آقای هوشنگ زاداسماعیلی (بابایی) پدر داغدیده و دردمند و چشم انتظار داود زاداسماعیلی عضو اسیر رجوی در زندان مانز آلبانی زحمات زیادی را در کارزار و جنبش خانواده ها علیه فرقه تبهکار رجوی در راستای رهایی اسرای گرفتار فرقه رجوی ازجمله فرزندش متحمل شدند وبا پرداخت قیمت هنگفت به اتفاق همسرشان درعراق ناامن ودرچهارسوی سیاج اسارتگاه اشرف متحصن شدند وبرای نجات جان دلبندش دادرسی داشتند ولیکن فریاد رسی نبود.
واما امروزآقای بابایی درملاقات با مسول انجمن گفتند:” با ورود به دفتراحساس سنگینی داشتم زیرا که تنها آمدم وهمسرمرحومم با آرزوهای بحق که چیزی جزدرآغوش کشیدن دلبندش داود نبود، درخاک آرمیده است. آقای پوراحمد وقتی شما را دیدم خاطره حضورتان درماه مبارک رمضان همین سال در منزل خودمان برایم زنده شد که همسرم نیزدرقید حیات بود وامیدوارانه به شما گفت: راستی میتوانم قبل ازمرگم داود را دوباره ببینم”.
“آیا می شود قبل از مرگم داود را ببینم و ببویم و ببوسم؟”
الان داغ همسرکه پابه پایم برای نجات داود ازهیچ کوششی برغم سالمندی وناراحتی قلب ودیابت که دست آخرجانش را گرفت، فروگذارنکرد؛ رهایم نمیکند خاصه اینکه همسرم درهنگامه وداع همواره چشمشان به درب اتاق بستری دربیمارستان دوخته شده بود و داود را به انتظار نشسته بود و بواقع چشم انتظار بدرود حیات گفت وخدا میداند که شخص رجوی چقدر خبیث است و جنایتکار که می باید روزی روزگاری پاسخگو باشد. چه دراین دنیا (اگرزنده است) وچه درآخرت و روز قیامت و محشرکه حق است و خواهد رسید.”
آقای پوراحمد نیز در دیدار بسیار صمیمانه با آقای زاداسماعیلی برای مرحومه زهرا راد مرد مادر داود از خدای مهربان خواستارمغفرت و بخشش شدند و با ارائه گزارش از آخرین وضعیت باتلاقی تشکیلات سیاه رجوی درآلبانی گفتند:” مرحومه زهرا رادمرد همچون تمامی مادران از” منتظران بدرود یافته” هستند که کماکان درانتظار رهایی عزیزانشان ازچنگال رجوی وبازگشت شان به دنیای آزاد خاصه کانون پرمهرخانواده هستند ومطمئنا با بازگشت یکایک اسرای رجوی به منازل شان، روح پرفتوح (مادران، منتظران بدرود یافته) شاد و مسرور خواهد گشت.”
درخاتمه ملاقات خانوادگی آقایان زاداسماعیلی و پوراحمد، درخصوص راهکارهای مبارزه با فرقه ضدمیهنی رجوی تبادل نظرصورت گرفت.
مادران؛ منتظران بدرود یافته – قسمت بیست و دوم
علی نیاکی