افشاگری علی قزل قارش از غار نشین نمودن عناصر توسط سران فرقه رجوی

سازمان مجاهدین خلق یکی از معدود فرقه هایی است که تمام آزادیهای فردی و اجتماعی عناصر خود را بطور کامل از آنها سلب نموده و آنها را همانند انسانهایی که چندین سال درون غاری می زیستند نگهداری میکنند و از تمامی پیشرفتها و آزادیهایی که یک انسان واقعی می تواند داشته باشد بدور نگه می دارند و اجازه هیچ گونه تماس و یا ملاقاتی به آنها نمی دهند که مبادا فرد از چگونگی زندگی آزاد اخباری دریافت کند.
آقای علی قزل قارش یکی از افرادی است که برای کاریابی به کشور ترکیه رفته بود و در آنجا گرفتار سران فرقه رجوی شده و با حیله و نیرنگ آنها که قول کار در کشورهای اروپایی را به او داده بودند، به عراق رفت و گرفتار سازمان مخوف و ضد بشری رجویسم شد و مدت 12 سال از عمر گرانبهای خودش را در زندانهای سازمان به راحتی از دست داد که البته وی چندین بار قصد جدایی را داشتند که با ترفندهای گوناگون سران فرقه رجوی مواجه شدند که از جمله آنها؛ به از دست دادن شخصیت اجتماعی و یا اعدام شدن به محض رسیدن به داخل کشور می توان نام برد.
آقای قزل قارش بعد از آنکه در مورد چگونگی گرفتار شدنش بطور مفصل توضیح میدهد، آهی میکشد و میگوید زمانی که در اشرف بودم به ما میگفتند در ایران هیچ چیزی وجود ندارد و تمام مردم در گرسنگی و فقر بسر میبرند و مواد غذایی و دارویی در کشور به ندرت در دسترس مردم قرار میگیرد و مردم در تنگدستی هستند و من هم که بیش از 12 سال در قلعه خود ساخته رجوی گرفتار شده بودم، زمانی که خواستم از آنجا فرار کنم چندین دست لباس رو روی هم پوشیدم و حتی مقدار 800 عدد قرصهای سر درد رو در جیبهایم ریختم تا وقتی بازگشتم با کمبود مواجه نشوم و با فکر اینکه اگر بمیرم هم در خاک وطنم بمیرم یک شب به اتفاق دو تا از دوستانم از پادگان اشرف فرار کردم و خدا به من خیلی کمک کرد و افسران عراقی ما را به هتل مهاجر بردند و توانستم نجات پیدا کنم.
وی ادامه میدهد که بعد از گذشت چند ماهی از نجات یافتنم از فرقه رجوی، هنوز نتوانسته بودم روابط اجتماعی با مردمی که با آنها زندگی میکردم برقرار کنم و روابط اجتماعی بسیار ضعیفی داشتم و حتی به آدمهایی که دور و برم بودند نگاه خاصی داشتم و همه آنها را به چشم دشمنی که هر لحظه برای کشتن من خواهند آمد نگاه میکردم.
خواهرم که در تهران زندگی میکند یک روز با من تماس گرفت و منو دعوت کرد تا به منزلش در آن شهر بروم و بعد از رسیدنم به من پیشنهاد دکتر روانپزشکی را داد تا با او مشاوره کنم که من هم قبول کردم و زمانیکه پیش دکتر رفته و گذشته و حال خودم را توضیح دادم او در جوابم گفت که سران فرقه رجوی با شما کاری کردند که روحتان و ذهنتان همیشه درگیر باشد و اصلا رشدی نداشته باشد. او از من سئوال کرد که در چند سالگی به سازمان رفته ام که گفتم در 23 سالگی که او ادامه داد که آنها با فشارهای روانی و شستشوهای قوی ذهنی کاری کردند که ذهن شما در همان 23 سالگی بماند و هیچ رشدی نکند و شما را همانند انسانهای اولیه که درون غاری زندگی میکردند و از دنیای بیرون هیچ گونه اطلاعی ندارند بار آورده اند و بهمین دلیل شما تا مدتی نمیتوانید با افرادی که دور وبرتان هستند ارتباط برقرار نمایید مگر آنکه درمان شوید.
آقای قزل قارش ادامه میدهد که با شنیدن حرفهای ان پزشک به تمام جنایتهایی که سران فرقه رجوی بر روی ما انجام میدادند فکر کردم، اینکه آنها ما را از کوچکترین اخبار بیرونی منع میکردند و از شنیدن اخبار و یا برنامه ها و آزادیهای بیرون کاملا بدور بودیم و تنها اخباری که توسط خود سران فرقه رجوی آماده شده بود و آنهم تماما دروغ و دغل بازی بود به خوردمان میدادند و با دنیای بیرون هیچ ارتباطی نداشتیم.
علی قزل قارش که توانسته بود با همت خودش و کمک خداوند از زندان خبیث فرقه رجوی خودش را نجات دهد، بعد از شش سال توانسته روحیات خودش را تا حدود زیادی بدست آورد و با دنیای متمدن و پیشرفته خودش را وفق دهد اما انهایی که هنوز گرفتار این سازمان غیر انسانی رجویسم هستند سرانجامشان چه خواهد شد؟
آیا عناصر فرقه رجوی که بیش از 30 سال در زندانهای مخوف رجوی گرفتار بودند، باید همچنان به زندگی نکبت بار و بدور از هر گونه آزادی و انسانیت ادامه دهند؟
چرا هیچ ارگان و سازمان بین المللی تاکنون نتوانسته به داخل این فرقه کثیف رفته و با آزادی نظریات عناصر ان را جویا شود؟
مگر جنایتهای سازمان ضدبشری مجاهدین خلق در حق عناصرش کمتر از کشتار مسلمانان میانمار است که هیچکس توجهی به ان ندارد؟ در ان کشور انسانها را قتل عام میکنند ولی در فرقه رجوی ذهن افراد را میکشند که این دومی بدترین حالت ممکن میباشد که در حق یک انسان زنده میتوان انجام داد.
صحبتهای آقای قزل قارش در مورد نتوانستن برقراری ارتباط با مردم عادی بعد از رها شدن آنچنان دردناک است که با خودم فکر میکنم علی که تنها بعد از 12 سال این چنین تمرکز ذهن خود را از دست داده، وای به حال افرادی که بیش از سه دهه در فرقه رجوی گرفتار شده و نتوانسته اند بعد از جنگ عراق نیز از پادگان نظامی اشرف بیرون بیایند و کلا در حصار ذهنی سران خبیث فرقه رجوی بوده اند، خدا به این افراد کمک کند که کلا طرز زندگی با مردم عادی جامعه را نیز نمیدانند و در غار فرقه رجوی زندگی میکنند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا