سالهاست که آقای مسعود رجوی چتر عدالت، اسلام ناب، برابری، برادری وخواهری و… را در مناسبات تشکیلات خود ساری و جاری کرده است.
بیش از 30 و اندی سال است که روسری زنان ذره ای عقب نشینی نداشته است. دست دادن با نامحرم حرام است. محیط استراحت برادران و خواهران از هم جداست. نماز میخوانند، روزه میگیرند. برادران حق پوشیدن لباس آستین کوتاه ندارند و خواهران نیز هکذا… همه اعضای فرقه مکلفند حتی لحظات جنسی خود را گزارش دهند. یک محیط استریل، پاک و پاکیزه و از همه لحاظ یکدست و نمونه در اشرف و لیبرتی و امروز هم در آلبانی مهیاست. به قول معروف در صحبت ها و مواضع سیاسی و ایدئولوژیک هم، مو لای درزش نمی رود!
فرقه رجوی به داعش شبیه است ولی خود داعش نیست.
ظهور فرقه رجوی با بسط نظریهی اسلام انقلابی در منطقه و اعمال خشونت تشکیلاتی اعم از زندان انفرادی و شکنجه سفید به نام «اسلام ناب» که با موج نگرانی خانواده ها و اعضای فرقه همراه بود، سوالهای فراوانی را ایجاد کرده است. مبانی فکری و نظری مسعود رجوی چیست؟ حوزهی عمل و اختیار این رهبر فرقه تا کجاست؟ اعمال این فرقه بسته ی تندرو و رادیکال اسلامی، چه نسبتی با جوهرهی دین اسلام دارد؟
ما معتقدیم تفکرات سادیسمی و تندرویها و اعمال افراطی آقای مسعود رجوی سرمنشاء جنایات در این فرقه است.
احکام جزایی با تبعیت از اسلام انقلابی رجوی در دادگاههای تشکیلاتی، احکامی منسوخ محسوب میشود. یعنی مسلمانی این ها، هیچ تلازمی با اجرای حدود شرعی اسلام ندارد.
مثلا جرم های جنسی در فرقه رجوی، بالاترین محکومیت ها را دارد. چرا که این حریم خاص رهبری است. خودش با همسر دوستش ازدواج می کند، اما بقیه باید تقوی پیشه کنند.
خودش رقص رهایئ و معراج جمعی و مراسمات آنچنانی در” سالن های زد” راه می اندازد اما بقیه باید تقوا پیشه کنند.
سال ها پیش، ما هم در مناسبات پاک رجوی فکر می کردیم که هر مناسبات رنگ اسلام داشته باشد، همه چیزش اسلامی است. اما تاریخ ثابت کرد که دین، رنگ و لعابی برای فریب و نیرنگ در فرقه ی رجوی است و در پس پرده مناسبات دیگری در جریان است.
رهبر عقیدتی یک واژهی قدیمی در جهان اسلام و به معنای جانشینی پیامبر است. پیامبر مهمترین شخصیت انسانی در میان مسلمانان است و هرکس خود را رهبر عقیدتی و جانشین پیامبر معرفی کند، هنوز شنوندههایی در جهان اسلام دارد و کلامش اعتباری مضاعف مییابد.
حال سئوال این است که این رهبر عقیدتی عالم به احکام شرعی یعنی مثلا مسعود رجوی چگونه صاحب قدرت سیاسی میشود؟
تجربهی تاریخی ثابت کرده که قدرتهای غربی علاقمندند که اسلام آنگونه تعریف شود که امثال مسعود رجوی و ابوبکر بغدادی ارائه میکنند. این اسلام مطلوب آنان است. اگر اسلام جز این باشد سیاستهای بینالمللیشان قابل تحقق نیست. در مناظرات انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا و اسناد ویکی لیکس، نقش سازمانهای اطلاعاتی آمریکا در ایجاد داعش و حفظ فرقه هائی چون فرقه رجوی، غیرقابل کتمان است.
البته در هر دینی مسایلی هست که اگر آن را از زمینهی خودش خارج کنیم و کژخوانی شود مشکل آفرین میگردد.
اولین اصل خلافت اسلامی، اقبال و رضایت عمومی است. اینکه افرادی خودخوانده در فضایی بسته چون پادگان اشرف، خود را رهبر عقیدتی بخوانند و با زور خود را به اعضاء تحمیل کنند در اسلام پذیرفته نیست. تاریخ پر است از چنین دیکتاتورهایی که خودشان را با زور به مردم تحمیل کردهاند. اسم خود را هم گذاشتهاند رهبر عقیدتی! آقای مسعود رجوی، ما اعضاء را جهادگرانی می نامید که برای احیای اسلام انقلابی اش از وطن خود کوچ کرده و دست به جهاد زده ایم.
جهاد در اسلام شرایط خاصی دارد. واقعیت این است که تنها جهاد مجاز در اسلام، «جهاد دفاعی» است ولاغیر. جهاد دفاعی همان دفاع مشروع است که در زمرهی حقوق بشر است. رواج خشونت و تروریسم رجوی، فقط در خدمت منافع این رهبر عقیدتی خود خوانده است و بس.
بالا تا پایین مناسبات رجوی خلاف موازین دینی است. اما رنگ و لعاب اسلامی دادن به این گروه از طرف رهبری آن فقط برای مشروعیت دادن به مبارزه خود نزد برخی ساده اندیشان است. وگرنه ماهیت این فرقه استبدادی ابدا با موازین اسلامی سنخیت ندارد. امام حسینی که آقای رجوی علم او را در دست گرفته هرگز در شب عاشورا همه را مجبور به ماندن نکرد. امام حسین (ع) در روز عاشورا ایستاد و جنگید و شهید شد، برای همین هم ماندگارشد. برای همین هم جاودانه شد.
اما ما روزی که فهمیدم مریم عضدانلو در فرانسه دستگیر شد و به دنبال آن خبری از مسعود رجوی نشد. همه شگفت زده شدیم که عجب رهبران جان بر کفی داشتیم، گرچه قبلا هم به این نتیجه بارها رسیده بودیم، اما راه فراری و گریزی نداشتیم…
یک روز در اشرف ضابطه گذاشتند که یک برادر و یک خواهر حق ندارند در محیط دربسته و یا ماشین تنها باشند. یا ضابطه رجوی بود که هرگز یک خواهر به تنهائی نباید برای انجام کاری به یک برادر مراجعه کند.
چرا؟ مگر همه این زنان و مردان، نمی گفتی که آگاه ترین،انقلابی ترین، رشید ترین، بهترین، پاک ترین و… فرزندان ایران هستند. پس چرا نمی توانند غرائز جنسی خود را در مواجهه با یکدیگر کنترل کنند؟!و می بایستی با اهرم های فیزیکی این کنترل و ممانعت را انجام داد؟
پس آیا نمی توان نتیجه گرفت که چشمه از سرچشمه آلوده و گل آلود است؟
آقای مسعود رجوی، سرچشمه اسلام انقلابی نبود. مریم عضدانلو سرچشمه دارائیها و توانائیها نبود.
این دو، سرچشمه گل آلود و متعفن یک زخم چرکین و عفونتی تاریخی هستند که تفکرات داعش گونه آنان، هنوز هم چندین هزار نفر را در چنبره متعفن خود، در اسارت نگه داشته است …
فرید