سران باند رجوی در کوششی مذبوحانه با پرداختن به اخبار برجام می کوشند از این نمد کلاهی برای خود بدوزند.
اگر دولتمردان آمریکائی، خود را سردمدار دمکراسی وتمدن در جهان می نامند. باید اول یاد بگیرند که به سران و تصمیمات دولت های قبلی احترام گذاشته و به قراردادهای قبلی پایبند باشند.
هنوز مهرو امضاهای برجام خشک نشده، ترامپ از راه رسیده و زیر همه قول های دولت قبلی زده و با فرهنگ لمپنیسم خاص خود، همه کاسه کوزه ها را شکسته است.
آقای ترامپ مدعی شده:
توافق برجام احمقانه, مضحک و فاجعهبار است و گفت چنین توافقی هرگز نباید امضا میشد. اگر ایران غنی سازی را از سر بگیرد با مشکلات بی سابقه ای روبرو میشود…
اگر واقعا این توافق احمقانه و مضحک است، این آمریکائی ها بعنوان طرف اصلی بودند که می کوشیدند، ایران را پای میز برجام بکشانند. آیا این تف سربالا برای ترامپ نیست؟
برجام در قریب به دوسالی که از عمر آن میگذرد برای چندمین بار، چهره آمریکا را به نمایش گذاشت و نشان داد که آمریکا، سرِ سوزنی به امضاء و تعهد خودش پایبند نیست و به وعدههای خود نیز اعتماد ندارد. در ماجرای برجام، آمریکا خودش را به 1+5 و دولتهای اروپایی معرفی کرد و نشان داد که نمیشود به اندازه سرِ سوزنی به قول و قرار آنها اعتماد کرد.
در طول سالهای گذشته در صحنههای مختلف، رفتار آمریکاییها را مشاهده کردهایم و کاملاً مشخص شده که آمریکا اهل زور، تزویر، تحقیر و تبلیغات ناروا است.
البته این یک فانتزی هست که انتظار داشته باشیم، دولت جدیدی که سر کار بیاید، همه سیاست های دولت قبلی را با آغوش باز پذیرا باشد. اما چارچوب های اخلاقی در سیاست حکم می کند که اگر خود را مقید به تصمیمات گرفته شده دولت قبلی نمی دانیم، از طریق کنگره و سنا و نمایندگان کشور با لابی های دیپلماتیک درست ترین تصمیم را اتخاذ کنیم. فعلا کاری با حرف های بی اساس دولتمردان آقای ترامپ نداریم که با این کارهایش اعتبار و حیثیت نداشته خود را به عنوان یک رئیس جمهور در ابتدای کار، زیر علامت سئوال برد. اما این وسط هستند شیاطینی که موش خود را دوانده و شیطنت بازی می کنند. سازمان مجاهدین و شخص مریم قجر، یکی از این فرصت طلبان عجول غیرسیاسی هستند که هنوز نه به دار است و نه به بار. نتیجه می گیرند که دیگر رژیم سرنگون خواهد شد و به جشن و پایکوبی پرداخته و بیرق های امپریالیسم را بالا گرفته اند.
سران سازمان نیز خوشحال از جریانات مربوط به برجام همواره تلاش می کنند در وهله اول با این ترفند ها به نیروهای اسیر خود دلداری بدهند که سمت و سوی حرکت معادلات جهانی به ضرر ایران بوده و زمانبندی هم می دهند که نیروها فرار نکنند و چند ماهی هم منتظر باشند رژیم سرنگون خواهد شد.
در قدم بعدی سران سازمان با ژست های اپوزیسیون نمایانه، در جریانات برجام تلاش می کنند با آویختن به دامان آمریکا، در رویائی مذبوحانه سهمی از قدرت آینده را به خود اختصاص دهند.
موضع ترامپ نسبت به برجام و چگونگی تایید یا رد «پایبندی ایران»، ماهیت رویکرد و راهبرد واشنگتن را «علیه ایران» مشخص میکند.
هرچند ترامپ در ترتیبات راهبردی امریکا نقش محوری دارد اما، او هم در درون دولت خود، هم در کنگره و هم در میان اندیشکده ها و افکار عمومی، مخالفان جدی دارد.
ترامپ با مشکل عدم انسجام و وجود تفرقه در داخل و خارج از امریکا مواجه است. همپیمان های امریکا در دو سوی آتلانتیک و منطقه ما، اختلاف نظر جدی با رویکرد امنیتی ترامپ در خاورمیانه دارند.
ترامپ هم میخواهد برجام را «هوا کند»، هم میخواهد هزینه هوا کردن برجام را، ایران بپردازد، بدون آنکه مطالبات برجامی ما، نقد شده باشد.
حتی اگر امریکا برجام را خاتمه یافته تلقی کند، منافع ما اقتضا میکند تا حد ممکن، پای نقد کردن منافع و مطالبات برجامی مان باشیم. ما باید آخرین طرفی باشیم که برجام را ترک میکند. با توجه به اصرار امریکا در استفاده از حربه تحریم، و صرفنظر از تاثیرات مستقیم اقتصادی تحریم ها بر امنیت ملی کشور، هر گونه سیاست یا برنامه عملیاتی ایران در مقابله و مهار تهدیدات امریکا، منوط به پاکسازی محیط مالی اداری کشور از فساد، و سپس تامین حداقل های مدیریت اقتصاد کشور و ملت است.
برجام یک توافق دوجانبه نیست که با کنار کشیدن یک طرف از اعتبار ساقط شود بلکه سندی است که به عنوان بخشی از قطعنامه 2231 شورای امنیت مورد تأیید جامعه جهانی قرار گرفته است و لذا نباید سایر طرفها و جامعه بینالمللی اجازه دهند رئیسجمهور آمریکا بتواند این توافقنامه را به سخره بگیرد.
هواکردن فیل برجام هم برای رجوی ها، که درهمه صحنه های سیاسی در چند سال اخیررا باخته اند، تنها می تواند استفاده داخلی در مناسبات داشته باشد، تا با این حربه در نشست های کودکانه سیاسی خود بر طبل جنگ بکوبند تا بلکه بتوانند نیروها را چند صباحی بیشتر بفریبند.
فرید