سند همکاری با ساواک، محمد حنیف نژاد از زبان مسعود رجوی برای ساواک!
براساس این سند، مسعود رجوی،محمد حنیف نژاد را که از بنیانگذاران سازمان مجاهدین بود، و در زمان دستگیری و زندانی شدن رجوی فراری بود، به ساواک لو می دهد!
این سند که به خط و امضای خود مسعود رجوی است و طی آن به پرسش های بازجوی ساواک پاسخ داده شده است در زیر کلیشه شده است:
” سند شماره دو”
متن سند شماره دو:
پرسش اصلی این است:
آیا تبدیل حکم اعدام رجوی به حبس ابد، بخاطرضعفی نبود که در بازجوئی ها از خود نشان داده بود؟
آیا همکاری با ساواک و کشیدن کروکی محل سکونت محمد حنیف نژاد، بنیانگذار اصلی سازمان و دیگر زندانیان، دلیل دیگری برای تخفیف حکم اعدام نبوده است؟
آیا این تخفیف حکم به ادعای سازمان، تنها به خاطر فعالیت برادرش کاظم رجوی در ژنو بود؟!!
روی صحبتم الان با کسانی است که در تشکیلات رجوی خواننده و بیننده این مقاله هستند که خطاب به آنها میگویم: شما برای یک بریده و فاحشه سیاسی مزدوری می کنید!
مسعود رجوی، سالیان سال، با دروغ و نیرنگ همه ما را فریفته بود!
تا بخواهید از این دست اسناد تاریخی خیانت مسعود رجوی، دست ما پر است و در این سلسله مقالات و افشاگریها تعدادی را به مرور زمان خواهید دید!
این هم رسالتی است که تاریخ بر دوش امثال من گذاشته است و تا سرنگونی کامل تشکیلات رجوی بی امان ادامه خواهد داشت!
شیادی و کلاه برداری شغل امثال رجوی است، معجزه و امور عجیب و غریب و تحولات باورنکردنی عامل پیشرفت ویا بقای سیستم و تشکیلات رجوی نبوده است! توانائیهای منحصر به فرد و ویژه ودست نیافتنی در هیچ کس نبوده و نیست!
ادامه شیادی رجویها، فقط به یمن سرسپاری کورکورانه کسانی است که چشم خود را بر واقعیت ها و اسناد تاریخی بسته اند ونیز موقعیتی که درمحیط بسته وخفقان آلود عراق زمان صدام وجود داشت!
چراغ های رجوی، در عراق روشن شد، همه ما حضور داشتیم، اما رهبران غائب شده بودند! آیا امام حسین (ع)، که رجوی از آرمان هایش دم می زد! این طور از صحنه نبرد عاشورا در رفته بود؟ رجوی در همه عاشوراها غائب بود و بها را پیروانش پرداختند! کاش رجوی فرار نمی کرد و درصحنه می ماند و چنین فضاحتی را به بار نمی آورد!
حالا حتما راز ماندگاری آرمان امام حسین (ع) را پس از قرن ها درک می کنید!
رجوی چطور؟ فقط لعن و نفرین نصیبش شده است!
این را من نمی گویم،تاریخ و اسناد تاریخ گواهی می دهند!
تمام تلاشم را کردم که به ساده ترین زبان بنویسم، شاید در ضمیر و ذهن یک انسان آزاده چیزی تغییر کند! همین برای من کافیست.
تاریخ چه زیبا و شکوهمند، بریده های واقعی را به تصویر می کشد!!!
پایان قسمت دوم
ادامه دارد…
فرید