در حالی که تمام دلائل و شواهد نشان میدهد که چاپلوسی های باند رجوی به درگاه امپریالیزم، نتایج دلخواه این گروه ضد بشری ودشمن منافع مردم ایران را نداده ، این باند روز بروز نیروی خود را برای فریفتن مردم بکار میبرد تا شاید ساده دلان وناآگاهانی به تورش بخورد و با جذب سیاهی لشکری که درهرصورت ناچیز خواهدبود، چند صباحی بیشتر به رجزخوانی های خود ادامه داده تا بتوانند اسرای خود را ، برای مدتی حفظ کنند!
چند تا از وبسایت ها و وبلاگ های رجوی نوشته اند :
” وجود تبعیضات دولتی در واحد های تولیدی، نبود قوانین شفاف در حمایت از حقوق کارگران و یا وجود خیل عظیم بیکاران که اکنون بعنوان اهرم فشار برای تصفیه کارگران معترض مورد سوء استفاده قرار می گیرند، بخش دیگری از سیاست های ضد کارگری رژیم آخوندی را تشکیل می دهند”.
موضوع ایجاد ارتش بیکاران ، یکی از تئوری های مهم نظریه پردازان درخدمت امپریالیزم است.
آنها با این وسیله میخواهند که کارگر شاغل ازترس اخراج واینکه جایشان با هزینه ی کمتر توسط افراد این ارتش بیکار پر میشود ، جرات اعتراض نداشته وبا تمام تضییقات بسازند!
اگر اهل مطالعه باشید – که متاسفانه نیستید – باید بخاطر داشته باشید که رونالد ریگان بعنوان یکی از مجریان این سیاست درعرصه ی جهانی، درجریان اعتصاب کارگران فرودگاه ها، تمامی آنها را اخراج کرد و ازاین ارتش ذخیره با اعضای ارزان قیمت، بهره ی فراوان برد و …
این سیاست توسط خانم مارگارت تاچر که کارگر ستیز قهاری بود، تداوم یافت واو موفق شد با استفاده از وجود کارگران بیکار، سندیکاهای عظیم کارگران انگلستان را به زانو درآورده وشکست هولناکی برکارگران وارد کند که نتایج دهشتبارش بعد از سی سال، هنوز هم قابل رویت است!
سیاست های ریگان وتاچر توسط جانشینان آنها درکشورهای متروپل و بتبع آن کشورهای پیرامونی ادامه یافت و نتیجه اش این شد که میبینید ومیدانید که این جمهوری اسلامی ایران نبود که این روش را کشف کرد ودرجهان بسط وتوسعه داد!
شما به دولت ونزوئلا نگاه کنید که دربرابر این سیاست ها ایستاد وچه فشارهای غیرقابل تحملی از طرف امپریالیزم متحمل شد ومیشود!
البته نتایج ادامه ی کارهای ضدکارگری ریگان وتاجر موضوع صحبت من نیست.
آنچه روشن است ، دولت ایران هم زیر بار این تضییقات قرار دارد واگر زیادی ازاین روش ها دور شود ، بجای تحریم های فعلی که درنوع خود بی نظیر و ظالمانه است، با حملات نظامی هم روبرو میشود واز این روست که باید این ملاحظات را در رفتارهای دولت ایران درنظر گرفت ومشکلات مربوط به کنار گذاشتن ودشمنی با روش های ریگان- تاچر را درک کرد!
بدین ترتیب، با درک اینکه ریشه ی اصلی این فلاکت های مردم درکجاست ، باند رجوی اگر میخواهد خود را طرفدار خلق؟؟!! نشان دهد ، بجای پابوسی این سلطه گران ، دردرجه ی اول مرکز اصلی درد را بمردم نشان داده وبرادری خود با مردم را ثابت نموده وآنگاه ادعای وراثت کند!
سعید