و حتی برخورد فیزیکی با اعضا را تشدید کرد و اعضا را وادار به ماندن در مناسبات کرد نتیجه اینکه رجوی ها همواره سر انتخابات و یا هر موضوع دیگر تمام تلاش خودشان را برای مخدوش کردن فضا را داشتند و این بار هم قصد چنین کاری را دارند زهی خیال باطل که نه تجربه و نه آگاهی طرف مقابل نسبت به شرایط به آنان اجازه رسیدن به نیات شوم خود را نخواهند داد و باز هم به مانند گذشته حتماً در تشکیلات چیزی به نام روحانی زدگی پیش خواهد آمد از آنجایی که مرحوم رجوی حضور ندارد در نتیجه مریم قجر بانوی فرقه سرافکنده به سرعت خود را باید به تیرانا رسانده تا بتواند این بار نیز به مانند جریان سال 76 و 80 نشست های طعمه دیگری را در تیرانا برگزار کند تا بتواند ریزش این بار را که صدها بار بیشتر از سال 80 در اشرف خواهد بود جمع و جور کند ولی هیهات آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. چرا که تیرانا اشرف نیست و فضا برای اعضا کاملاً باز و نقطه انتخاب آنان دقیق تر خواهد بود.
عبدالله افغان