هذیان گویی های فرقه ی رجوی سر باز ایستادن ندارد و باید هم اینطور میشد!
آنها به توصیه های ما که تا حضور مردم درپای صندوق های رای – که بنا به پیش بینی ما که درداخل آنهازندگی کنیم میباست حماسه ساز باشد – عجالتا حرفی نزنند تا سرسنگین تر بمانند توجه نکرده ودرطبل آشوب وشورش کوبیدند!
برای گرم نگهداشتن تنور این جنجال که ازابتدا گفته بودیم فارغ از هرگونه فایده ی سیاسی و… برای گروه رجویه بود، باند رجوی دروغ گفت وبدی این کار- دروغ گفتن- این است که باید درتوجیه آن دروغ های بیشتر وبازهم بیشتری گفته شود!!
درهر صورت، روز انتخابات مانند هرپدیده ی دیگری ازگرد راه رسید وشرکت بی نظیر مردم هوشمند ایران دراین انتخابات (هم ریاست جمهوری وهم شوراهای محلی) نشان داد که درخواست های رجوی ها چقدر بی اهمیت وتوقعاتشان از " خلق قهرمان " تا چه میزان پوچ بوده است!
آنها مجبور شدند که ضمن به تن مالیدن پیه این شکست استراتژیک خود، بازهم دروغ بگویند و بازهم خواهند گفت واین رشته سر درازی خواهد داشت ظاهرا!
درادامه ی این دروغگویی وخود فریبی های بی انتها، منصور امان نامی درنوشته اش با نام " بازنده بُزُرگ انتخابات " چنین نوشته است:
" رژیم جمهوری اسلامی با همه جناحها و دسته بندیهای آن بازنده بُزُرگ نمایش انتخابات است، زیرا جُنبش اجتماعی از ارومیه تا اهواز، از مشهد تا کرمان و از تهران تا همدان و هر گوشه دیگر کشور که فُرصت انتخابات در اختیارش گذاشت، سرکش و خروشان سر برآورد و پتانسیل عظیم جبهه سرنگونی را به رُخ حاکمیت کشید. جوانان، زنان و مردانی که خیابانها، کوچه ها و ورزشگاه ها و استادیومها را به تسخیر خود درآوردند…".
ملاحظه می فرمایید!!
جوانان رای داده وخوشحال ازاین پیروزی شان، دموستراسیون های بزرگ و مسرت آوری درشهرهای بزرگ برپا کرده و ساعت های متمادی به پایکوبی وسرود خوانی پرداختند ورجویست، نام این کارناوال های عظیم شادی را چیزی شبیه به تسخیر درآوردن مراکز نظامی وامنیتی حقنه میکنند!
کارناوال های عظیم شادی وسرور که اگر دردیگر کشورها روی میداد، چه بسا که به تلفات انسانی منجر میشد که به یمن غلبه ی عقلانیت درمردم ایران، حادثه ی قابل ذکری درکار نبود!
گفتند که کوچه ها وخیابان ها به تسخیر مردم درآمد که معنی اش این است قبلا این کوچه ها در تسخیر اشغالگر خارجی بود!!!
هذیان گویی واستیصال باند رجوی را ملاحظه میکنید؟؟!!
فرید