افکار رجوی شیاد از طالبان افغانستان هم کثیف تر است

به همراه دوستان وقتی به شهر بابل رسیدیم تماسی با خانواده آقای یاوری گرفتیم و خواهان دیدار با وی شدیم. آقای یاوری مانند همیشه با خونگرمی خواهان دیدار شد. ما نفرات انجمن به منزل آقای محمد علی یاوری رفتیم و وی با دیدن ما بسیار خوشحال شد. باید به این نکته اشاره نمود که آقای یاوری برادرش یعنی شاه نور (نورالله) هم چنان تحت مغزشویی در تشکیلات جهنمی رجوی قرار دارد.
اولین سئوالی که برای آقای یاوری وجود داشت این بود که چرا برادرم تماس نمی گیرد؟ مگر آنان نمی گویند خلق و از این حرفهای مسخره چرا برادرم با خانواده تماس نمی گیرد؟ چرا رجوی فاسد مانع این کار می شود و …
وقتی به آقای یاوری توضیح دادیم که فضای مناسبات سازمان چگونه است و به کسی اجازه تماس نمی دهند در تشکیلات مافیایی رجوی، خانواده کانون فساد نامیده می شود و فقط رجوی است که باید زن داشته و مرزهای وقاحت را در نوردیده که عنوان می کرد صاحب تمام زنان عالم است. فردی که این گونه افکار کثیف دارد چگونه می تواند از انسانیت بویی برده باشد.

هنوز زمان زیادی از دیدار ما با آقای یاوری نگذشته بود که فرزند ایشان هم در ملاقات ما حضور یافت وی وقتی متوجه شد که ما از دوستان سابق عموی وی هستیم بسیار خوشحال شد و سئوال نمود که چرا شاه نور تماس نمی گیرد؟ چرا هنوز بر طبل توخالی که اکنون پیر هم شده می کوبد و به دنبال رجوی شیاد می باشد؟ ما در ایران زندگی می کنیم و شاهد خیلی از پیشرفت ها هستیم. درست است که مردم ما به لحاظ گرانی اکنون مشکل دارند ولی این گونه نیست که خواهان تغییر حکومت باشند.
فرزند آقای یاوری سئوال نمود که آیا شما در سازمان متاهل بودید یا خیر؟ وقتی به او توضیح دادیم که در فرقه رجوی ازدواج یک کار حرام به حساب می آید بسیار ناراحت شد و عنوان داشت این کار از سنت های پیامبر اسلام است. وقتی رجوی این گونه افکاری دارد از طالبان هم بدتر است چون حداقل آنان در این زمینه مشکلی ندارند.
هر چقدر که جلوتر می رفتیم و توضیحاتی که در زمینه های مختلف می دادیم فرزند آقای یاوری عنوان می کرد با سازمانی که این گونه افکار دارد اگر به قدرت برسد معلوم نیست چه شود؟! اگر اکنون آزادی داریم و می توانیم حرف بزنیم آن وقت دیگر قدرت هیچ کاری را نخواهیم داشت و مانند کشور کره شمالی خواهیم شد.
البته از بس صحبت کردن با این خانواده بسیار جالب و جذاب بود متوجه گذشت زمان نشدیم و مجبور بودیم که از نزدشان مرخص بشویم ولی این قول را به آنان دادیم که در بازگشت به شهر بابل حتماٌ سری به آنان بزنیم.
البته به این گونه خانواده ها می توان گفت که رجوی زن باره در ایران جایی نداشته. استقامت و آگاهی آنان بود که رجوی زن باره مجبور شد کاخ فرعونی خود را در اشرف تعطیل و به آلبانی بگریزد.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا