گروه های تروریستی در دوره هایی که به حیات سیاسی و امنیتی خود ادامه می دهند، مراحل مختلفی را طی می کنند. در یک مرحله، اهدافی طراحی شده را نشانه رفته و به سمت یک هدف مشخص خیز برمی دارند و در مرحله ای دیگر، به دلیل فراموش شدن هدف یا گم شدن راه، به اهدافی کور روی می آورند که نشانه ای از عقلانیت برای برگزیدن آنها نیست.
هرچند ترور به خودی خود یک کنش کور سیاسی به قصد ارعاب و برهم زدن بازی عقلانی به شمار می رود، با این حال در برخی از مقاطع، تروریست ها به روش هایی روی می آورند که حاکی از برنامه ریزی حساب شده برای رسیدن به یک هدف مشخص است. مثلا وقتی یک گروه تروریستی برای ترور یک یا چند مقام سیاسی در یک کشور برنامه ریزی می کند و یا با طراحی دقیق، ساختمان تجارت جهانی در نیویورک را از بین می برد، در واقع در حال پی ریزی یک نقشه از پیش طراحی شده و اجرای سناریوهایی است که هدفی مشخص برای این گروه تروریستی به شمار می رود.
با این حال همان گروه های تروریستی که در زمان اوج خود، توانسته اند گام هایی برای رسیدن به اهداف مشخص تروریستی خود بردارند، پس از مدتی به دلیل اضمحلال درونی و یا فشار بیرونی، تبدیل به گروه های بی هدفی می شوند که بدون هرگونه سناریوی از پیش طراحی شده، فقط می خواهند با چند عملیات، خودی نشان دهند و در واقع هیچ برنامه مشخصی برای پیگیری ندارند.
یکی از این گروه های تروریستی، سازمان مجاهدین است. سازمانی که زمانی برنامه هایی برای به آشوب کشاندن کشور داشت و مثلا اقدام به ترور رهبران حزب جمهوری اسلامی کرد و یا رئیس جمهور و نخست وزیر منتخب را به شهادت رساند. با این حال پس از ریزش شدید نیرو در این سازمان، مجاهدین برای دفاع از نام خود، چاره ای نداشتند جز آنکه به جای عملیات هدفمند، تنها به ترور کور روی آورند تا به اربابان خود نشان دهند هنوز مستحق گرفتن پول هستند.
در سال 1379 در چنین روزهایی، مجاهدین اقدام به حمله خمپاره ای به یک مجتمع فرهنگی در تهران کردند. اقدامی کاملا بدون هدف و برای اثبات فعالیت تروریستی در ایران. روشن است که این اقدام که به دلیل برهم خوردن همه تلاش های این سازمان برای استبدادی نشان دادن کشورمان در سالهای دهه هفتاد بود، نه تنها هدفی مشخص را دنبال نمی کرد، بلکه نشان می داد گروه منافق چطور دارای خلاء برنامه و استراتژی شده و حتی قادر به تعریف یک هدف مشخص برای اجرای عملیات نیست.
در حال حاضر دیگر گروههای تروریستی نیز گاه در استان های مرزی به همین تاکتیک روی آورده و با شلیک کور، فقط قصد ترساندن مردم را دارند. هدفی که هیچ گاه موفق به رسیدن به آن نمی شوند، چراکه مردم بیش از همیشه به اهداف تروریست های منافق و تحقیر همه جانبه آنها اشراف داشته و می دانند که این خمپاره پراکنی ها فقط پیامی است که در خود معنای شکست در تاکتیک و استراتژی را دارد.
دکتر مصطفی انتظاریهروی