برای آزادی افراد، فقط یک راه وجود دارد و آن جداسازی لایه ای است که مسئولان بر سر نفرات کنترل نداشته باشد، شرایط ما در آن زمان با شرایط امروز نفرات باقی مانده فرق دارد زمان ما در آن شرایط درب اشرف بسته برای خروج و باز برای ورودی به روی نفرات بود که از طریق کاریابی فریب داده بودند ومی گفتند جوانان ایرانی نسل سوم انقلاب برای مبارزه به ارتش آزادی می پیوندند!!
حقیقت این است که جوانان مبارزوانقلابی؟! نسل سوم که به ارتش آزادی بخش پیوستند برای کار به اروپا آمده بودند که سازمان فریب داده وقانع شان کرده بود که سه ماه درکمپ اشرف باشند تا پناهندگی ازیکی از کشورها گرفته وبدانجا منتقل تان کنیم!
درآن زمان برای جدا شدن باید 4 سال دراشرف زندانی می شدی تا اطلاعات ات به گفته آنها می سوخت وبعداً به مخابرات عراق می دادند که این جدا شده 9سال زندان ابوغریب راتجربه بکند!
ولی درآلبانی این شرایط فرق کرده و زندانی وجود ندارد با این تفاوت که درآن کشور نیاز مالی نفرات توسط سازمان تامین می شود وازجبر اقتصادی بوجود آمده، سازمان کمال سوء استفاده را میکند!!
اگرچه سازمان ورهبری کننده آن تلاش کردند که خروج از کمپ اشرف ولیبرتی را یک پیروزی قلمداد کنند ولی این خروج یک شکست بزرگ درتاریخ این سازمان می باشد چرا که ظرف استراتژی خود (عراق) را از دست داد ودیگر ادعای بزرگترین اپوزیسیون بودن را هم نمیتواند بکند!
می توان فهمید که بعداز خروج از کمپ اشرف، یک بحران درونی بین هواداران ونیروهای وابسته خارج نشین پیش آمده که برای رفع آن، خانم رئیس جمهور مهدی ابریشمچی را به صحنه فرستاده بود که توفیقی دراین کار نداشت وحتی رفتن خودش وبردن جان مک کین ها بر بالای سر این نیروهای درحال اهتزار هم افاقه ننمود!!
درجریان شعار "هزاراشرف می سازیم "، چیزی جزازدست دادن یک اشرف بدست نیآورد وبدتر اینکه روابط نامشروع خود با عربستان را هم علنی تر کرده ونفرت مردم ایران را هرچه بیشتر برعلیه خود متوجه ساخت!!
اگرشعار وجود ارتش آزادیبخش در کنار مرزهای ایران کمی معنا داشت، امروز این شعار به چیز آنچنان مسخره ای تبدیل شده که خنده ی مرغ بریان را هم درمیآورد!!!
این فرقه اگر چه امروز می گوید ما پیروز هستیم ودرآلبانی راه سرنگونی را ادامه میدهیم اما هرانسان عاقلی میداند که تکرار این شعار کشک است!!
مریم دراین 5 ماه درآلبانی سه پایگاه جدا از هم را شکل داده است که یکی ازآنها برای نفرات قدیمی هست: " برادران انقلاب کرده ورهبران امروز"!! که تلاش میشود که از آنها برای فعال نگه داشتن نفرات استفاده کنند.
پایگاه دوم برای لایه دوم است وآنرا به این تاز گی ها تشکیلات آهنی هزار اشرف نام گذاری کردند. پایگاه سوم ازآن افرادی هست که دوست ندارند درتشکیلات باشند وتنها بخاطر وابستگی مالی درکنار آنها هستند. این نفرات موقع جدا شدن می گویند ما به عنوان هوادار می خواهیم باشیم که اگر سازمان ملل بتواند این وابستگی مالی آنها را رفع کند، حدود 400 نفر باید درمرحله اول درکمپ های UN جا بدهد وبه کلی ازسازمان جدایشان کند!
مریم رجوی دراین چند ماه تلاش کرد از آن نفرات واقعاً به عنوان هوادار استفاده کند ودرهمایشی که با لابی های خود در آلبانی داشت، این نفرات را آورد. اما روی نفرات تاثیر نگذاشت واین باعث شد درافشاگری های خودشان بگویند که مزدوران با دادن وعده از طرف سفارت و… میخواهند نفرات را به ایران ببرند. اما خانم رجوی این را نمی گوید که این نفرات حق زندگی دریکی از کشور ها را دارند ومی باید راه آن ها را باز می گذاشت اما به خاطر هوس بازی ها و قدرت طلبی های فزون ازحد خود وشوهر مرحوم اش، ابدا به این راه حل گردن نمیگذارد.
سیروس غضنفری