مسعود رجوی و مریم قجر، رهبران باند رجوی، همواره خشونت و نظامی گری را ترویج کردند!
پس از پیروزی انقلاب اسلامی 1357 سازمان خود را قطب و محور انقلاب می دانست و اعتقاد داشت نیروهای انقلابی حاکم، قادر به رهبری مبارزه ضد امپریالیستی نیستند و بنابراین مردم تنها باید از سازمان مجاهدین خلق پیروی کنند!
بر این اساس، با وقوع هر یک از حوادث و بحران های پی در پی در انقلاب، سازمان مجاهدین خلق به رغم اعلام وفاداری لفظی به انقلاب، با تأکید مستمر و گسترده بر صلاحیت و پیشتازی انحصاری خود و زیر سوال بردن جریان های دیگر، واکنش های متفاوتی با جریان اصیل انقلاب اقدام به ایجاد یک شبکه زیرزمینی مسلح، ظاهراً برای تأمین حفاظت خود، کرد و آموزش جنگ های چریکی را در خانه های امن خود در دستور کار قرار داد!
با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، سازمان مجاهدین خلق در اعلامیه های خود ضمن محکوم کردن تجاوز عراق، حضور نیروهای خود در جبهه ها را به تجویز مقامات کشور منوط کرد. در این راستا، سازمان خواهان واگذاری مسئولیت یک خط جنگ به صورت مستقل به سازمان بود تا از این طریق به سلاح و مهمات و تدارکات دست یابند!
پس از پیروزی انقلاب ایران، سازمان مجاهدین خلق یکی از مهمترین گروه های تروریستی بود که با ورود علنی به فاز نظامی و آغاز جنگ مسلحانه علیه حکومت وقت ایران، از 30 خرداد 1360 تا کنون نه تنها 17 هزار نفر از مردم را قربانی اقدامات تروریستی خود کرد، بلکه به همکاری با رژیم صدام در جنگ تحمیلی علیه ایران پرداخت و به جریان سازی غرب علیه ایران نیز کمک کرد!
با وجود این، با گستردگی عملکرد تروریستی این سازمان، دولت های غربی نیز ناگزیر آنان را در لیست گروه های تروریستی خود قرار دادند!
سازمان در 30 خرداد 1360 با تز رجوی رسماً به قصد کودتا و سرنگونی حکومت ایران وارد عمل شد!
شروع فاز نظامی یک انتخاب غلط و یک مرحله سوزانی از طرف عقاید افراطی مسعود رجوی بود، به نحوی که، اکثر گروههای حاضر در صحنه این عمل را یک اقدام زود هنگام و غیر ضروری نامیدند!
قرن حاضر که به عصر ارتباطات معروف شده است، دیگر خشونت را نمی پذیرفت!
رجوی که قافیه و همه چیز را باخته بود، این بار با مواضع غلط دیگر دست دوستی به سمت دولت عراق دراز کرد و گفت:
رجوی در مصاحبه اش در آذر 1360 با مجله الوطن تأکید کرده بود:
” مشکل شط العرب متعلق به عراق است”!!!
تا کنون هیچ یک از مخالفان ایرانی، حتی اعضای خاندان پهلوی، که انقلاب ایران، به سلطنت آنها پایان داده، حاضر نشده است، چنین جمله خائنانه ای را بر زبان بیاورد؛ و” شط العرب” (!) نه” اروند رود”، را متعلق به عراق بداند!
فرقه تروریستی رجوی در راستای جاه طلبی افسار گسیخته مفرط ؛ بعد از اعمال خشونت عریان و کشتار بیرحمانه 12هزار نفر از اقشار مختلف جامعه بشری ایران با فرار و متواری شدن سران تشکیلات مافیایی خاصه مسعود رجوی به خارج از مرزهای کشور؛ سرکوب اعضای ناراضی زیر پرچم انقلاب درونی کذایی”طلاق وازدواج” در عراق واتحاد شوم با دشمن مردم ایران یعنی صدام ملعون وبازگشت به عراق وآغازسلسله عملیات خرابکارانه مرزی مشترک با قوای صدامیان برعلیه ملت بزرگ ایران که در صدرش”فروغ” بمثابه کمین گاه مهاجمان کوته نظر متوهم برجسته بود را می توان ازنتایج منطقی وعقلانی پدیده شوم تروریزم دهه شصت قلمداد کرد که فرقه بدنام و ضعیف شده رجوی را به خاک سیاه نشاند ودرقبال رخدادهای کنونی جامعه ایران و جهان بی تاثیر و بی دنباله نمود!
با وجود همه، با بن بست استراتژیک سازمان مجاهدین خلق پس از حمله آمریکا به عراق و سقوط رژیم صدام، این سازمان پس از حدود پنج دهه فعالیت تروریستی – که ایران را به یکی از بزرگ ترین قربانیان اقدامات خشونت بار تروریستی در جهان تبدیل کرده بود – در شرایط کنونی در صدد تحولی ماهیتی و کارکردی برآمده است!
پس از حمله آمریکا به عراق و محاصره نیروهای آن در پایگاه اشرف، انتقال مسئولیت کنترل آنان به ارتش عراق و ضرب الاجل دولت عراق برای خروج آنان از این کشور و همچنین در پرتو تحولات درونی این سازمان مانند ناپدید شدن مسعود رجوی و گسترش فعالیت های مریم رجوی در اروپا و رویکردهای موافق و مخالف با آنها در آمریکا و اروپا و… اکنون این سازمان در شرایط حساس، پیچیده و بسیار مبهمی قرار گرفته است!
سازمان اکنون در حالی زیر بیرق امپریالیسم رفته که زمانی بر علیه آن بود، تاریخ فراموش نکرده که در:
6 شهریور 1355 با ترور دونالد جی اسمیت، رابرت آر کرون گارد و ویلیام سی کاترل از کارمندان کمپانی آمریکایی راکول اینترنشنال، خود را در صدر مبارزات ضد امپریالیستی می نامید!
اکنون نیز سران نظام سلطه بر آنند که این چهره خشن و نظامی را مخفی کرده و همسر خود فروخته اش را جایگزین وی کنند!
نظام سلطه سعی دارد، مسعود رجوی را به نوعی در سایه نگه دارد!
از طرفی سعی دارند، چیزی که در سوریه و عراق اتفاق افتاد را این بار با مزدوران خود درکشور ما پیاده کرده و عملیاتی کنند!
امروز هم اگر چه گهگاه می بینیم، چند پارلمانتر اروپائی یا آمریکائی در مراسم آنان برای گرفتن چند هزار دلار حضور بهم می رسانند و مریم رجوی شعارهای دمکراتیک؟! سر می دهد، اما هیچ کس فراموش نکرده که این سکت خطرناک طی سالیان متمادی، چه بر سر مردم ایران و نیروهای خودش آورده و سالیان بر طبل جنگ مسلحانه و تروریسم و خشونت طلبی کوبیده است…
مسعود رجوی و مریم قجر چه” در سایه” و چه درزیر آفتاب و مهتاب! هر دو تروریست هستند…
فرید