آنروز، 10 میلیون دلار را از کجا آورده بودید که امروز دیگران را متهم می کنید؟
روزی ، روزگاری ما در گرمای بالای 50 درجه عراق در پادگان مخوف اشرف ، جان می کندیم. نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا ، چندین بار نیروهای سازمان را مورد حمله هوائی قرارداده بودند. همه نیروها از مرز ایران و عراق ، مایوسانه به اشرف فراخوانده شده بودند. از مسعود و مریم خبری نبود!
مسئولین زن سازمان نشستی برگزار کرده و گفتند مجبور هستیم خبری را با دست بستگی تمام ، به شما اطلاع دهیم ، خودتان می دانید که ما درآمدی نداریم و سازمان با کمک های مردمی ، امور شما را می گذراند! اما مدتی است که این درآمد هم به دلیل وقوع جنگ و … کم شده است ، آمدیم اطلاع دهیم که باید در مورد مسائل صنفی و غذایی، مدتی صرفه جوئی کنیم و …
دیگر شروع شد بادمجان سیاه بود که پاک می کردیم ، سبزی پاک می کردیم ، شام ها در هفته دو نوبت تخم مرغ می خوردیم! خلاصه ما که ادعای انقلابی گری داشتیم ، خود را آنروز صاحبخانه می دانستیم! برای همین با این موضوع کنار آمدیم و ریاضت کشی می کردیم. در همین ایام یک شب سیما خبری را اعلام کرد بدین مضمون :
” مریم رجوی و چندین تن از اعضای سازمان در 17 ژوئن 2003 در پی تهاجم چندین پلیس ضد تروریسم دستگیر و در بازداشت بسر می برند”
اما این خبر خنجری از پشت بر جانمان فرود آورد ، دشمن اگر از فرانسه سر در می آورد مشکلی نبود اما رهبران ما در رفته بودند! ما را در زیر بمباران ها رها کرده بودند! اخبار پی در پی خودسوزی های هواداران سازمان در اروپا از سیما ، مکررا پخش می شد!
مسئولین همه ما را وادار به نوشتن درخواست خودسوزی کردند!
آزادی مریم رجوی به قیمت وحشی گری های سازمان و اعمال ضد انسانی منجمله خودسوزی بیش از ۲۵ نفر انجام شد، بالاخره هم مریم در اوج شارلاتانیزم و لات بازی های برخی اعضای سازمان که خود را جلوی مردم عادی آتش می زدند ، در 3 ژوئیه ، بعد از 17 روز بازداشت آزاد شد!
اما خبراصلی آنروز پنهان ماند :
خبرگزاری ها نوشتند از محل دستگیری مریم رجوی بیش از ده میلیون دلار کشف شد!
این همه پول را چه کسی به مریم داده بود تا به فرانسه ببرد؟ افراد و نیروهای حاضر در اشرف به خود می گفتند ثمره رنج و تلاش ما را مریم در فرانسه با ناز و نعمت خرج خواهد کرد. معلوم نیست سر و کله ی مسعود هم آنجا پیدا شود و او را هم دستگیر کنند. ذهن نفرات پر از سوال شده بود.
چرا مهدی ابریشم چی و مهوش سپهری در کنار مریم در پاریس هستند؟ آنها در فرانسه چه کاری دارند؟ مگر قرار نبود نیروهای کلیدی سازمان همراه رزمندگان مجاهد و در پراکندگی باشند؟ آنها باید در عراق می ماندند. چرا رهبران رده بالا کنار نیروها نیستند؟ چرا به محض احساس خطر فرار کردند و رفتند و ما را قربانی خودشان کردند؟
به نوعی دستگیری مریم و فرار افراد رده بالای سازمان مثـل مهـوش سپهری و ابریشم چی خیانت به سازمان در ذهن افراد تلقی می شد و این تناقض سر منشاء بسیاری از مشکلاتی شد که بعد از آن اتفاق افتاد.
ما در اشرف ریاضت می کشیدیم. مریم و سوگلی ها ، با جیب ها و کیف های پر از دلار ، در بحبوحه جنگ به خارجه فرار کرده بودند!
طنز تاریخ را بنگرید ، امروز مریم عضدانلو زن سوم مسعود رجوی در توئیتی زده است :
” سپاه و بنیادهای وابسته به رهبر با امتیازهای انحصاری بخش اعظم درآمد ایران از جمله نفت و پتروشیمی را تصاحب كردهاند. درآمد محصولات پتروشیمی سر از بیت او در میآورد.”
واقعیت این است که ایران کشور ثروتمندی است ، قاعدتا هم نهاد رهبری از محل ثروت های ملی ، بودجه ای میگیرد.
اما مریم که امروز ، فریاد آی دزد ، آی دزد سر می دهد! اول باید روشن کند آن دلارهای کثیف از کجا آمده بودند؟ 10میلیون دلار آنروز ، فقط دریکی از جاسازی ها کشف شد! بقیه را هم حساب کنیم ، سر به آسمان می زند! جالب هم اینکه چشم شان مانده بود به وعده های غذایی ما در اشرف! که چقدر غذا می خوریم!
ایران کشوری است که بالغ بر 80 میلیون نفر جمعیت دارد ، در مواردی هم ممکن است که فساد باشد ، اما فرقه رجوی آن میلیون دلارها را از کجا آورده بود ؟
یکی از منابع ، که صدام حسین بود و فیلم هایش جهانی شد!
اما مریم روزی بالا خواهد آورد که در ازای آن دلارهای کثیف ، چه اعمال ننگین ووطن فروشانه ای را انجام داده است …
فرید