با حضور آقای ابراهیم خدابنده مدیر عامل محترم انجمن نجات و خانم زهرا سادات میرباقری
روز چهارشنبه مورخ ۲۵ مرداد ماه سال جاری جمعی از خانواده های اعضای تحت اسارت فرقه رجوی در استان یزد با آقای ابراهیم خدابنده مدیرعامل انجمن نجات ایران در یکی از خانه های سنتی یزد در بافت تاریخی این شهر دیدار کردند.
درابتدای جلسه آقای یغمایی مسئول انجمن نجات مرکز یزد، ضمن خوش آمد گویی به خانواده ها و میهمانان از اینکه دعوت انجمن را اجابت نموده ودراین همایش شرکت کرده اند تشکر کرد و به بیان خلاصه ای از فعالیت دفتر انجمن نجات یزد پرداخت.
پس از آن آقای ابراهیم خدابنده نسبت به معرفی خانم زهرا سادات میرباقری عضو شورای رهبری فرقه و آقای عباس محمد پور که در آلبانی ازفرقه جداشده و به وطن بازگشته است پرداخت.
پس از معرفی میهمانان آقای خدابنده در آغاز سخنان خویش نسبت به شرایط حال و حاضر فرقه بعد از انتقال به آلبانی پرداخت و اظهار داشت که:
بیش از یکسال از خروج آخرین دسته از اعضای فرقه از عراق به کشور آلبانی میگذرد.
سران فرقه طی این سالیان با سنگ اندازی واختلال در روند انتقال اعضا که توسط کمیساریای ملل درهماهنگی با دولت عراق ونمایندگان دولت امریکا مدیریت می شد تلاش نمود که اعضا را درعراق نگه دارد.
بدنبال شلیک موشک وخمپاره دولت عراق برای تضمین سلامتی اعضا خواهان خروج آنها از عراق گردید درنهایت برغم مخالفت های سران سازمان که طی این مدت بیشترین سواستفاده ها را از ریخته شدن خون اعضا میکردند. پروسه خروج اعضا از عراق به آلبانی به اتمام رسید. سرکردگان این فرقه که احتمال جدایی اعضا بخصوص با توجه به شرایط جدید و بازتر شدن فضا در وحشت بودند از همان ابتدا و قبل از خروج از عراق تعهد نامه ای از یکایک اعضا گرفتند که درآن وکالت مسائل حقوقی ؛ اداری وامورپناهندگی را به سازمان واگذارکرده بودند. درحال حاضر حتی مستمری اعضای جدا شده هم توسط این سازمان پرداخت میشود وبا سواستفاده از تعهد نامه هرتماس تلفنی اعضا با خانواده هایشان را رابطه با وزارت اطلاعات تلقی نمود واقدام به قطع مستمری پناهنگی آنها می نماید.
ایشان در ادامه اظهار داشت:
دامنه توطئه های سران فرقه فقط به همین موارد خلاصه نمی شود آنها با پاپوش درست کردن برای اعضای فعال جدا شده ودرست کردن پرونده های امنیتی و زدن اتهام جاسوسی به آنها درچند مورد مقدمات دستگیری آنها توسط نیروهای امنیتی آلبانی را فراهم نمودند ویا دریک مورد مشابه دیگر یکی از پدران که برای دیدار با دخترجدا شده اش به آلبانی آمده بود را بعنوان جاسوس وزارت اطلاعات به نیروهای امنیتی معرفی که منجربه دستگیری کوتاه مدت وی درفرودگاه شد.
با وجود تمامی این دسیسه ها وفشارهای روحی و روانی اعضای جدا شده دست از افشاگری و فعالیت برنداشته و همچنان بدنبال آزادی دوستان خود هستند.
آقای خدابنده تاکید کرد به گفته دوستانی که جدیدا آزاد شده اند موج مخالفت و نارضایتی دربین اعضا نسبت به عملکردهای رهبران فرقه ادامه دارد.
درجریان اقامت ۵ ماهه مریم رجوی چندین بارجلسه او توسط اعضای ناراضی متشنج و برهم خورد. اعضا نسبت به رابطه سازمان با عناصرامریکایی که ماهیت ضد مردمی آنها روشن است بشدت سرخورده هستند به هر نحوی اعتراض خود را بیان میکنند. مریم رجوی درمقابله با این اعتراضات با لحن تهدید آمیزی گفته آلبانی عراق نیست اینجا ملک امریکاست.
نقش خانواده ها درفروپاشی این فرقه وآزادی
سران فرقه بشدت از خانواده ها وحشت دارند وتلاش میکنند نگذارند پای آنها به آلبانی باز شود.
خانواده های استان یزد که عزیزانشان در کشور آلبانی گرفتار فرقه رجوی هستند طی نشستی صمیمی با آقای ابراهیم خدابنده دبیر انجمن نجات پیرامون آخرین وضعیت افراد تحت اسارت فرقه رجوی در آلبانی به بحث و گفتگو پرداختند.
آقای خدابنده در ابتدا با تشکر از حضور خانواده هایی که عزیزانشان در فرقه رجوی سالیان درازی گرفتارند به نقش تعیین کننده و پر رنگ خانواده ها در متلاشی شدن فرقه و ریزش نیروها اشاره کرد و در ادامه روند شکل گیری حضور خانواده ها در آمدن به اشرف بعداز سقوط صدام را تشریح کرد، وی اظهار داشت رجوی با این استدلال که با آمدن خانواده ها ما آنها را جذب می کنیم که در اشرف بمانند و هم چنین ابزار تبلیغات و کسب خبر برای ما در داخل ایران شوند ولی بعد دید داستان بر عکس شد نه تنها او نتوانست کسی را جذب کند بلکه این افراد در اشرف بودند که جذب خانواده ها شدند و نیروهای فرقه رجوی شروع به جدا شدن از فرقه کردند بطوریکه رجوی مجبور شد دیگر اجازه دیدار به خانواده ها را ندهد و حتی علیه خانواده ها کتاب بنویسد و خانواده ها را الدنگ خطاب کند.
مورد دیگر که باعث جدا شدن افراد از فرقه رجوی شد، تیف(کمپ پناهنده گی که توسط امریکا در کنار اشرف برای کسانیکه از سازمان قصد جدا شدن داشتن ایجاد کرده بود) بود این کمپ پناهنده گی روزنه امیدی شده بود برای افرادیکه قصد جدا شدن داشتند و روزی نبود که از اشرف فرار نکنند و خود را به تیف نرسانند و این باعث شد که رجوی به کمک لابی خودش در ارتش امریکا تیف را تعطیل کند و افراد را مجبور کرد به کردستان عراق بروند.
همانطوریکه دیدید حضور و تلاش شما خانواده ها در مقابل اشرف که با یک تحصن آغاز شد باعث شد رجوی به سختی مجبور شود اشرف را ترک کند چون اشرف ظرف استراتژیک و ایدئولوژیک رجوی بود. رجوی می دانست که ترک اشرف نقطه آغاز پایان فرقه اش است و هیچ مکانی مانند اشرف پیدا نخواهد شد. اصلی ترین شرط رجوی برای ترک اشرف این بود که خانواده ها دیگر در مقابل لیبرتی حضور نداشته باشند.
وقتی من با بعضی از جدا شده ها در البانی صحبت کردم می گفتند نقطه شروع جدا شدن آنها در اشرف موقعی که خانواده ها با بلندگوها پیام می دادند بوده. وقتی صدای خانواده هارا می شنیدند در درونشان چیزی شروع به تغییر می کرده. ولی هنوز جرات اینکه تصمیم به جدا شدن بگیرند را نداشتند. یعنی صدای خانواده یک امیدی در آنها ایجاد کرده بود که کسی هست تا از آنها حمایت کند.
آقای خدابنده دبیر انجمن نجات اظهار داشت خانواده ها ستون و پایه اصلی انجمن نجات می باشند زیرا بدون کمک و همکاری شما خانواده ها این نتیجه حاصل نمی شد.
ایجاد و ترویج فضای بی اعتمادی بین افراد جدا شده در آلبانی
سازمان بعد از جداشدن افراد دست از سرشان برنداشته و همچنان تلاش می کند تا فضای بی اعتمادی را برای آنها فراهم سازد طوریکه همه نسبت به هم شک و تردید داشته باشند. اما سازمان با گماردن جاسوسان خود در بین افراد جداشده و محل تردد آنها پی به این کار برد و حقوق آن دسته از عزیزان را قطع کرد. پیشنهاد فرقه به کسانی که حقوقشان قطع شده این است که علیه چند نفر مطلب نوشته و بدگویی کنند تا شاید حقوقشان دوباره ابقا شود! با این کار فضای تنش بین برخی از جداشدگان در آلبانی بوجود آمده است. سایت انجمن نجات و خانواده بنیاد سحر ضمن تذکر فراوان به اعضای جداشده در آلبانی هشدار می دهد تا گول ترفندهای فرقه را نخورند و از تنش و درگیری دوری کنند!
خروج فرقه رجوی از عراق نقطه آغاز اضمحلال فرقه رجوی
آقای خدابنده دبیر انجمن نجات در ادامه صحبت هایشان اظهار داشتند همانطوریکه می دانید در حالیکه رجوی اصرار بر ماندن در عراق داشت و حتی می گفت سلاحهایمان را برگردانید و خروج از لیبرتی را به صورت قطره ای انجام می داد در نهایت دولت عراق با این استدلال که رجوی به قولش برای خروج از عراق عمل نکرده اجازه حضور خانواده ها در مقابل لیبرتی را داد. با حضور خانواده ها مقابل لیبرتی رجوی مجبور شد لیبرتی را کاملا در شهریور 95 تخلیه کند، و این نقطه آغاز پایان فرقه رجوی بود.
نکات مثبت آلبانی نسبت به عراق برای اسیران فرقه
وقتی افراد به آلبانی منتقل شدند، از نظر بُعد مسافت به مراتب نسبت به عراق دورتر شده اند و اگر قبلا براحتی میشد به عراق سفر کرد (اگرچه هیچ زمان امکان دیدار با افراد را رجوی نداد.) اما در حال حاضر دسترسی به آلبانی سختتر است. بنابراین از مزیت های انتقال اسیران به آلبانی می توان به مسئله امنیت جانی آنها اشاره کرد، زیرا دیگر از موشک و خمپاره خبری نیست و اینکه رجوی نمی تواند از خون(جان) این عزیزان برای فرقه خود سوءاستفاده کند. دومین مزیت انتقال به آلبانی، ارتباط و آشنایی اسیران با دنیای آزاد می باشد. در حالیکه در عراق چنین شرایطی وجود نداشت. اکثر افرادی که در آلبانی از فرقه رجوی جدا شدند به این نکته اشاره کردند که مدت سی سال است نه بچه ای را دیده و نه صدای آن را شنیده بودند اولین باری که در خیابان های آلبانی یک خانم و آقا بهمراه کودکشان را در حال راه رفتن مشاهده کردند از فرط ذوق دچار بهت زدگی شده و اشک از چشمانشان جاری شده است.
شرایط آنها در عراق طوری بوده که زن و مرد حق هیچ گونه ارتباطی با یکدیگر نداشتند. حتی در خیابان و پمپ بنزین های پادگان اشرف آنها باید طوری رفت و آمد می کردند که باهم کمترین رودررویی را می داشتند. اما بعد از سی سال به خیابانی آمده اند که زن و مرد با هم قدم می زنند، دیدن این شرایط دگرگونی عظیمی در اسیران به وجود آورده است با این حال روند جداشدن از فرقه شدت زیادی به خود گرفته است.
شرایط جسمانی اعضای فرقه در آلبانی
اما به لحاظ جسمی اعضای فرقه بر اثر بیگاری کشیدن از آنها و گمارده شدن به کارهای سخت و طاقت فرسا مانند کندن زمین و سنگرسازی، نگهداری از ادوات نظامی(قبل از خلع سلاح شدن) ساخت کانکس و … در گرمای شدید عراق طی سالیان طولانی، هم اکنون با توجه به سن و سال بالا دچار دردهای مفصلی و آرتروز (ضعف شدید استخوان) هستند. مسئولان فرقه رجوی حتی حاضر نبودند ابزار آلات به اعضای خود بدهند، آنها می بایست با کمترین امکانات موجود به کارهای سخت و طاقت فرسای روزانه خود ادامه می دادند. اما فرقه رجوی بعد از آمدن به البانی باز هم برای پر کردن وقت اعضای فرقه آنها را به بیگاری مجبور می کند.
جدا شدن افراد بعد از ویلپنت تو دهنی به سران فرقه
بلافاصله بعد از نمایش ویلپنت چندین نفر توانستند با تغییر در افکار و عقاید خود از فرقه جداشوند. از این تعداد بعضی شان از فرماندهان و اعضای رده بالا بودند، افراد جدا شده دارای شرایط عادی نیستند بدین صورت که کمی طول می کشد تا خود را با جامعه آزاد وفق دهند و با ترس و فشاری که از طرف فرقه به آنها القا شده بود فکر می کنند دائم زیر نظر هستند و حرکات و رفتار آنها کنترل می شود بعد از سی سال اسیری در فرقه رجوی حال باور نمی کنند که زندگی عادی در جریان است و هیچ کس دیگری را کنترل نمی کند، باور اینکه وقتی با خانواده هاشان تلفنی صحبت می کنند خیلی سخت است با این اوصاف افراد بعد از انتقال به آلبانی به دربهای خروجی فرقه نزدیک تر شده اند. لذا جریان ریزش نیروها در فرقه بیشتر هم شده است و روز افزون می باشد.
مشکلات جداشدگان در آلبانی و حیله های فرقه علیه آنها
اعضای فرقه رجوی در البانی موانع و مشکلاتی هم دارند. با اینکه به عنوان پناهنده از طرف سازمان ملل متحد به آلبانی منتقل شده اند ولی سازمان مجاهدین از تمام اسیران زمانیکه در عراق حضور داشتند وکالت نامه گرفته تا امور پناهندگی و حق حقوقشان در اختیار سازمان باشد و برای اولین بار در تاریخ تخلفی در سازمان ملل متحد شکل گرفته که افراد بصورت گروهی پناهنده شده اند. در حالیکه حق پناهندگی فردی است، نه جمعی. سازمان برای اعضای خود از سازمان ملل که پناهنده محسوب می شوند وجه نقد(حقوق) دریافت می کند.
پرداخت حقوق به اعضا در آلبانی اینگونه است که آنها باید به دفتری مراجعه کرده که افراد فرقه در ابتدا از آنها سوال می کنند که شما بعد از جداشدن در آلبانی به چه کاری مشغول هستی؟ بقیه جداشده ها چطور؟ رابطه تان با سفارت ایران چگونه است؟ چه کسانی به سفارت مراجعه می کنند؟ چه کسانی به خانواده هایشان وصل شده اند؟ و … بعد از پرسیدن این سوالات اگر جوابی از فرد مذکور پاسخ داده شود تازه به نصف حقوق خود می رسد!